انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
انجمن علمی دانشکدۀ مکانیک شریف (محور)
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

UBUNTU, ONE HAND WASHES THE OTHER!

مصاحبه با سید والا مدرسی، دانشجوی رشته‌ی مهندسی مکانیک شریف در مقطع کارشناسی ارشد

حسـن علیزاده، ورودی 95 مهندســی مکانیک

علی انصاری، ورودی 98 مهندســی مکانیک

  • لطفاً خودتان را معرفی کنید.

به نام خدا. سید والا مدرسی هستم، ورودی 94 کارشناسی و 98 ارشد مکانیک شریف.

  • تابه‌حال چه فعالیت‌های دانشجویی، چه درسی، چه کاری و چه فرهنگی، در کانون‌ها داشته‌اید؟

در بین تشکل‌ها و کانون‌ها، بیشتر در هیأت فعالیت داشته‌ام و فعالیت خاصی در سایر گروه‌ها نداشته‌ام. از اواخر دوره‌ی کارشناسی با یک سری از دوستان به فکر یک سری فعالیت‌های کاری افتادیم که بیشتر در قالب مسابقات دانشجویی بود، مانند طراحی شناور و اجزای کمکی ویلچر. همین‌طور در حوزه‌ی امکان‌سنجی و مطالعات اقتصادی تعدادی طرح ورود کردم و تجربیاتی در آن مسیر به دست آوردم.

  • چه مقدار توانایی ارتباط برقرار کردن با دیگران را در پیشرفت دانشجویان و هموارترشدن مسیر پیش روی‌شان مؤثر می‌دانید؟

ارتباط برقرارکردن آن‌قدر اهمیت دارد که بدون آن عملاً از قافله جامانده‌اید. به‌عنوان مثال، خود من و دوستانم، در تابستان سال چهارم کارشناسی، کار را از ایمیل‌زدن به استادها و ارتباط با آن‌ها شروع کردیم تا بتوانیم در صورت امکان از آن‌ها پروژه بگیریم و همکاری داشته باشیم. این خیلی مهم است که با استادها یا شرکت‌های اطراف دانشگاه ارتباط برقرار کنید و آشنایی پیدا کنید. اگر ما این کار را انجام نمی‌دادیم، حس می‌کنم یک بخشی از کار را عقب می‌ماندیم و تجربه کسب نمی‌کردیم. البته الزاماً قرار نیست ارتباطات شما با هر شخص و گروهی به نتیجه‌ی خاصی بینجامد. مثلاً در مورد گروه‌ها، همین که فهمیدیم از همکاری با استادها برای‌مان آبی گرم نمی‌شود، نوعی موفقیت بود.

یک فرصت دیگر که برای دانشجوها وجود دارد‌، ارتباط با دانشجویان سال‌بالایی است که ممکن است به موقعیتی بینجامد که آن شخص سال‌بالایی، شما را برای یک فرصت شغلی در شرکتی که در آن شاغل است و یا همکاری در یک پروژه‌ی درسی پیشنهاد دهد.

همین‌طور در زمینه‌ی درسی و آموزشی هم ارتباطات خیلی می‌تواند مؤثر باشد. مثلاً زمان کنکور ارشد، دانشجویان با توجه به ضیق وقت و حجم مطالب، درس‌ها را بین خود تقسیم می‌کنند و هر کس یک مبحث را مطالعه می‌کند و آموخته‌های خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارد؛ در نتیجه در زمان کمتر، نتیجه‌ی بهتری می‌گیرند.

در مجموع بدون ارتباطات خیلی از این فرصت‌ها و موقعیت‌ها را از دست می‌دهید.

  • کمیت و کیفیت ارتباط دانشجویان با یکدیگر را چگونه می‌بینید؟ چقدر فضا صمیمی است؟ چه تفریح، چه فعالیت‌های گروهی، درسی، کاری و ... چقدر استرس‌زا هستند؟ به‌عنوان مثال برای سؤال‌پرسیدن یا کمک‌گرفتن؟ چقدر دانشجویان برای کمک به یکدیگر آماده‌اند؟

