طناب پوسیدۀ ارتباط دانشگاه و صنعت
علیرضا فکوریان، ورودی ۹۹ مهندسی مکانیک
یکی از مسائلی که در پیشرفت یک جامعه تأثیر فراوانی دارد، خودکفایی در صنعت و تولید است و از مواردی که در این امر مؤثر است، ارتباط پویا بین دانشگاه و صنعت جامعه میباشد. این طناب باید این دو عنصر را به هم متصل سازد تا دانشگاه بتواند مشکلات بهوجود آمده برای صنعت کشور را حل کند. صنعت ایران و دانشگاه شریف و همچنین دانشکدۀ مکانیک بهعنوان عضوی از آن، از این قضیه مستثنی نیستند.
در بسیاری از کشورهای صنعتی دنیا، پروژههای دانشجویان بهطور صد درصد توسط استاد تعریف نمیشوند، بلکه حتماً باید نیازی از جامعه را برطرف کنند و در راستای صنعت باشند. با رویدادن این مهم، شرکتهای مرتبط با آن پروژه نیز از آن حمایت میکنند؛ یعنی اقدامات دانشگاه برای رفع نیازهای صنعتی کشور است. اما این مسئله در دانشگاه شریف، آنطورکه باید وجود ندارد. البته به دو صورت میتوان به این وضعیت نگریست: یک حالت صرفاً نسبت به دیگر دانشگاههای کشور است؛ که در این صورت دانشگاه وضع بسیار خوبی دارد! ولی در حالت دیگر که نسبت به دیگر دانشگاههای جهان است، مشاهده میشود که بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاه وارد کار صنعتی نشدهاند. پس وضعیت صنعتی دانشگاه هنوز با ایدهآل فاصلۀ بسیاری داشته و وضعیت خیلی خوبی ندارد. در مورد جایگاه صنعتی دانشکدۀ مکانیک در دانشگاه شریف، میتوان گفت که این دانشکده در بین دانشکدههای برتر دانشگاه هست و در حوزۀ ساخت تجهیزات، نفت و پتروشیمی فعالیت ویژهای دارد.
دانشکدۀ مکانیک در سال ۱۳۴۵ تأسیس شده است و در این سالها تلاش بسیاری برای امر پرورش دانشجو انجام شده است. در این ۵۵ سال، دانشکدۀ مکانیک تعداد بسیار زیادی فارغالتحصیل داشته است و این فارغالتحصیلان، دانش و مطالب بسیاری آموختهاند؛ اما درصد کمی از این دانشجویان بهطور جدی وارد صنعت شدهاند. پس دو بحث پیش میآید: اینکه آیا خود دانشجو تمایلی به کار صنعتی ندارد یا اینکه به وسیلۀ علومی که آموخته، نمیتواند کار صنعتی انجام دهد؟! در حقیقت بین آنچه دانشجو آموخته و دانشی که در فضای صنعتی لازم است، اختلاف وجود دارد؛ در نتیجه از دانشی که دارد، نمیتواند در صنعت استفاده کند. این میتواند یکی از دلایلی باشد که بعضی از افراد به قصد افزایش و کسب علم کاربردی در صنعت و یا بهدستآوردن دانش تراز اول جهانی به خارج از کشور بروند و در مقابل، دانشجویانی که وارد صنعت می شوند، از علمشان بهرۀ کافی نمیبرند. پس میتوان گفت در این حالت دانشجو با توجه به نیازهای کشور تربیت نشده است.
در دانشکدۀ مکانیک، اساتید محدودی به کار صنعتی روی آوردهاند و سایر اساتید بیشتر به امر ارائۀ مقاله میپردازند. اینکه یک دانشجو به سمت کار صنعتی برود یا نرود، وابسته به آن است که اساتید دانشکده به کار صنعتی بها می دهند یا خیر! اگر استاد در صنعت، کار و فعالیت کند، دانشجو نیز اشتیاق بیشتری برای ورود به صنعت خواهد داشت و اگر استاد به این سمت نرفته باشد، دانشجو نیز متعاقباً میل زیادی به این راه نخواهد داشت! پس دانشجو خود باید مسیر (استاد) منتهی به صنعت را برگزیند. با بررسی سیستم ارزشیابی اساتید، به آن پی میبریم که برای کار صنعتی ارزش کمی در نظر گرفته شده است. کار صنعتی امتیاز ویژهای برای استاد محسوب نمیشود و این باعث میشود اساتید به کار صنعتی میل اندکی داشته باشند.
در کل در مواجهۀ دانشگاه با صنعت دو رویکرد وجود دارد: رویکرد فعالانه و رویکرد منفعلانه. در رویکرد فعالانه، خود دانشگاه به بررسی و شناخت مشکلات جامعه و صنعت میپردازد و برای برطرفکردن نیازهای تحقیقاتی، فناورانه، نوآورانه و صنعتی آن اقدام میکند. اما در رویکرد منفعلانه، دانشگاه منتظر پیشنهادهای صنعت برای رفع مشکلات میماند و خود به دنبال آنها نمیرود. رفتار دانشگاه شریف در این فضا بیشتر منفعلانه بوده است و در طرف مقابل هم، صنعت علاقۀ چندانی به کمکگرفتن از دانشگاهی که خیلی در حال و هوای صنعتی نیست، در پروژههای کلانش ندارد.
با این تفاسیر، وضعیت صنعتی دانشکده و دانشگاه مطلوب نیست؛ راهکارهای فراوانی برای افزایش ارتباط با صنعت دانشگاه وجود دارد؛ مانند تشكیل مراكز تحقیقاتی مشترك دانشگاه و صنعت، ایجاد شركتهای واسط از دولت، ایجاد شرایط لازم برای گذراندن فرصتهای مطالعاتی استادان در صنایع كشور و ... . اما یک روش بسیار مؤثر و مهم نیز، تغییر سیستم ارزشیابی اساتید است. درنظرگرفتن مشوقهایی برای اساتید در جهت حرکت به سوی کارهای صنعتی و همچنین برخی اجبارها برای انجام مقدار معینی از کار صنعتی مشخص در سال هم، میتواند مؤثر باشد.
مهمترین فایدۀ ارتباط دانشگاه با صنعت، ایجاد کارآفرینی و تولید ثروت پایدار، با پشتوانۀ محکمی مانند علم است. کشور هزینۀ هنگفتی برای تحصیل افراد جامعه در دانشگاه میکند، تا این افراد در آینده مشکلات کشورشان را حل کنند و هدف اصلی این سرمایهگذاری همین است و نه اینکه دانشگاه فقط مکانی برای گرفتن مدارک تحصیلی باشد.
در پایان باید گفت، هرچند بحثهای زیادی حول مسئلۀ «ارتباط صنعت و دانشگاه» میشود و هر روزه این عبارت از جاهای مختلف به گوش میرسد، اما هنوز طناب پوسیدۀ میان این دو عنصر ترمیم نشده است. پس تا روزی که برداشتن گامهای استواری برای درمان این بیماری نیاز باشد، این موضوع نیاز به تکرار و تکرار خواهد داشت؛ زیرا در غیر این صورت، این آتش شعلهور در میان اعداد و ارقام مقالات و تعداد خروجیها و میزان واحدها و میانگین معدلهای دانشکده خاموش خواهد شد.