مبینا قاسمی، ورودی ۹۹ مهندسی مکانیک
در این نشست در خدمت دکتر «وحید حسینی» بودیم و ایشان ضمن اشارهای مختصر به شاخههای گرایش انتقال حرارت و سیالات، به سؤالات دانشجویان در رابطه با بازار کار و آیندهی این گرایش و مهندسی مکانیک پاسخ دادند. در ادامه به سؤالاتی که مطرح شد، میپردازیم.
بهطور کلی از لحاظ شغلی وضعیت گرایش انتقال حرارت و سیالات چطور است؟
موقعیتهای شغلیای که برای شما ایجاد میشوند، کاملاً بستگی به خودتان دارد؛ من تاکنون شخص باسواد و کاردرستی را ندیدهام که بیکار بماند. خیلی از بابت انتخاب گرایش نگرانی نداشته باشید. اگر به گرایشی علاقه دارید، سراغ همان بروید. در هر شاخهای که فکرش را بکنید، بالأخره فرصت برای کارکردن، تحصیل و پژوهش، چه در ایران و چه خارج از ایران وجود دارد.
برای مثال حیطهی کاری خودم را که موتورهای احتراقی است، عرض میکنم. اغلب فکر میکنند که موتور احتراقی و سوخت فسیلی در دنیا موضوعی تمامشده است؛ اما واقعیت این است که در عمر کاری من و شما، همچنان موقعیتهای خوبی برای این شاخه وجود دارد. البته توصیه میکنم که اگر قصد دارید وارد صنعت خودرو بشوید، بیشتر روی ماشینهای هیبریدی و برقی متمرکز شوید. هرچند در ایران موتور احتراقی بازار کار خوبی دارد.
در دانشگاه صنعتی شریف، به چه زمینههایی از این گرایش پرداخته میشود؟
بهعنوان مثال بخواهم عرض کنم:
سیستمهای حرارتی و heat pipe، دکتر شفیعی
توربین گازی و توربو شارژر، دکتر حاجیلو
موتور احتراقی و آلودگی هوا، دکتر حسینی
مهندسی سطح، دکتر رضوانطلب
میکروسیالات، دکتر موسوی و دکتر تقیپور
تهویهی مطبوع، دکتر فراهانی و دکتر سعیدی
زیستسیال، دکتر شاملو و دکتر فیروزآبادی
یک سری از گرایشها در حال حاضر روی بورس است و موقعیتهای بیشتری دارد؛ بهتر نیست سمت این گرایشها برویم؟
در هر دورانی، بعضی از گرایشها باب میشوند؛ ولی مثل موجی میماند که معمولاً ماندگار نیست. در دوران تحصیل ما، بازار نانوتکنولوژی خیلی گرم بود و افراد زیادی وارد این زمینه شدند؛ اما این تب فروکش کرد و افرادی که جوهرهی خوبی داشتند، در آن موفق شدند. این را در نظر داشته باشید که نهایتاً همهچیز به توانمندی خود شما بستگی دارد. پس علاقهی خود را دنبال کنید.
آیا واقعاً به آیندهی مهندسی مکانیک امیدی هست؟ به نظر میآید که همهی کارهایی که وجود داشته، تاکنون انجام شده است!
تصور شما با درسهایی که در دوران کارشناسی میگذرانید، شکل گرفته که به مثابهی بیل و کلنگ هستند برای مهندسی مکانیک! بله، درست است؛ اینها همه ابزارهایی هستند که صد سال پیش درست شدهاند؛ اما پایهی لازم برای کارهای پیشرفته را به شما میدهند. این دانشها نهایتاً در کنار هم قرار میگیرند تا شما بتوانید کارهای بهروز و جدید انجام دهید. از طرفی مهندسی مکانیک، بهنوعی مادر سایر رشتههای مهندسی است و شما بهعنوان یک مهندس مکانیک، میتوانید در کارهایی که مهندسان برق، عمران یا حتی کامپیوتر انجام میدهند، وارد شوید؛ چراکه مکانیک، افق گستردهای در اختیار شما قرار میدهد.
ما خیلی از شاخهها را درست نمیشناسیم. آیا همین آشنایی سطحی در حد دروس کارشناسی برای پیداکردن علاقه کفایت میکند؟
بله، دیدی که دروس کارشناسی به شما میدهند، برای تشخیص علاقه تا حد قابلقبولی کافی است. اگر میبینید موضوعی برایتان جذابیت دارد، به سراغش بروید و مطمئن باشید که موقعیتهای خوب پیش میآیند.
مهندسی مکانیک بهطور میانگین، درآمدی پایینتر از سایر رشتهها دارد و کارفرماها به مهندسان مکانیک تازهکار، حقوق بسیار پایینی میدهند. با توجه به اینکه از لحاظ درسی هم رشتهای سنگین است، علت این موضوع چیست؟
این مسئله بسیار وابسته به بازار کار است؛ به این معنا که چه مقدار موقعیت و متقاضی در بازار وجود دارد. اگر تعداد متقاضیان زیاد باشد، طبیعی است که قیمت پایین میآید و این در مورد هر چیزی صادق است. شما باید در ابتدای کار، توقع خود را پایین نگه دارید. شاید در شروع کار، در حق شما اجحاف بشود، اما این مسیری است که همه طی میکنند. موضوعی که در شروع کار اهمیت دارد، این است که شما روابط خودتان را گسترش بدهید، شناخته بشوید و قابلیتهایتان را نشان دهید. با برداشتن قدمهای اول، فرصتهای بهتر و بیشتری پیش روی شما قرار خواهند گرفت. مطمئن باشید اگر صادقانه و علمی کار کنید، شاید یکشبه نه، ولی در درازمدت موفق میشوید.
برای شروع کار بهتر است سراغ شرکتهای بزرگ برویم یا شرکتهای کوچکتر؟
بستگی به خود کار دارد. به نظر من کسانی که دوست دارند استخدام بشوند، باید موقعیتهای مختلف را در نظر بگیرند و تمامی جوانب را بررسی کنند. اینکه شرکتی بزرگ است یا نه، اهمیت چندانی ندارد؛ خود کار است که مهم است.
به کسی که قصد دارد وارد صنعت بشود، ادامهی تحصیل را تا چه مقطعی توصیه میکنید؟
برای ورود به صنعت، لیسانس کفایت میکند. تا دکترا پیشرفتن را مطلقاً توصیه نمیکنم، حتی ارشد هم نیاز نیست. کسی که قصد پژوهش نداشته باشد و نخواهد استاد دانشگاه بشود، ادامهی تحصیل برایش مصلحت نیست و بهتر است زودتر وارد بازار کار شود. البته اگر قصد کارکردن در خارج از ایران را داشته باشید، اینکه در همان کشور مقصد مدرک ارشد هم بگیرید، میتواند به نفع شما باشد و شانس شما را در پیداکردن کار بالا ببرد.
زندگی استاد دانشگاهی سختتر از کار در صنعت نیست؟
من فکر میکنم که سختیاش مانند هر شغل دیگری باشد. باز دقت کنید که من علاقهی خود را دنبال کردم و به همین خاطر راضی هستم. این موضوع کاملاً به روحیهی شما بستگی دارد. از نظر من این کار اصلاً تکراری نمیشود و همواره چالشها و هیجانات خود را دارد.
نشست دانشجویان با دکتر وحید حسینی پیرامون گرایش انتقال حرارت و سیالات (aparat.com)