انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

رشته‌ی رویاهای من

من چگونه مکانیکی شدم...

زهرا کرمی، ورودی ۹۸ مهندسی مکانیک

یک‌راست می‌روم سر اصل مطلب! کنکور را که از سر گذراندم، فرصتی پیش آمد تا با جمعی از دوستان از شریفِ رویاها دیدن کنیم. بسی پُرمکافات وارد دانشگاه شدیم؛ گویی در مرّیخستان قدم گذاشته‌ایم و شریفی‌ها هم مرّیخی هستند. آن حجم از شگفت‌زدگی و چهارچشمی‌ نگاه‌کردن اطراف بی‌سابقه بود. دانشجوها را به محض رؤیت، سوال‌پیچ می‌کردیم و تا جایی که دیگر از دستمان فرار می‌کردند، از تجربیاتشان می‌پرسیدیم. در این میان، تجربیات مکانیکی‌ها برای من از همه جالب‌تر بود. با چهار دانشجوی مکانیکی صحبت کردم و برای یک سوال، چهار جواب مختلف گرفتم! همان اول کار، تنوّع و گستردگی مکانیک به مذاقم خوش آمد. از طرفی مکانیکی‌ها به‌نظرم راضی‌تر از انتخابشان و با اعتمادبه‌نفس بیشتری بودند.

انگار همیشه مکانیکی فکر می‌کرده‌ام!

وقتی با دروسی که در این رشته می‌خوانیم بیشتر آشنا شدم، در تصمیمم جدی‌تر شدم. دینامیک، طراحی اجزاء و ارتعاشات خیلی برایم جالب بودند. مرسوم بود برای آشنایی راحت ما با رشته، دروس مکانیک را معادل حرکت‌شناسیِ دبیرستان معرفی کنند و البته ترفند خوب و مؤثری بود؛ هم به آن علاقه داشتم و این مرا در انتخابم کمک می‌کرد و هم بعدها واقعاً با فیزیک دبیرستان در سطح بالاتر، مهندسی‌تر و تخصصی‌تر مواجه شدم.

برو کار می‌کن، مگو چیست کار؟!

تا می‌خواستیم در رویای دروس تئوری شیرین غرق شویم، بحث به موضوع استرس‌زای کار و شغل آینده می‌رسید. کاملاً مشخص بود که آن‌ها بسیار محتاطانه و محافظه‌کارانه در این مورد صحبت می‌کردند؛ طوری که نه خیلی قند در دلمان آب شود و نه خیلی دنیا در نگاهمان سیاه. جمله‌ی «یک مهندس مکانیک در عین اینکه همه‌کاره است، می‌تواند هیچ‌کاره باشد.» برایمان هم گنگ بود و هم ترسناک. ولی به‌واقع از شیر مرغ تا جان آدمی‌زاد در بندوبساط حرفه‌ای یک مکانیکی پیدا می‌شود؛ اینکه نهایتاً بتواند حوزه‌ی موردعلاقه‌اش را بیابد و با پشتکار و تلاش به نتیجه برسد، به خودش و انتخاب‌هایش بستگی دارد.

تیر خلاص

آخرین جمله‌ای که مرا آن‌قدر از انتخابم مطمئن کرد که دیگر نخواهم پژوهش انتخاب رشته را ادامه دهم، این بود: «مهندس مکانیک یعنی هر طرّاحی که به کمک مجموعه‌ای از ذوق و هنر و دید مهندسی از استنت قلب تا بدنه‌ی یک خودرو را طراحی می‌کند؛ یعنی سازنده‌ای که طرحش را با علم به مواد و خاصیتشان می‌سازد و ثمره‌اش را در دنیای واقعی می‌بیند.»

آمده‌ام که بمانم!

من با وجود همه‌ی این راهنمایی‌ها، حتی تا ترم دوم هم در هاله‌ای از ابهام به سر می‌بردم (باید جزئی‌تر با رشته‌ام روبه‌رو می‌شدم)؛ تا اینکه کلاس آشنایی با مهندسی مکانیک به دادم رسید. استادهایی از دانشکده، درباره‌ی حوزه‌ی فعالیت تخصصی و حرفه‌ایشان مانند رباتیک، بیومکانیک، ساخت و تولید، توربین بادی، سیالات، جامدات و... سخنرانی‌های بسیار عالی و مفیدی داشتند. شاید اگر الان می‌دانم به تحصیل و ادامه‌دادن در چه گرایشی علاقه‌مندم، به مدد همان آش‌مِک است. به نظر می‌رسد که جایگاهم در شریفِ دوست‌داشتنی را درست پیدا کرده‌ام. امیدوارم برای شما هم همین‌طور باشد. اگر نبود، ملالی نیست؛ دنیا محل آزمودن است.

خمشمحور دوره 28آبانماهو اینک شریفزهرا کرمی
صفحۀ نوشته‌های رسانه‌ای گروه محور - تأسیس ۱۳۷۲ - «محورِ فعالیت‌های دانشجویی دانشکدۀ مکانیک»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید