سیدپارسا قزوینی، ورودی ۹۸ مهندسی مکانیک
اوایل ورودم به دانشگاه بود که عبارت معروف «شریف، امآیتی ایران است» به گوشم خورد. دو، سه ترمی گذشت و به مدد استادان درس معادلات دیفرانسیل که مرجع درس را کلاسهای معادلات امآیتی قرار داده بودند، با OCW این دانشگاه آشنا شدم. عجب! واقعا عجب! دیدم که در ینگهی دنیا، شریفشان کلاسهای اقتصاد که هیچ، کلاسهای علوم سیاسی و حتی زبانشناسی هم دارد. مگر اسم دانشگاه «مؤسسهی فناوری ماساچوست» نیست؟ زبانشناسی را چه به فناوری؟ موسیقی اینجا چه میکند؟ اینجا دانشکدهی فنی است! واقعیت این است که این برادران آمریکاییمان درست است که عقلشان نمیرسد و ما ساکنان خیابان آزادی بیشتر میفهمیم دانشگاه باید چگونه باشد، اما علوم انسانی و حتی بیولوژی و این قبیل چیزها را آوردهاند در دانشکدههای فنی. البته هنوز که هنوز است یک ماساچوست است و یک دانشکدههای مهندسی در امآیتی، اما چند سالی است رشتههای علوم انسانی هم جای پای خودشان را محکم کردهاند. برایم جالبتر شد وقتی فهمیدم امآیتی تنها نیست، هاروارد و کمبریج و حتی همین دانشگاه تهران خودمان هم همینطورند. اما چرا؟ چند دلیل به ذهنم رسید (البته بدیهی است که اضافهشدن چنین دروسی در دانشگاهها، نیاز به تحقیق و هماندیشیهای بسیار دارد).
سادهترین دلیلی که میتوان ذکر کرد این است که بالأخره انسان است، جایزالخطا است، شاید در میانهی مقاومت مصالحخواندن، فیلش یاد هندوستان بکند و بخواهد کمی طعم علوم انسانی و هنر را هم بچشد. در شریف خودمان هم همین خبر است. فقط کافی است سری بزنید به آمار دانشجویان مبانی اقتصاد و فلسفهی علم و یا حتی جامعهشناسی که در همین چند ترم ارائهاش حسابی طرفدار پیدا کرده است. آن جای دنیا هم همین است. برای تنوع هم که شده، میتوانید درسی از بقیهی دانشکدهها بردارید. اگر سری به اینجا بزنید میبینید که مثلاً در 11 بخش دانشکدهی علوم انسانی و هنر، برنامههای متنوعی برای علاقهمندان تدارک دیدهاند.
دلیل دیگر این است که این روزها شاهد همکاری حوزههای مختلف علوم هستیم. در همین مکانیک خودمان شاهد پدیدههای عجیبی مانند همکاری مکانیک و روانشناسی هستیم (در آخرین شمارهی برش به آنها پرداختیم که اگر نخواندهاید از دستش ندهید!). حال اگر کسی مثل شخص بالایی نباشد و دلش همچنان در همین مهندسی خودمان گیر کرده باشد اما در همین کار مهندسیاش نیاز به دانستن نحوهی کار قلب و کلیه و ... داشته باشد چه؟ بهخاطر همینها است که لزوم دسترسی به دیگر علوم در دانشکدههای فنی احساس شده است. در همین امآیتی دورههایی مانند دورهی ماینور خودمان هست با تنوع بسیار بسیار بیشتر مثل Polymers and Soft Matterیا Latin American and Latino/a Studies (هر کدام لینک شوند). جدا از دورههای ماینور شما میتوانید درسهای خاصی مانند Women's and Gender Studies (http://catalog.mit.edu/interdisciplinary/undergraduate-programs/degrees/humanities/#womensgenderstudiestext) را نیز اخذ کنید.
دلیل سوم اما این است که چه درست باشد و چه درست نباشد میگویند نخبگان کشور در همین شریف جمع شدهاند. نخبگان کشوری که قرار است فردا روزی مناصب مهم کشوری را بگیرند، نباید دو، سه خطی دربارهی اقتصاد بدانند؟ نباید کمی فلسفه بدانند؟ نخواستیم جامعهشناس تولید کنیم اما شاید بد نباشد کمی از این «ییسم»ها را هم بخوانند که در همان فردا روز از هر چه سر درنیاوردند با کلمه نئولیبرال ردش نکنند. در آمریکایش هم همین خبر است. درست است که اوباما رئیسجمهور بهاصطلاح سیاهپوستشان مهندسی نخوانده است، اما با طرحهایی مثل اجبار در اخذ چند درس در فضای علوم انسانی و ... سعی شده دانشجو هم نوع تفکری دگر پیدا کند (بالأخره نوع اندیشیدن در فضای علوم انسانی با مهندسی متفاوت است) و هم یک دید کلی نسبت به کشور و مشکلاتش داشته باشد. این دلیل در دانشگاه ما بسیار مهم است. بالأخره در این خطه پدیدههای عجیب کم نیست، یکی از آنها هم همین است که مهندسیخواندهها کشور را میگردانند و ملاک کارخانهداریتان نه دانستن علم مدیریت، که دانستن اصول طراحی شافت است. حال شاید بد نباشد در کنار اصول طراحی شافت کمی هم چیزهای دگر بیاموزید.
میگویند «عیب می جمله چو گفتی، هنرش نیز بگو». واقعیت این است که این خبرها در همهی دانشگاههای جهان نیست. بالأخره بعضی دانشگاهها تخصصیترند مثل شریف خودمان و صرفاً مهندس تحویل جامعه میدهند، اما بعضی جامعترند مثل دانشگاه تهران که جامعیتش لا تعدی و لا تحصی. آکسفورد و کمبریجی که مثال زدیم دانشگاههایی جامعاند. از همه چیز در آنها هست و نمیتوان خرده گرفت چرا آنجا مدلینگ هم هست اما در شریف زیبایمان نه! اما در دنیا امآیتی هست که آرزوی خیلی دانشجویان مهندسی، رفتن به آنجاست، دانشگاه دلفت در هلند هست که در کنار دروس اصلی، رشتهکلاسهایی دربارهی اقتصاد، طراحی و ... هم میگذارد (به این سایت سری بزنید که چیزهای جالبی دستتان را میگیرد https://online-learning.tudelft.nl/) و کلتک معروف که در کنار دروس مهندسیاش، فلسفه و تاریخ و علوم سیاسی هم ارائه میدهد (مثلاً این صفحهی دانشکدهی تاریخش است https://www.admissions.caltech.edu/explore/academics/majors-minors/history)
از حق نگذریم دانشگاهمان گامهای خوبی در این زمینه برداشته است. هر چند کم، هر چند محدود، هر چند اخبار ناجالبی از دانشکدهی فلسفه علم شنیده شود، باز هم به نظر میرسد آینده روشن است. هنوز در اول راهیم اما میتوانیم با بهرهگیری از تجارب چندصدسالهی بقیهی دنیا این مسیر را زودتر و بهتر طی کنیم.