یک موضوعی که باید به آن توجه کنیم، زمان کوتاه‌تر آشنایی با یکدیگر در دانشگاه، نسبت به دوران راهنمایی و دبیرستان است که شکل‌گیری روابط ریشه‌ای را مشکل می‌کند. به‌عنوان مثال، دوستی با شخصی که در دوران راهنمایی و دبیرستان با او در ارتباط بوده‌ایم عمیق‌تر از دوستی با شخصی است که دو، سه سال است در دانشگاه با او در ارتباطیم. اما به‌هرحال، این تمام دارایی ما است و باید با آن کنار بیاییم. استرس‌داشتن برای برقراری ارتباط‌های جدید در فضایی بزرگ‌تر طبیعی است، اما می‌توانیم با بیشتر کنار‌آمدن، تفریح و مطالعه‌ی دروس با یکدیگر، به تدریج بر این استرس غلبه کنیم. لذا توصیه‌ی من تعامل و رفاقت بیشتر با دیگران است. البته الزاماً قرار نیست شما با همه‌ی افراد رفاقت داشته باشید؛ کافی است افرادی که نسبتاً شبیه شما هستند را پیدا کنید و روابط خود را با آن‌ها عمیق کنید. این تعمیق روابط، شکل‌گیری روابط کاری در آینده را نیز آسان‌تر می‌کند. یک مثال برای این موضوع، ارتباط صمیمی‌تر افراد خوابگاهی با یکدیگر است که همکاری‌های بیشتر و باکیفیت‌تر را هم به دنبال دارد.

  • احتمالًا این موضوع را به‌خصوص در دوران آموزش مجازی تجربه کرده‌اید که یک سری از دانشجویان در گروه‌های درسی، هنگام پرسیدن سؤال یا درخواست جزوه و ... نادیده گرفته می‌شوند. نظرتان درباره‌ی این موضوع چیست؟

این مسئله محدود به دانشگاه نیست و حتی در فضای کاری هم با آن مواجهید. مثلاً می‌خواهید زمان یک جلسه را با همکاران خود تنظیم کنید اما خیلی از افراد بازخوردی نمی‌دهند. لذا این مسئله یک مسئله‌ی کلی است و همه‌جا دیده می‌شود. یک کمی باید با این قضیه کنار بیاییم. به هر حال اخلاق افراد با یکدیگر متفاوت است؛ یک عده ممکن است بلافاصله به یک سؤال پاسخ دهند، یک عده هم جواب نمی‌دهند و کارها را به تعویق می‌اندازند. به نظرم باید سعی کنیم تحمل کنیم و راهکاری ندارد. به هر حال نمی‌توانید دیگران را تغییر دهید.

-بله حق با شماست. البته فکر می‌کنم موافق باشید که خوب است که اگر زمان و توانایی‌اش را داریم به یکدیگر کمک کنیم.

-دقیقاً.

-یک موضوع دیگر که با توجه به صحبت‌های شما به ذهن می‌رسد این است که مسئله‌ی نادیده گرفته‌شدن را خیلی از افراد در فضاهای مختلف تجربه می‌کنند و این موضوع محدود به شخص خاصی نیست که این شخص فکر کند دیگران با او مشکل دارند و حس بدی به خودش پیدا کند.

-دقیقاً همین‌طور است. همه‌جا این موضوع دیده می‌شود‌، چه در فضای درسی و چه در فضای کاری. این یک مشکل کلی در جامعه است و کسی مشکل شخصی با شما ندارد.

  • تابه‌حال شده حس کنید نیازمند ارتباط با دانشجویان از سایر دانشکده‌ها هستید؟ به خصوص در پروژه‌های کاری. به نظرتان چقدر باید دانشجویان به این موضوع توجه داشته باشند و آماده‌ی ارتباط با دانشجویانی از سایر دانشکده‌ها باشند؟

این مسئله واقعا جدی است. فرض کنید قصد انجام یک پروژه‌ی کاری کوچک را داشته باشید و به یک موتور برقی نیاز داشته باشید. خب این مسئله در حوزه‌ی تخصص یه دانشجوی مهندسی مکانیک نیست و یک دانشجوی مکانیک، صرفاً یک سری اطلاعات اندک دارد و در نتیجه نیاز به برقراری ارتباط با یک دانشجوی برق دارد. این مثال در یک پروژه‌ی کوچک بود. در سطوح بالاتر، این نیاز به همکاری فرادانشکده‌ای پررنگ‌تر هم می‌شود. به نظرم باید ارتباطاتمان فرادانشکده‌ای باشد و ارتباط با دانشجویانی از سایر دانشکده‌ها را هم در لیست خود قرار دهیم.

“So, Ubuntu is a Zulu and Xhosa word. It means “humanity” direct translation. So basically you’ll always need the next person. You know what I mean? One hand washes the other, so the one hand does need the other to be clean. That is Ubuntu. To help others, your brothers, your sisters. Even if they are strangers and you don’t know them, you are supposed to help them. That is Ubuntu.”

حسـن علیزادهعلی انصاریمحور ۲۸خمشبهمن‌ماه
صفحۀ نوشته‌های رسانه‌ای گروه محور - تأسیس ۱۳۷۲ - «محورِ فعالیت‌های دانشجویی دانشکدۀ مکانیک»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید