انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

مصاحبه

فاطمه شجاعی، ورودی ۹۸ مهندسی دریا

علی بوالحسنی، ورودی ۹۸ مهندسی مکانیک

در خدمت آقای سیدمحمدحسین قاسمی هستیم و می‌خواهیم مصاحبه‌ای با ایشان حول مسئولیت اجتماعی دانشجویی داشته باشیم.

سلام، وقت همگی به‌خیر، سیدمحمدحسین قاسمی هستم؛ ورودی ۹۵ مکانیک شریف و هم‌اکنون دانشجوی کارشناسی ارشد شریف. خوشحالم که در خدمت شما هستم.

کمی دربارۀ فعالیت‌های دانشجویی که انجام داده‌اید برایمان می‌گویید و اینکه عمدتاً به چه صورتی بوده‌است؟

عمدۀ فعالیت‌های من در کانون شعر و ادب بود که به مدت سه سال در آنجا فعالیت کردم و در شورای مرکزی بودم. سال سوم هم علاوه بر دبیر کانون شعر و ادب، دبیر دبیران کانون‌های فرهنگی شدم. به موازات این کانون با توجه به علاقه‌ای که داشتم، نشریۀ ورزشی «حرکت» را در دانشگاه تأسیس کردیم و خدا را شکر همچنان نیز فعال است.

در کانون شعر و ادب یک زمانی مدیر مسئول و سردبیر نشریۀ «بامداد» بودم و نشریه‌های «بوطیقا» و «یگان» را نیز در حوزۀ نظم و نثر به ترتیب تأسیس کردیم و حالا در تأسیس نشریاتی مانند «دکوپاژ» و «دگر» نیز نقش کوچکی داشته‌ام. بعد از آن با توجه به گرایش‌های سیاسی‌ای که داشتم، وارد شورای مرکزی انجمن اسلامی و مسئول واحد فرهنگ و هنر و مدیر مسئول نشریۀ «ترنج» شدم. در دورۀ دوم نشریات دانشجویی هم افتخار این را داشتم که دبیر جشنواره باشم. و با توجه به اینکه اکنون با نشریۀ «خمش» در حال مصاحبه هستم، باید بگویم که یکی از جذاب‌ترین و حال‌خوب‌کن‌ترین فعالیت‌هایم نیز، سردبیری نشریۀ عزیز خمش بوده که به مدت دو سال از ۹۶ تا ۹۸ در آن فعالیت داشتم.

با توجه به اینکه شروع فعالیت‌های دانشجویی برای افراد، بیشتر توسط یک محرکی صورت گرفته است، می‌خواستم ببینم که شما چگونه وارد فعالیت‌های دانشجویی شدید.

من با توجه به علایق ادبی‌ای که داشتم، یک ماه قبل از ورودم به شریف، کانون شعر و ادب را در بین کانون‌های فرهنگی دانشگاه و به‌طور خاص کلاس مثنوی دکتر قیدی را که از دوران دبیرستان افتخار شاگردی ایشان را داشتم، پیدا کردم. از آنجا بود که جرقه‌های شروع فعالیت من شکل گرفت و به‌طور خاص، اولین جرقۀ فعالیت‌های دانشجویی من توسط امیر هرمزنژاد که هم‌اکنون دانشجوی دکتری دانشگاه شریف است، زده شد.

آیا این فعالیت‌های دانشجویی، در رشد شخصی خود شما در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، درسی و ... مؤثر بوده است؟

نمی‌خواهم خیلی کلیشه‌ای بشود، ولی قطعاً خیلی تأثیرگذار بوده است. یک بخشی از آن، رشد فردی است که خیلی مطرح است؛ وقتی خودم را با آن زمان که در سال ۹۵ ورودی بودم مقایسه می‌کنم، می‌بینم که واقعاً از زمین تا آسمان فرق می‌کرد. مهارت‌های نرم مهم‌ترین چیزی است که ما از فعالیت‌های دانشجویی به ارث می‌بریم و بعد از آن، شبکۀ ارتباطاتی است که با افراد ایجاد می‌کنیم و خیلی کمک‌کننده است. از لحاظ درسی هم، چون گرایش ارشد من سمت مدیریت و مهارت‌های نرم است، بسیار برای من کمک‌کننده بوده‌است و ثمرات آن را چه در درس و چه در کار می‌بینم که توانست دریچه‌های جدیدی، در ایجاد و تقویت ویژگی‌های شخصیتی در من باز کند و در زمینه‌های مختلف زندگی‌ام تأثیرگذار بوده است.

مسئولیت اجتماعی ما به‌عنوان یک دانشجو چگونه است و چه مسئولیت‌های اجتماعی داریم؟

در طول چند دهه‌ای که دانشگاه به‌عنوان یک نهاد شناخته شده است، دانشجویان همیشه در موارد مختلف پیشگام بوده‌اند. آن جملۀ معروفی که می‌گوید: «دانشجو مؤذن جامعه است»، واقعاً جملۀ درستی است. دانشجو باید کسی باشد که مؤلف باشد نه اینکه صرفاً مقلد. ولی متأسفانه در سال‌های اخیر این برعکس شده است. اگر بخواهیم همین عنوانِ مؤذن را بگوییم، به معنای همین بحث مؤلف و پیشگام‌‌بودن‌های دانشجویی است که جامعه می‌تواند در برهه‌های مختلفی داشته باشد.

آن زمانی که وارد فعالیت‌های دانشجویی شدید، در وضعیت دانشجوها تا الآن چه تغییراتی ایجاد شده است؟

آن زمان، دغدغۀ بیشتری از سمت دانشجوها حس می‌کردم و شاید این متأثر از فضای جامعه نیز هست که متأسفانه آن امیدی که از جامعه کاسته می‌شود، باعث می‌شود که دانشجویان نیز از نقش‌ موذن‌بودن خود فاصله بگیرند و فارغ از اینکه جامعه به چه شکلی است، کارویژۀ خودشان را صرفاً درس‌خواندن و رشد فردی قرار بدهند و از رشد اجتماعی غافل شوند. یک سری موضوعات دیگر نیز مانند کرونا مؤثر هستند؛ بیش از دو سال دانشگاه بسته بود و فعالیت دانشجو از کف دانشگاه بیرون رفت و صرفاً مجازی شد و این باعث شد که نقش دانشجو از حالت فعال به منفعل تغییر پیدا کند و افرادی غیر از دانشجو، صحنه‌گردان دانشگاه باشند. تا قبل از کرونا، دانشجو نقش اصلی را در دانشگاه و سطح جامعه ایفا می‌کرد؛ ولی در حال حاضر، نه‌تنها در سطح جامعه که حتی در کف دانشگاه نیز نقش دانشجویان حس نمی شود.

سطح فعالیت‌های فرهنگی نیز در این مدت بسیار کم شده است و دانشجویان این را فقط یک فعالیت فوق‌العاده به حساب می‌آورند و نقش اصلی خود‌شان را درس‌خواندن می‌دانند؛ در صورتی که فعالیت‌های دانشجویی کارویژه‌ای از دانشجو است که طی دهۀ اخیر کم‌رونق‌تر شده است.

لطفاً در رابطه با اینکه کارویژۀ دانشجویان همین فعالیت‌هاست، بیشتر توضیح دهید.

یک بخشی برمی‌گردد به همان پیشگام‌بودن دانشجوها که وقتی دانشجو هستند، بستر کار آن‌ها فعالیت دانشجویی است. دانشجویان هر چقدر هم فضای کاری را در دوران دانشجویی تجربه کرده باشند، نقش اصلی دانشجویی را همچنان دارند و به همین دلیل است که این فعالیت‌ها اهمیت دوچندانی پیدا می‌کنند و باعث می‌شوند که دانشجوها بتوانند آن نقش مؤثر خود را ایفا کنند؛ ولی دانشجویان در چند سال اخیر، از مؤلف به سمت مقلد پیش رفته‌اند.

بخش دیگر آن، توسعۀ مهارت‌های دانشجوست که نظام آموزشی معیوبمان در ۱۲ سال تحصیل به ما آموزش نداده است و اگر در دوران دانشجویی نیز این مهارت‌ها را یاد نگیریم، با درصد بالایی از بی‌مهارتی مواجه هستیم و وقتی وارد جامعه می‌شویم، این تأثیر منفی را بر جامعه می‌گذاریم. فعالیت‌های دانشجویی از این جهت هم یکی از اصلی‌ترین کارهایی است که دانشجویان باید انجام بدهند و با صرفاً درس‌خواندن نمی‌توان این مهارت‌ها را به‌دست آورد. ما دوره‌های آموزشی نداریم که بتواند این مهارت‌ها را به ما آموزش بدهد و صرفاً در تعدادی از دروس، به‌صورت ناکارآمد آموزش داده شده‌اند. به همین دو جهت می‌توانم بگویم که فعالیت‌های دانشجویی یک چیز اصلی است نه فرعی.

