انگیزه یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر یادگیری است. امروزه شاید یکی از اصلیترین معضلات دانشجویان در زمینۀ تحصیل، همین بیانگیزگی آنها باشد. در سطح تمامی دانشگاههای کشور، بهخصوص در رشتههای فنی-مهندسی میتوانید این مشکل را بهوضوح ببینید. بهعنوان نمونه در همین دانشگاه خودمان، درصد حضور و مشارکت در کلاسهای درس بهطرز قابل توجهی کم است؛ بهطوری که دانشجویان در چند جلسۀ ابتدایی مشارکت خوبی دارند، اما با گذشت زمان، تعداد نفرات حاضر به حداقل میرسد. نشانۀ دیگر این موضوع، این است که گاهی میانگین نمرات بهدستآمده در انتهای ترم چندان خوب نیست و استادان نیز از این مسئله ناراضی هستند. البته باید خاطرنشان کرد که مجازیبودن دانشگاهها در ترمهای گذشته به این مسائل دامن زده است.
مدرکگرایی، معضل بزرگ دانشجویان
در کشور ما قانون نانوشتهای هست که میگوید با داشتن مدرک مورد نیاز و البته پارتی کلفت، میتوان کار مناسبی برای خود دست و پا کرد. همین مسئله باعث شده تا کمتر کسی بهدنبال یادگیری عمیق باشد. نتیجۀ این تفکر آن است که دانشجویان فقط میخواهند وارد دانشگاه شوند و بدون انگیزۀ لازم، دروس را صرفاً پاس میکنند. در واقع مدرکگرایی یک رویکرد ضد مهارت است که باعث ازبینرفتن خلاقیت و نوآوری میشود. نتیجۀ آن هم افزایش نرخ بیکاری در جامعۀ فارغالتحصیلان خواهد بود.
شرایط جامعه برای فارغالتحصیلان
دانشگاه مهمترین بستر پرورش نیروی انسانی است؛ کسانی که قرار است در سالهای نهچندان دور، آیندۀ کشور به دست آنها تأمین شود. در کشور ما، به نقش علوم پایه و مهندسی در تولید ثروت و قدرت آنگونه که شایسته است، توجه نشده و نمیشود. در مقابل شاهدیم که بسیاری از کشورهای دور و نزدیک سهم بزرگی از درآمد خود را روی علوم بنیادی سرمایهگذاری میکنند. تشویق دانشجویان برای تحصیل، بدون بهبود وضعیت کار و معیشت فعالان حال حاضر صنعت امکانپذیر نیست؛ چرا که دانشجو، آیندۀ خود را در وضعیت کنونی صنعتگران و مهندسان کشورش میبیند. در واقع، جامعه شرایط مناسبی را برای فارغالتحصیلان دانشگاهی فراهم نکرده و این همان احساس مؤثر نبودن در جامعه است که سبب بیانگیزگی میشود. بنابراین این موضوع موجب شده تا دانشجویان به درسخواندن اهمیت ندهند و بیشتر بهدنبال یافتن کار یا مهارتآموزی باشند.
مسئلۀ مهم بعدی، مهاجرت دانشجویان است. بهنظر میرسد در سالهای اخیر آنچه بیشتر سبب مهاجرت دانشجویان شده، مسائل غیرعلمی بوده است؛ یعنی برخی از دانشجویانی که قصد رفتن دارند، اولویتشان ادامۀ تحصیل تا مقطع دکتری نیست. بلکه متاسفانه بعضاً آیندۀ روشنی برای خود در کشور متصور نیستند. کافی است تعدادی انسان باهوش، باانگیزه و باسواد را در کنار هم قرار دهید و امکانات پژوهش و آموزش و همچنین امکانات لازم برای زندگی در آرامش و رفاه را برایشان فراهم کنید. مطمئن باشید خروجیهای فوقالعادهای کسب خواهید کرد؛ اما در صورت نبود امکانات، نتیجه متفاوت خواهد بود.
راهکار نهایی چیست؟
ارتباط صنعت و دانشگاه، باید بیش از پیش تقویت گردد و ادارات و کارخانجات ما موظف به انجام پژوهش و استفاده از پژوهشگران جوان و نخبگان دانشجویی شوند. همچنین تقویت آزمایشگاهها و امکانات دانشگاهها، فراهم کردن امکان پژوهش در عرصۀ بینالمللی، تقویت فرایند مهاجرت معکوس با ایجاد فرصتهای مناسب برای جذب دانشآموختگان و ایجاد شرایط مطلوب برای فعالیت در کشور با اجرای سیاستهای درست در زمینۀ حمایت از پژوهش، از دیگر راهکارهای موجود هستند.