داستان یک نابغه که سرایدار دانشگاه امآیتی است!
علی جوکار، ورودی ۹۸ مهندسی مکانیک
«ویل هانتینگ خوب» یا «ویل هانتینگ نابغه» (Good Will Hunting) نام فیلمی درام است که کارگردانی آن را «گاس ون سنت» به عهده داشته و در سال ۱۹۹۷ ساخته شده است. این فیلم در فروش گیشۀ خود به بیش از ۲۲۵ میلیون دلار رسید و این در حالی است که هزینۀ ساخت آن تنها ۱۰ میلیون دلار بوده است.
ویل هانتینگ خوب، داستان یک جوان ۲۰ساله (با بازی مت دیمون) را به تصویر میکشد که در دانشگاه امآیتی سرایدار است اما هوش و نبوغ بسیاری در زمینۀ ریاضیات دارد. نکتۀ جالب اینجاست که این جوان، استعداد خود را باور ندارد و هیچ تلاشی هم نمیکند تا دیگران از استعداد او آگاه شوند. در این میان، ویل هانتینگ یک مشاور و روانشناس دارد که با او بحث و گفتوگو میکند و «رابین ویلیامز» بازیگری این نقش را عهدهدار است. در نهایت، «جرالد لمبیو» پروفسور و استاد دانشگاه امآیتی در درس ریاضی که یک بازیگر سوئدی به نام «استلا اشکارسگورد» نقش آن را بازی میکند، بیشترین تأثیر را در کشف استعداد ویل هانتینگ دارد.
فیلمنامه، نوشتۀ مشترک «مت دیمون» و «بن افلک» است. بن افلک در نقش «چاکی سیلوان» بهعنوان رفیق صمیمی ویل هانتینگ نیز به هنرنمایی پرداخته است و مت دیمون که نقش اصلی را بازی میکند، نامزد دو جایزۀ اسکار بهترین فیلمنامۀ اورجینال و بهترین بازیگر نقش اول مرد شده و جایزۀ بهترین فیلمنامه را از آن خود کرده است. رابین ویلیامز نیز جایزۀ بهترین نقش مکمل مرد را بهدست آورده است.
از دیگر ویژگیهای شاخص این فیلم، بداههگوییهایی است که آزادانه به فیلمنامه اضافه شدهاند و آن را زیباتر کردهاند. این گفتوگوهای عامیانه باعث شدهاند که ارزش فیلم بیشتر شود و رابطۀ دوستانۀ ویل هانتینگ و دوستانش چاکی، بیلی، مورگان و همچنین اسکای لار، دانشجوی دختر دانشگاه هاروارد، بسیار زیبا و تماشایی بهنظر برسد. نکتۀ جالب دیگر، دربارۀ فیلمبرداری است؛ با اینکه داستان در بوستون میگذرد، اما بیشتر فیلمبرداریها در تورنتو انجام شدهاند و صحنههای مربوط به دانشگاههای هاروارد و امایتی نیز از دانشگاه تورنتو هستند!
این اثر، نامزد نه جایزۀ اسکار شده است و دو جایزه نیز دریافت کرده است. فیلم ویل هانتینگ خوب، علاوه بر اینکه فیلمنامۀ خوبی دارد، بازیگران معروفی نیز بازیگری در نقشها را بر عهده دارند و دارای دیالوگهای ماندگار و زیبایی از جمله دیالوگ زیر است:
شین: تو یه شریک تو زندگی داری؟
ویل: منظورت چیه؟!
شین: کسی که باهات در ارتباط باشه و در مورد مسائل زندگیات باهات صحبت کنه.
ویل: آره. کلی دارم.
شین: بگو ببینم کیان؟
ویل: شکسپیر، نیچه، فرصت و کنر.
شین: ولی اینا که همشون مردن.
ویل: نه برای من!
دیدن این فیلم بسیار زیبا را به همه پیشنهاد میشود؛ حتی اگر برای بار دوم، سوم و ... باشد.