ویرگول
ورودثبت نام
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

سرزمین نوچ -کیوان ارزقی

فاطمه مظفر، ورودی 96 مهندسی مکانیک

همه‌روزه تعداد زیادی از انسان‌ها در سراسر دنیا به شیوه‌های متفاوت قانونی و غیرقانونی، برای رسیدن به زندگی بهتر، از سرزمین خود مهاجرت می‌کنند. این موضوع در بین ما ایرانی‌ها کم مورد بحث قرار نمی‌گیرد و می‌توان اذعان کرد که اغلب جوانان ایرانی امروزه به این موضوع فکر می‌کنند و به‌دنبال راهی برای مهاجرت هستند؛ هر یک برای هدفی، تحصیل، کار یا زندگی. به ‌هر حال، علت و نوع مهاجرت هرچه که باشد، رفتن به محیطی با فرهنگ و آداب و رسوم جدید سختی‌های خود را دارد و زمان زیادی می‌برد تا بتوان با تفاوت‌های آن محیط جدید کنار آمد. بنابراین شنیدن یا خواندن تجربه‌ی کسانی که این سختی را به جان خریده‌اند و طعم آن را چشیده‌اند، می‌تواند برای کسانی که قصد مهاجرت دارند جالب‌توجه باشد.

«سرزمین نوچ» رمانی درباره‌ی آرش و صنم، زوج جوانی است که به آمریکا مهاجرت می‌کنند و با اتفاقات و فراز و نشیب‌هایی در این کشور مواجه می‌شوند. رمان از لحظه‌ی رفتن آن‌ها و فرودگاه آغاز می‌شود. فضاسازی رمان به‌گونه‌ای است که می‌توان این موضوع را متوجه شد که صنم نسبت به آرش اشتیاق بیشتری برای رفتن و مهاجرت دارد. دل‌کندن آرش از محیطی که در آن دوستان و آشنایان و بستگان هستند، سخت است. صنم نسبت به آرش به زبان انگلیسی مسلط‌تر است، که شاید به همین دلیل باشد که آرش نسبت به صنم تمایل کمتری برای مهاجرت دارد و نسبتاً گوشه‌گیرتر است. پس از مهاجرت، آرش از این اتفاق رضایت ندارد، هرچند که در محیطی با رفاه و امکانات بیشتر زندگی می‌کند. او هر روز بیشتر از قبل تمایل دارد که به ایران بازگردد، ولی در مقابل، صنم از وضع خود راضی است و در حال کنار‌آمدن و وفق‌دادن خود با شرایط محیط جدید است. به‌خاطر این تفاوت عقیده و سلیقه، بحث‌و‌جدل‌ها بین آن‌ها بالا می‌گیرد و در روابط آن‌ها تأثیر می‌گذارد. در این رمان، روابط زن و شوهر از ابتدا تا انتها به شکلی بیان شده است که خواننده می‌تواند آن‌ها را قضاوت کند. نکته‌ی جدید و زیبا در رمان سرزمین نوچ، دوربودن داستان از روایت‌های تکراری است. از جمله جذابیت‌های این کتاب، روایت‌های خاطره‌آمیز از زبان آرش است و خواننده می‌تواند همراه جزئیات زیاد داستان شود: «دفتر کلاس اول دبستان، دست‌خط‌های کج و معوج، نقاشی، کاردستی، آرشیو مجلات و روزنامه‌ها، آلبوم عکس‌ها. خنزر پنزرهایی را که سال‌ها از این خانه به آن خانه کشاندی، حالا اینجا باید تکلیفش را مشخص کنی. همان جایی که تصمیم به مهاجرت می‌گیری. دو تا چمدان 23 کیلویی نه قدرت تحمل این‌همه خاطره را دارد و نه تو می‌توانی دل بکنی از همه‌ی چیزهایی که زمانی دلخوشی تمام زندگی‌ات بود».

«کیوان ارزاقی» در این کتاب از تجربه‌های شخصی‌‌ خود در مهاجرت به آمریکا استفاده کرده است و داستان را از زبان آرش، خود فرد مهاجر، روایت می‌کند که همین باعث می‌شود که داستان مهاجرت برای افرادی که تا‌به‌حال مهاجرت نکرده‌اند قابل‌درک‌تر باشد.


فاطمه مظفرمحور۲۸خمششماره۷خردادماه
صفحۀ نوشته‌های رسانه‌ای گروه محور - تأسیس ۱۳۷۲ - «محورِ فعالیت‌های دانشجویی دانشکدۀ مکانیک»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید