آیا شریف در لبه علم حرکت میکند؟!
زهرا همتیان، ورودی ۹۸ مهندسی مکانیک
علم و تکنولوژی با چنان شتابی در جهان رو به جلو حرکت میکنند که اگر لحظهای از آن غافل شویم، در ادامه درک آن سخت و پیوستن به آن تقریباً امری محال خواهد بود. غالب انسانها روحیة رقابت و عطش کسب علم را دارند که به تبع آن، این مسئله ارزش بالایی پیدا میکند. سؤال این است که واقعاً جایگاه دانشگاه شریف در این رقابت سنگین کجاست؟ عملکرد دانشگاه شریف در راستای تولید علم و حرکت بر لبههای دانش چقدر موفق بوده است؟ بیشک اساتید و دانشجویان شریف بهخصوص در مقطع کارشناسی در مسائل آموزشی و در مباحث نظری جایگاه خوبی دارند که این جایگاه در مقاطع بالاتر، به دلیل مهاجرت نخبهها و استعدادهای دانشگاه افت پیدا میکند. اگر به رنکینگ (QS) نگاهی بیندازیم، میبینیم که دانشگاه شریف روزبهروز در حال پیشرفت است و از نظر تعداد مقالاتی که منتشر کرده، آمار بالایی دارد؛ البته در یکی دو سال گذشته کمی از شتاب آن کاسته شده ولی باز هم در حال شتابگرفتن است. پس با بررسی آمار مقالات و رزومة اساتید و دانشجویان سریعاً میتوان نتیجهگیری کرد که شریف در حیطة آموزشی حرفی برای گفتن دارد، ولی در حیطة پژوهشی چطور؟ علیرغم تلاشهایی که میشود، اوضاع دانشگاه و حتی در ابعاد کلانتر یعنی اوضاع کشور تعریفی ندارد؛ برای مثال نانوتکنولوژی، کیهانشناسی، ماشینلرنینگ و هوشمصنوعی، لیزر، میکرورباتها و رباتهای اجتماعی، میکروفلوئیدیکها، کوانتوم کامپیوتیشن و بیومکانیک، برخی از مباحث مطرح و داغ در جهان هستند و حیطههایی هستند که اساتید و دانشجویان دانشگاه شریف روی آنها پژوهش کردهاند، ولی باز در حد ایجاد تحول و حرکت بر لبة علم نبوده است. البته موارد دیگری هم هستند؛ مانند برخی تحقیقاتی که در گرایشهای مختلف مهندسی برق انجام میشود که بنده آشنایی کافی ندارم. از طرفی دانشگاه ما بیش از ده پژوهشکده و چند آزمایشگاه دارد. حتی در حیطة علوم انسانی هم پژوهشکدههایی مانند پژوهشکدة مطالعات اقتصادی و صنعتی، پژوهشکدة سیاستگذاری علم صنعت و فناوری یا حتی پژوهشکدة زیستفناوری و محیط زیست طبیعی در حال فعالیت هستند. پس اشکال کار کجاست که ما در پژوهش و تولید علم و حرکت بر لبههای دانش بسیار کند هستیم؟ از مهمترین عوامل رکود پژوهشهای مفید، هدفمندنبودن و عدم وجود متقاضی است. در کشورهای دیگر، نهادها و ارگانهای بسیار زیاد، متنوع و مستقلی هستند که با دانشگاهها و اساتید ارتباط میگیرند و آنها را از نظر اقتصادی و بودجه تأمین میکنند، تا آنها بر مسائل و موارد مطرح در علم و تکنولوژی تحقیق بکنند؛ ولی در ایران رقابت بسیار کم است و چنین ارگانهای بزرگ و مستقلی وجود ندارند؛ در نتیجه پژوهشگران دچار محدودیتهای جدی و کمبود امکانات و آزمایشگاهها و بودجه میشوند، که این باعث میشود پژوهشگر نتواند کاملاً بر موضوعی که بر آن پژوهش میکند، متمرکز شود. از طرفی دیگر در کشور ما گاهی نگاههای سیاستزده به علم حاکم است و باعث میشود که تحقیقات، در چهارچوبهای مشخصی انجام شوند که عملاً اعتبار تحقیق و پژوهش زیر سؤال میرود و نمیشود آزادانه پژوهش انجام داد؛ علیالخصوص در حیطة علوم انسانی که شاید مبنای بسیاری از علوم و دغدغههای کشورهاست. اکثر مطالعات و تحقیقاتی که در دانشگاههای ما انجام میشوند، یا برآمده از مسائل و خلاقیتهای اساتید هستند یا برای ارگانها و مصارف خاص، نه مسائل بهروز علم و تکنولوژی در جهان. همچنین در ایران به دلیل موقعیت و برخی محدودیتها، دسترسی دانشجوها و محققان به مقالات و منابع علمی بهروز دنیا کم است، که این هم باعث میشود که اساتید، دانشجویان و محققان از مسائل علمی داغ و بهروز بیخبر بمانند و هم منجر به این میشود که همهچیز را از ابتدا و تنها با اتکا به توان و دانش خودمان کشف یا اختراع کنیم.
البته دانشگاه شریف ازنظر داشتن دانشجوهای قوی و نیروهای باپتانسیل، غنی است و گلیم خودش را از آب بیرون میکشد و هنوز در کشور و جهان اعتبار خودش را دارد؛ ولی بعضی از سیاستگذاریهای غلط، عدم اختصاصدادن بودجة مناسب و نبود متقاضی و فضای رقابتی یا حتی نگاههای غلط به علم، موجب بیانگیزگی دانشجویان میشود و شتاب حرکت رو به جلوی آن را تحتتأثیر قرار میدهد و باعث فاصلهگرفتن ما از مرزهای علوم میشود. نکتة دیگری هم که بهنظر مهم میآید، تخصصنداشتن و عدم توانایی و تیمهای قوی تحقیقاتی هستند. پس علاوه بر اقناع اقتصادی و سیاستگذاریهای صحیح، اساتید باید دانشجویان را در امر پژوهش بهتر آموزش بدهند و کیفیت راهنماییکردنها بالا برود تا بتوانیم به آن هدف که حرکت بر مرزهای علم و تولید دانش است، دست پیدا کنیم.