مصطفی رسولی، ورودی 98 مهندسی مکانیک
از همان روزهای اولی که آثار تمدن غرب پدیدار شد و زرقوبرق ادوات و ابنیهی غربی چشم و عقل صاحبنظران را مبهوت کرد، فراوان بودند کسانی که در صدد پیبردن به راه پیمودهشده در ممالک مترقی بودند.
مسیری که شهرهایشان را آباد کرده بود، از محنتشان کاسته بود و توان رزمشان را دوچندان کرده بود؛ هریک از زمامداران، پاسخ متفاوتی یافتند و در همان زمان بود که اولین دانشجویان ایرانی برای تحصیل به خارج از کشور اعزام شدند؛ تاریخی که احتمالاً شروعی است بر تحصیلات آکادمیک و دانشگاه در ایران.
دارالفنون اولین مرکز آموزش عالی در ایران است؛ مرکزی که با آموزش علوم و معارف جدید، نقش مهمی در وقایع معاصر و متأخر خود داشت.
به مرور زمان و برحسب نیاز، دانشگاههای جامع و تخصصی در ایران تأسیس شدند و هرچه زمان میگذرد، بر تعدادشان افزوده میشود. حال بعد از دویست سال، مسئلهی بنیادینی پیش میآید که رسالت حقیقی دانشگاه چیست و دانشگاهها در حیطههای متفاوتی از جمله تولید علم، ترویج تفکر و یا حتی مفهومی چون فرهنگ تا چه مقدار موفق و یا حداقل کوشا بودهاند. در این نوشتار، تنها به بررسی فضای دانشجویی کارهای فرهنگی و انجمنهای علمی کلیتی از دانشگاهها در ایران میپردازیم.
فعالیت های دانشجویی
احتمالاً مهمترین انگیزهی دانشگاه همین بوده باشد؛ جایی که دانشجوها در آن، بیش از آنکه از استادان یا کتابها بیاموزند، باید از یکدیگر بیاموزند و بسیاری از اهداف دانشگاه در این حیطه معنا مییابد.
فعالیتهای دانشجویی بیشترین عمق خود را در دانشگاههای جامع دارند. به طوری که در دانشگاهی مثل دانشگاه تهران، به دلیل کثرت دانشجویان و همچنین تنوع بالای رشتههای دانشگاهی، فرصت همفکری و همافزایی و همچنین برگزاری گفتمانهای رسمی یا دوستانه فراهم است.
در مقابل، هرچه به سمت دانشگاههای کوچکتر و احتمالاً کمتر شناختهشده میرویم، این فضا تنگتر میشود؛ به طوری که در دانشگاه غیرحضوری مانند پیام نور، دیگر این کلمه مفهومی ندارد.
انجمن های علمی
در این زمینه، دانشگاهها رویهی متفاوتی را پیش گرفته اند؛ در دانشگاههای بزرگی مانند تهران و امیرکبیر، نشریات مشغول به فعالیت هستند و همچنین جلسات آموزش مهارتهای کاربردی، بهطور مداوم برگزار میشوند. هرچه از دانشگاههای پرآوازه دور میشویم، این فعالیتها کمرنگتر میشوند و در صورت وجود، بیاهمیتتر.
در کل میتوان گفت وضعیت کلیت دانشگاهها در این زمینه، مساعد نیست و اگر هدف انجمن علمی تشویق به حضور در مرز علم باشد، هیچ انجمنی چنین نمیکند.
کار های فرهنگی:
مقولهی فرهنگ، پیچیدهتر از آن است که با چند نشریه و یک معاونت، بتوان برای بهبودش کاری از پیش برد. عمدهی فعالیت دانشگاهها محدود به همین موارد است؛ برای مثال، دانشگاه تهران مسابقهی سخنرانی ترویجی و آموزش مسئولیتپذیری اجتماعی برگزار میکند. دانشگاه امیرکبیر نیز به تبریک رویدادها بسنده میکند و گاهی هم به برگزاری مسابقات فرهنگی میپردازد. هرچند دانشگاههای بزرگ در این زمینه موفقتر از سایرین عمل کردهاند، ولی باز هم تا فراگیری فرهنگ به معنای عام، فاصلهی زیادی دارند.