حوالی ساعت هفت صبح روز ششم اردیبهشت سال ۱۳۶۵، مصادف با ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، «کلیف رابینسون» شیمیدان شاغل در نیروگاه هستهای «چرنوبیل»، بهصورت اتفاقی متوجه وجود مقدار بسیار قابل توجهی از تشعشعات رادیواکتیو در قسمتی از نیروگاه شد که اگر همهچیز درست کار میکرد، نباید اثری از آن میبود. در آن لحظات، سکوت و آرامشی که نیروگاه را دربرگرفته بود، دقیقاً مثل آرامش قبل از طوفان بود.
چند ساعت بعد، انفجار عظیمی در راکتور شمارۀ چهار رخ داد که به یکباره توجه کل جهان را به نیروگاه اتمی چرنوبیل، واقع در شوروی سابق و اوکراین امروزی جلب کرد. دلایل این انفجار، ترکیبی از اشتباهات ساختاری در طراحی نیروگاه و خطاهای انسانی مهندسان و عوامل نیروگاه بود.
فجایع عظیم و دردناک این حادثه را میتوان از ابعاد مختلفی بررسی کرد؛ برای مثال شاید بهطور مستقیم و در روز حادثه حداکثر صد نفر جان خود را از دست داده باشند، اما تعداد افرادی که طی سالهای بعد از حادثه به دلیل نشر تشعشات هستهای دچار عوارض شده و جان خود را از دست دادهاند، در بعضی از آمار تا ۹۳۰۰ نفر گزارش شده است. تنها یک ماه بعد از فاجعۀ چرنوبیل نهتنها تمام شوروی و کشورهای اروپایی در معرض این تشعشات قرار گرفتند، بلکه در نقاط دوردست آسیای شرقی و حتی در تمام کشورها و مناطق نیمکرۀ جنوبی هم اثرات زیادی از تشعشعات حاصل از این انفجار ثبت شد. افزایش نرخ ابتلا به سرطان تا همین امروزه در اوکراین نیز از دیگر پیامدهای این فاجعه بهشمار میرود.
برای به حداقل رساندن نشر تشعشعات در همان ماههای ابتدایی بعد از فاجعه، دولت شوروی دیواری گنبدیشکل دور تا دور محل حادثه احداث کرد که البته این دیوار بعد از چند سال، در سال ۱۳۹۵ شمسی با یک سازۀ گنبدیشکل، به وزن چندهزار تن و البته متحرک جایگزین شد که خود این سازه از شگفتیهای مهندسی در دنیاست.
در گذشته در هر جای دنیا که اسم چرنوبیل آورده میشد، تنها فجایع و نهایتاً سازۀ مهندسی شگفتانگیز محافظ آن به ذهن خطور میکرد؛ اما از اردیبهشت سال ۱۳۹۸، با انتشار یکی از بهترین مینیسریالهای تاریخ با همین اسم و در مورد همین فاجعه، نام چرنوبیل در ذهن سینمادوستان تبدیل شد به نام یکی از فاخرترین آثار دنیای تصویر.
فاجعۀ چرنوبیل پر از اتفاقات زجرآور بود که این اتفاقات، بهخوبی در سریال چرنوبیل به تصویر کشیده شدهاند. این مینیسریال، تمامی فجایع و صحنههای دلخراش را به تصویر کشیده و به اذیتشدن مخاطب خود بعد از دیدن این صحنهها، توجهی نکرده است. صحنههای سوختن انسانها، قطع اعضای بدن و زجرکشیدن کارگران و آتشنشانان بهوضوح در این فیلم به تصویر کشیده شدهاند و این در حالی است که عمدۀ کارگردانان مطرح جهان برای آسایش بینندگان خود، یا این صحنهها را نشان نمیدهند یا با روشهای هنرمندانه از نشاندادن مستقیم آنها خودداری میکنند؛ اما «یوهان رنک»، کارگردان سریال، و تیم حرفهای او تصمیم دیگری گرفتند و در نهایت توانستند اثری دلخراش و در عین حال جذاب برای اکثر سینمادوستان خلق کنند.
مینیسریال چرنوبیل از ساعاتی قبل از فاجعه شروع میشود، سپس به سراغ نشاندادن اتفاقات مختلف در حین و بعد از فاجعه، مانند سردرگمی مسئولان و نیروهای امدادی در ساعات اولیه میرود. پس از آن نیز، سختیهای عملیات کنترل فاجعه، مثل صحنههای کار معدنکارها در زیر نیروگاه را به تصویر میکشد. در تمام این مدت، دعواها و مناقشههای سیاستمداران و دولتمردان، حول این فاجعه را که یکی از مهمترین معضلات بوده، روایت میکند. در نهایت هم، فیلم به چند سال بعد از وقوع فاجعه میرود و با نشاندادن دادگاه چرنوبیل بهصورت مختصر، به شرح خطاهای انسانی و ساختاری مؤثر در این فاجعه میپردازد.
یکی از نکات این سریال، توجه کم به حواشی است. عمدۀ فیلم به اصل ماجرا پرداخته و برای جذابکردن سِیر خود، به سراغ افزودن حاشیههای بیمورد به فیلم نرفته است. البته در لحظاتی از فیلم، به حواشی و اتفاقات حول شخصیتهای فیلم پرداخته میشود که آن هم برای رساندن بهتر اصل موضوع به مخاطب است؛ برای مثال در صحنهای از فیلم به پسر جوانی پرداخته میشود که دستور دارد حیوانات محل را بکشد تا باعث پخش بیماری نشوند، اما این کار برای او بسیار سخت و عذابآور است. در این صحنه، طراح فیلم قصد داشته تا سختیها و عذابهای روحیای که به افراد حاضر در صحنۀ چرنوبیل تحمیل شده را به تصویر بکشد. درست مانند صحنهای که همسر یکی از آتشنشانان آسیبدیده، نمیتواند به همسرش نزدیک شود که مبادا بیماری به او منتقل شود و باید از دور شاهد عذابکشیدنش باشد. این صحنه شاید یک درام رمانتیک باشد؛ اما در واقع، درحال نشاندادن بخشی از واقعیت این فاجعه است.
جدای از جوایز بسیار زیادی که این سریال توانسته در تورنومتها و جشنوارههای مختلف کسب کند، کسب امتیاز ۷/۹ از سوی مخاطبین در سایت IMDB و صدرنشینی در میان سریالهای این سایت نشان میدهد که چرنوبیل، اگرچه یکی از وحشتناکترین سریالهای تاریخ است، اما با جذب انواع مخاطب توانسته یکی از پرمخاطبترین سریالهای تاریخ نیز باشد.