به‌نظر شما با توجه به افول فعالیت‌های دانشجویی، چگونه می‌شود دانشجویان را بیشتر با این مسئولیت دانشجویی درگیر کرد؟

با توجه به روند حضوری‌شدن دانشگاه باید از هر تک‌فرصتی استفاده کنیم؛ فعالین فعلی هر بخشی بیایند و جلسۀ هم‌اندیشی با ادوار آن گروه داشته باشند و طوفان فکری متناسب با کارکرد مجموعۀ خودشان راه بیندازند و این تغییرات فرهنگی را که در دوران کرونا ممکن است به وجود آمده باشد، مدیریت کنند و تدابیر جدیدی بیندیشند.

مسئولیت‌های اجتماعی چگونه به خارج از جامعۀ دانشگاهی بسط پیدا می‌کنند؟

این فعالیت‌های دانشجویی قطعاً رها نمی‌شوند. افراد، چندین سال با آن فعالیت‌ها زندگی کرده‌اند و این تجربیات را در بخش‌های زندگی خودشان پیاده می‌کنند. برخی در دوران کارشناسی فعالیت‌هایی داشته‌اند و از دل‌ آن‌ها علایق جدیدی پیدا می‌کنند و استعداد ذاتی خودشان را می‌یابند. خود من متوجه شدم که علایق من چیز دیگری است و رشتۀ خودم را تغییر دادم و آن را در راستای فعالیت اجتماعی‌ام قرار دادم؛ برای مثال، یکی از دوستان با توجه به احساس نیازی که در جامعه می‌کرده است و علایق خود، رشتۀ جامعه‌شناسی را انتخاب می‌کند. یک نفر ممکن است با توجه به فعالیت‌های دانشجویی‌اش در انجمن محیط زیست، در راستای شغلی، این تغییرات را ایجاد کند و بگوید من در راستای مسئولیت اجتماعی، استارتاپی در حوزۀ محیط زیست افتتاح می‌کنم. ممکن است فردی که در دوران دانشجویی فعال بوده است، در یک موقعیت متفاوت شغلی، مثلاً یک کارخانۀ تولیدی، آسیب کم‌تری به محیط زیست وارد کند. همۀ این‌ها می‌توانند به‌صورت مستقیم یا غیر مستقیم بروز پیدا کنند.

فعالیت‌های دانشجویی برای شما معایبی نیز داشته‌اند؟

اگر به‌صورت کلی بخواهم بگویم، به‌نظرم آسیب‌های این فعالیت‌ها در جایی بوده است که خودم تعادل بین فعالیت‌های دانشجویی و بقیۀ ابعاد زندگی را رعایت نکردم و یک مشکل شخصی بوده و اگر بخواهم توصیه‌ای بکنم، این است که دانشجویان، تعادل جنبه‌های مختلف زندگی را حفظ بکنند. الآن که فکر می‌کنم، در برخی موارد، از خودم و زندگی شخصی‌ام گذشته‌ام تا آن فعالیت‌ها انجام بشود که این می‌تواند یک عیب باشد.

در نهایت اگر توصیه‌ای به دانشجویان دارید، بفرمایید.

اولاً امیدوارم که این صحبت‌ها مفید واقع شود. توصیه‌ای که دارم این است که هرکسی با هر علاقه و تفکری که دارد، می‌تواند در گروه‌های مختلفی که در شریف هست، علاقۀ خود را جلو ببرد؛ چه آن‌ها که به‌صورت جدی به این فعالیت‌ها نگاه می‌کنند و چه آن‌ها که به‌صورت سرگرمی. هر دو نگرش می‌توانند در گروه‌های مختلف جای بگیرند. اگر هم در زمینه‌های موجود در شریف نتوانستند آن علاقه و سلیقۀ خود را پیدا کنند، می‌توانند از صفر، خودشان فعالیتی راه بیندازند و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد. ان‌شاءالله که همۀ ما با ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و دانشجویی، تجربه‌ای جذاب و پر از حال خوب داشته باشیم.

خمشمحور۲۹فاطمه شجاعیعلی بوالحسنی
صفحۀ نوشته‌های رسانه‌ای گروه محور - تأسیس ۱۳۷۲ - «محورِ فعالیت‌های دانشجویی دانشکدۀ مکانیک»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید