ویژهنامۀ حضوریشدن کلاسها
مریم کریمی جعفری، ورودی ۹۹ مهندسی مکانیک
هوای خنک بهاری و گلهای رز قرمز، شروع حضوریشدن کلاسها بودند؛ یک شروع رمانتیک و ناگهانی. شروعی همراه با چهرههای نگران و خندانی که در پشت ماسکها پنهان شده بودند. چهرههایی که از خوابهای لحظهآخری محروم شده و مشتاق دیدن دوستان خویش بودند. شروعی که در ابتدا با زدن پیکسل شریف به کولههایمان بود. شروعی مثل اولین غذای سلف دانشگاه بعد از حضوریشدن کلاسها که با تأخیر، اما دلپذیر بود؛ با این حال دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!
در میان همة اضطرابها، نگرانیها و هیجانهای روز اول، گلهای بنفشه، رزهای سفید و قرمزِ کاشتهشده در محوطة دانشگاه، بنرها و پوسترهای خوشامدگویی هم خودنمایی میکردند. علاوه بر آنها، حس خوب و جدید تجربة محیط دانشگاه و دیدن چهرههایی که فقط اسمهایشان را میدانستیم برای اولین بار، در تمام قلبها جاری بود. دانشگاه آمادة استقبال از دانشجویان بود. تختههای سیاه و میز و صندلیها پذیرای دانشجویان بودند. تالارها دوباره از صدای تدریس استادان و گفتوگوهای دانشجویان پر میشدند. دانشگاه دوباره زنده شده بود. سرزندگی را میشد در گوشه و کنار دانشگاه دید. نمایشگاه بهاره در همان روزهای اول، این سرزندگی را بیشتر کرد. غرفههای کانونهای فرهنگی مختلف از غرفۀ ویژۀ معاونت فرهنگی گرفته، تا غرفۀ رنگارنگ کانون هنرهای تجسمی، کانون موسیقی، تئاتر و سینما، شعر و ادب، گروه کوه و دکوپاژ همگی حضور داشتند که علاوه بر اینکه موجب آشنایی دانشجویان میشدند، با برگزاری مسابقههای گوناگون فضای شادی را بهوجود میآوردند. غرفههای مرکز کارآفرینی و کاریابی شریف هم، طور دیگری علاقهمندان را جذب میکردند و غرفههای کانون قرآن و عترت و فردای سبز و مجمع مهدویون هم رنگ و بویی دیگر داشتند.
علیرغم اینکه با شلوغشدن دانشگاه، استراحت و چرت ظهرگاهی گربهها در زیر نیمکتهای روبهروی ساختمان ابنسینا مختل شده است، همواره شاهد همزیستی این گربهها و بچهگربهها با دانشجویان هستیم. بعد از پایان ماه مبارک رمضان و با حضوریشدن کلاسهای دانشجویان ارشد، این شلوغی دوچندان شده است. قفسههای مملو از کتاب کتابخانه مرکزی و سالنهای مطالعۀ نسبتاً شلوغ بهخصوص در ایام امتحانهای میانترم، حاکی از ویژگی درسخوانبودن دانشجویان است. به لطف بازگشایی مجدد دانشگاه و روند صعودی بازگشت به حالت قبل از بیماری کرونا، برنامهها و مراسمهای مختلف افطاری و دورهمی در این یک ماه کم نبودند. علاوه بر این مراسمها، در روزهای اخیر شاهد برگزاری مسابقات ورزشی دروندانشگاهی بودیم که نشان میدهد برای دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف همواره زمانی برای ورزشکردن وجود دارد.
بعد از حدود دو سال، دورشدن از خانه و خانواده برای اولین بار، شریکشدن اتاق خواب با بیشتر از چهار نفر، پختن غذا و شستن ظرفها و لباسها از جمله مواردی بودند که یک دانشجوی خوابگاهی با آنها روبهرو میشد. همزمانی ماه مبارک رمضان با اولین تجربة حضوریشدن، مشکلاتی از قبیل کمبود خواب را نیز به موارد بالا اضافه میکرد. اما آشنایی اولیه بهصورت مجازی و اشتراک این تجربهها با یکدیگر، از غم دوری از خانه کاست و باعث بهوجودآمدن تجربههای بهیادماندنی، مانند ریختن شکر بهجای نمک در ماکارونی شد! دیگر زمان آن رسیده بود که کمی مستقل شویم و توانایی مدیریت زمان را برای ددلاین تمرین و پروژه و درسخواندن برای کوییزها و میانترمها یاد بگیریم، مدیریت جیب خود را به عهده گرفته و از زمان خالی بین کلاسها و رفتوآمدها نهایت بهره را ببریم.
قدم زدن در بین این دیوارهای سرخ، بیدهای سبز مجنون، عطر و رنگ گلهای رز، طعم دلنشین قرمهسبزی سلف، دیوارهای رنگی کانون هنرهای تجسمی و رنگینکمان عصر اردیبهشت شریف از جاذبههای خوشایند دانشگاه بودند. تجربۀ یک ماه حضوریشدن دانشگاه برای من به شیرینی و در عین حال تلخی اسموتی موز و پرتقال کلانا بود؛ عجیب و دوستداشتنی! ساعتهای طولانی نگاه خیره به صفحۀ تلفنهای همراه و لپتاپ، انگشتهای آماده برای تایپ، صفحة اسکایروم، تختهای گرم و نرم و دورهمیهای مجازی در کمتر از چند روز جای خود را به صندلیهای نسبتاً سخت کلاسهای ابنسینا و اجتماع دانشجویان دادند. هوای خنک هشت صبح و آسمان پاکی که کوههای برفی و برج میلاد را از دور نمایان میسازد و یک لیوان قهوۀ فندقی قبل از شروع کلاسها از لذتهای تمامنشدنی این دوران بودند و هستند. صندلیهای پلاستیکی نارنجی سلف، اولین کلاس حضوری آزمایشگاه مقاومت مصالح و تماشای فیلم در سالن جابر بن حیان از تجربههای هیجانانگیز حضوریشدن یک ترم چهاری هستند که مشتاق و منتظر تجربهکردن املت عموعباس و غذای شریف پلاس به علاوة استخر اجارهای است!