نوروز مبارک! مستقیم برویم سر اصل مطلب؛ تعطیلات خود را چگونه گذراندید؟ فکر کنم تا به حال همۀ ما متنی با این موضوع نوشتهایم. بنابراین دیگر قرار نیست اینجا هم همین را بنویسم، بلکه میخواهم بگویم که بقیه، تعطیلاتشان را چگونه میگذرانند. امید است عبرت بگیرید و در زندگیتان تغییری ایجاد کنید!
طبیعتاً دانشجویان به دستههای مختلفی تقسیم میشوند. از آنهایی شروع کنیم که هدف والایشان صرفاً پاسکردن دروس است و تمام. این قشر فرهیخته، در ابتدای تعطیلات تقویم را برمیدارند و روزهای تعطیل را میشمارند. عددی که در انتها به آن میرسند، از بقیۀ اقشار بسیار بیشتر است؛ چون برای این دسته از دانشجویان، هفتۀ قبل از شروع تعطیلات و هفتۀ بعد از آن نیز تعطیل است (البته امیدوارم که بیشتر از این نباشد). طبیعی است که وقتی شما نزدیک به یک ماه تعطیلات دارید، از روز اول به غنیکردن اورانیوم و دوختن سوراخ لایۀ اوزون نمیپردازید! پس، هفتۀ اول به بطالت محض میگذرد. خدای نکرده فکر نکنید که بطالت محض یعنی فیلمدیدن، کوهنوردی، کافهگردی و «اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد» و این داستانها! قطعاً اینطور نیست. اینها فعالیتهای کاملاً مفیدی هستند که از هفتۀ دوم باید برایشان برنامهریزی کنیم تا برای جابهجاکردن مرزهای علم و دانش در سال جدید، آماده شویم. این دوستان بعد از اینکه کاملاً خیالشان از تجدید قوا راحت شد، به ددلاینهایشان سری میزنند و خیلی تمیز و مرتب آنها را مینویسند تا یادشان نرود. در همین لحظۀ مبارک، اتفاق غیرمنتظرهای رخ میدهد. خانواده تصمیم میگیرد که به مسافرت برود! باور کنید این اولین سالی است که چنین اتفاقی میافتد. اعضای این خانواده تا سال قبل، اصلاً نمیدانستند که چیزی تحت عنوان مسافرت عید وجود دارد! قطعاً توقع ندارید که این دانشجوی نمونه، تنها در خانه بماند. پس راه حل چیست؟ یک چمدان شامل مداد، پاککن، تراش، خودکار حداقل در دوازده رنگ، تعدادی کتاب قطور و ... به وسایل سفر اضافه میشود؛ چمدانی که تنها وظیفهاش، پرکردن صندوق عقب ماشین است و لاغیر!
این دانشجویی که همچنان با خودش فکر میکند که دیگر از امسال جدی است، بعد از بازگشت از سفر، حداقل یک روز را به استراحت میگذراند و پس از آن، دیگر واقعاً شروع میکند. این بار نگاهی گذرا به میانترمهای بعد از عید نیز میاندازد تا برای آنها هم آماده شود. قطعاً برای جابهجاکردن مرزهای علم، نباید خبری از کُپزدن و حتی سؤالپرسیدن از دیگران باشد. بنابراین، مرحلۀ قبل از انجام تکالیف، درسخواندن است. این مرحله شروع میشود؛ اما خیلی سریع به پایان میرسد. چرا؟ چون طبیعتاً وقتگیر است و یک نخبۀ مملکت، بدون عبور از این مرحله هم میتواند تمرینهایش را تحویل دهد. پس تلاش برای انجام تکالیف آغاز میشود، اما آن هم سریعاً تمام میشود. خلاصه که سرتان را درد نیاورم. تعطیلات عیدِ این دسته از دانشجویان، کمافیالسابق، با کپزدن و آپلود تکالیف در ثانیههای آخر، به پایان میرسد.
برویم سراغ دستۀ دوم، یعنی رنکها. تعطیلات این دوستان گرامی دقیقاً سیزده روز است. اشتباه نکنید! قطعاً کلاسها تا ۲۹ اسفند تشکیل نمیشوند؛ اما این عزیزان، به این سادگیها به خودشان اجازۀ ورود به تعطیلات را نمیدهند و تا لحظۀ تحویل سال، به همان شیوۀ طول ترم زندگی میکنند. قطعاً میدانید که وقت رنکها بسیار برایشان ارزشمند است. اگر توجه کنید، متوجه میشوید که آنها نیازی به شمارش روزهای تعطیل ندارند. به این میگویند صرفهجویی در زمان! رنکها بهسرعت وارد مرحلۀ برنامهریزی میشوند؛ ولی برای برنامهریزی، به ددلاینهایشان نگاه نمیکنند؛ چون همۀ آنها را قبلاً تحویل دادهاند. فقط میماند میانترمهای بعد از عید که آنها هم همۀ مباحثشان تکراری هستند. البته لازم به ذکر است که یک رنک، هیچ گاه حس نمیکند که مبحثی را به اندازۀ کافی خوانده است. بنابراین از روز اول فروردین، برای خواندن مطالب برای بار صدم، مرور تمرینها، حل امتحانات سالهای قبل و استفاده از منابعی که عقل اینجانب به آنها قد نمیدهد، برنامهریزی میکند. خانوادۀ رنکها به مسافرت نمیروند؟ احتمالاً میروند؛ اما چمدان حاوی ملزومات درسخواندن، حتی تاریکی صندوق عقب را هم به خود نمیبیند و همواره در دسترس است!
شنیدهها حاکی از آن است که رنکها در عید برای مرور درسهایی که از ترم یک تا به آن لحظه خواندهاند و بهعلاوه، پیشخوانی دروس ترمهای بعد نیز، برنامهریزی میکنند. البته امیدوارم که این مطلب، کذب محض باشد! به هر حال، زیاده عرضی نیست. زندگی این افراد دوستداشتنی، همینقدر پرهیجان و غیر قابل پیشبینی است. خدا به همراهشان!
آخرین دسته، آنهایی هستند که زندگی معمولیتری نسبت به دو دستۀ مذکور دارند که به آنها نمیپردازیم. همهچیز را که من نباید بگویم؛ در سال جدید، سعی کنید تفکر را سرلوحۀ زندگی خویش قرار دهید!
البته صبر کنید. قشری از دانشجویان نیز وجود دارند که به آنها فعال دانشجویی میگویند. این افراد سختکوش و پرتلاش، تعطیلات عید را فرصتی طلایی برای افزایش جلسات خود میبینند و بیشترِ وقت خود را در ویکلس میگذرانند. جلساتِ ۱+۵ هم بالاخره تمام شد، ولی جلسات این عزیزان، همواره جاودانه است. میپرسید پس ددلاینها چه میشوند؟ هیچکس نمیداند، حتی خودشان! این دوستان را به حال خودشان بگذارید و برایشان آرزوی موفقیت کنید. به همین سادگی!
کمی هم به استادها بپردازیم. این موجودات پیچیده هم به دستههای مختلفی تقسیم میشوند. دستۀ اول، آنهایی هستند که در تعطیلات نیز، دغدغۀ این را دارند که وقت دانشجویان به بطالت (محض یا غیر محض) نگذرد. بنابراین عمدۀ وقتشان را با تعریفکردن پروژه و تمرین و کلاسهای جبرانی گاه و بیگاه سپری میکنند. همانطور که احتمالاً مستحضر هستید، دانشجو جماعت، هیچ گاه قدر این استادان را ندانسته، نمیداند و نخواهد دانست.پس دستۀ دیگری از استادان بهوجود میآیند که قدردانی برایشان مهم است؛ آنها همانهایی هستند که قبل از عید، تمرینو پروژه را تعریف میکنند و ددلاینش را هم دقیقاً میگذارند برای سیزده فروردین. توجه کردید؟ شما در ایام عید هیچ تکلیفی ندارید. پس لطفاً قدر این استادها را بدانید! خب حالا این اساتید گرانقدر، خودشان در تعطیلات چه کاری انجام میدهند؟ میروند مسافرت یا شاید هم دید و بازدید. آن وسط هم دو یا سه تا ایمیل جواب میدهند. واقعاً چه توقعی داشتید؟ حل مشکلات کشور و انجام پروژههای صنعتی و رسیدگی به امور دانشجویان؟ نمیدانم. اطلاعی ندارم!
دوستان اشاره میکنند که دیگر عبرتگرفتن کافی است. بروید لیست ددلاینها و میانترمهایتان را نگاه کنید؛ چرا که تعطیلات شما هر چقدر هم که طولانی باشد، بالاخره تمام میشود!