جایگاه استادان در تربیت دانشجویان
محمد بذرافشان، ورودی ۹۸ مهندسی مکانیک
در پس آینه طوطی صفتم داشتهاند / آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم
من اگر خارم و گر گل چمنآرایی هست / که از آن دست که او میکشدم میرویم
آموزش ترکیبی دو طرفه بوده که در یک طرف استاد و در طرف دیگر دانشجو قرار دارد. همواره تأکید بر آموزش دوطرفه و غیرفردمحور بوده است از آن جهت که تعامل دانشجو با استاد در بیشترین حالت ممکن و ارتباط دوسویه میان این دو رکن همیشه برقرار باشد. همواره دانشجویان از استادان الگوبرداری کرده و سعی میکنند نظامهای اخلاقی و رفتاری آنها را در خود نهادینه کنند. استادان اغلب نقش پدری را بازی میکنند که به دانشجویان به چشم فرزندان خود مینگرد و دلسوزانه و مهربانانه آنها را راه و رسم میآموزد و به تبع آن، از دانشجویان خود نیز انتظاراتی دارند. اینها همه، گوشهای از اهمیت استاد در نقش تربیت دانشجویان است.
همانطور که حضرت حافط میفرماید: «ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید، هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند.» به تجربه و آمار ثابت شده است که استادان همواره نقش بسیار پررنگی را در زندگی دانشجویان ایفا میکنند. علاوه بر اینکه لازم است استاد از سواد قابلقبولی برخوردار باشد تا پاسخگوی میل یادگیری و علمی دانشجویان باشد، همچنین باید رفتار و کرداری داشته که الگوی خوبی برای دانشجویان باشد. این به آن خاطر است که دانشجویان همواره و در همة زمانها مشغول الگوبرداری از استادان و پردازش شخصیت و رفتار آنها هستند؛ چه عامدانه و چه ناخود آگاه، ممکن است آن رفتارها را در خود نهادینه کنند. پس استادان چه به لحاظ آموزشی و چه به لحاظ شخصیتی، روی دانشجو اثرگذار میباشند.
در گام بعدی، استادان مسئول دانشجوی خود هستند. آنها مسئولیت دارند در برنامة زمانی مشخص، برنامهای درسی به دانشجو ارائه دهند که کم و کاستی نداشته باشد، اما آن بزرگواران به نوعی در زندگی اجتماعی و بیرون از فضای آکادمیک دانشجویان نیز مسئولیت دارند. آنها باید در نوع برخورد با دانشجو بیشترین عطوفت را داشته باشند و طوری رفتار کنند که دانشجو میل به یادگیری و ارتباط بیشتری داشته باشد و جاذبه در او خلق کنند. به بیان سادهتر، میتوانند او را علاقمند کنند به یادگیری، به خلقکردن، به تفکر و اندیشیدن؛ و یا او را دلزده کنند از فضای آموزشی، باز دارند از هرگونه خلاقیت و نوآوری و صرفاً موجب لحظهشماری وی برای اتمام دورة ارتباط با استاد شوند. از سوی دیگر میتوانند میزان استرس و فشار وارده بر دانشجو را به کمترین حالت برسانند و یا او را در سختترین لحظات قرار بدهند.
در همین راستا، پیشتر یک سری اصول اخلاقی برای استادان تعریف شده است که پایبندی به آنها میتواند از همۀ ابعاد تضمین کنندة بهترین شیوة برخورد با دانشجو باشد:
۱- نیت سالم و صادقانه، اخلاص در عمل (عشق داشتن به حرفه)
۲- احترام به دانشجویان به عنوان انسان و فرد تأثیرگذار در زندگی آیندة خود، خانواده و جامعه
۳- رعایت اصل مساوات در امر آموزش، نمره و مشاوره
۴- توجه به استعدادهای درونی و مهارتهای دانشجویان
۵- فراهمنمودن زمینههای اندیشه و خردورزی
۶- ارتباط روحی با دانشجویان در راستای تأثیرگذاری بیشتر
۷- رعایت اعتدال و حریم خصوصی در رفتار، گفتار و پوشش
۸- ایجاد حس پرسشگری و پژوهش محوری در دانشجویان
۹- تلاش برای ایجاد خودباوری و اعتماد به نفس دانشجویان
۱۰- رویکرد آيندهسازی
همة این عوامل سبب میشود که یک استاد، نقش تعیین کنندهای را در آینده یک دانشجو داشته باشد. بهطوری که دید و نگاه دانشجو را نسبت به همة مسائل میتواند تغییر دهد. استاد حتی میتواند علاقه یک دانشجو را نیز به طور کامل تحت تأثیر قرار دهد و مسیر زندگی او را رسم کند. برای مثال، یک فرد گرایش تحصیلی را انتخاب میکند یا وارد حوزهای میشود که مرتبط با گرایش و حوزة کاری استاد باشد. بارها پیش آمده که بخاطر یک حرف استاد، یک نگاه معنا دار یا یک حرکت کوتاه، مسیر زندگی دانشجو تغییر کرده باشد و آن لحظه تا ابد در ذهن او حک شود.
به همین دلیل است که معلمی، فقط یک شغل نیست؛ بلکه یک عشق است، یک دنیاست که بر پایههای التزام و مسئولیت بنا شده است. به نظر میآید دکتر حسابی به زیبایی ارزش معلمی را وقتی فرمودند که از او پرسیدند، دانش یا هنرِ معلم، کدام در رشته معلمی مؤثر است؟ و ایشان گفت: «هیچ کدام، معلمی عشق است.»