عاقبت سرککشیدن در فعالیتهای دانشجویی
علی انصاری، ورودی ۹۸ مهندسی مکانیک
گذراندن مانع بزرگ کنکور، سرانجام دانشآموز پرانرژی را به دانشگاه رویاهایش رساند؛ شریف، مهد علم و دانش ایران! روال سابق را سفت چسبیده است و باقدرت درسهایش را میخوانَد و توجهی به زمزمههای اطرافش ندارد. «وقت کردی حتماً سری به محور بزن، دوست داری داخل نشریه چیزی بنویسی؟ این فرم را برای رفع مشکلات خوابگاه تهیه کردهایم و ...» تمرکز را روی مطالعه و معدل بالا گذاشته و افکار انحرافی را رها میکند. مگر داخل محور چه خبر است؟ مسئولین اصلاً به حرف دانشجویان گوش میدهند؟ داخل نشریه متن بنویسم که چه بشود؟
ترم اول تمام شد و افکار مزاحم همچنان در سرش میچرخیدند. چرا بهجای درسخواندن در برگزاری جشن همکاری کردند؟ نکند حالا که با ما به اردو آمدند، از درسهایشان عقب بمانند؟ چرا برای پاسخدادن به سؤالات دیگران، اینقدر وقت میگذارند؟ حتماً به معدل پایین راضیاند! امکان ندارد کسی در کنار اینهمه کار مختلف، به اصل مطلب هم برسد! این افکار همچنان در ذهنش بودند تا اینکه دوستیِ عمیقتری با آنان برقرار کرد و بیشتر راجع به آنها دانست. نمایندة صنفی، بارها دستیار استاد در دروس مختلف شده بود و عضو محور نیز از رنکهای دانشکده بود. چطور امکان دارد؟
جلوتر که رفت، دیگر نتوانست کنجکاویاش را کنترل کند و در یک یا دو تا از این گروهها عضو شد. شور و نشاط عجیبی برای فعالیت موج میزد و حرفی از نمره و درس نبود. با امتحانکردن گروههای مختلف، بالاخره در چند تا از آنها علاقة خود را یافت و عضو دائمی شد. لذت زندگی دانشجویی را تازه درک کرده بود و محلی برای آزادی فکر و دوری از درس و نمره یافته بود. کمی که گذشت و به خودش آمد، دریافت همزمان که مسئولیتهای مهم و وقتگیری را به سرانجام میرساند، وضعیت درسی مناسبی هم پیدا کرده است و حتی دستیار استاد هم شده است. پس چه شد؟ این تناقضِ درگیری در فعالیتهای نامربوط و بهطور همزمان، داشتن وضعیت درسی خوب، چگونه حل شد؟
تا مدتها برای خودش نیز سؤال بود. به گذشته فکر میکرد و بهدنبال نقطة عطف ماجرا میگشت. جایی که فاصلهگرفتن از اندیشة معدل بالا، به معدل بالا منجر شده بود! در نهایت به نتیجهای نرسید و به راهش ادامه داد. علت را نمیدانست، اما نتیجه مطلوب بود. تا اینکه جایی در میانة راه، وقتی به حدی از تجربة لازم رسید، پاسخ را یافت.
جواب در خود مسیر نهفته است. میتوان هزاران خط و صفحه برای علتش نوشت و شما همچنان بگویید که چرند محض است. اگر بهدنبال پاسخ واقعی هستید و از کلمات تکراری خسته شدهاید، این شما و این گوی و میدان! تنوع در نوع و حجم کارهای دانشجویی به شما این اجازه را میدهد که بدون درگیری زیاد، فقط قطرهای از این دریا را ببینید و اگر تمایل داشتید، با رفتن به عمق ماجرا پاسخ را بیابید.
بسیاری بعد از خواندن این متن، به راه اولیة خود ادامه میدهند؛ عدهای حتی این را نخواهند خواند و تعدادی کم اما مؤثر، بهدنبال ماجراجویی واقعی میروند. توصیة فردی نابالغ اما باتجربه به شما عزیزان این است که هرگز بعد از انتخاب این راه، افسوس نخورید؛ چراکه لذت بیپایان مسیر را بر شادی لحظهای هدف ترجیح دادهاید!