قسمت قبلی سفرنامه رو میتونید اینجا بخونید:
از اونجایی که بیشتر محله های قدیمی توی اکثر کشورها از آفتی به اسم موتور و موتوری و اون صدای غژژژژژژ کوفتی در امانه، من معمولا سرک کشیدن تو کوچه پس کوچه ها رو به بازدید از این موزه و اون ساختمان ترجیح میدم مخصوصا اگه آخرین روز آفتابی کراکف باشه!
محله قدیمی کراکف خیلی بیشتر از میدان اصلی شهره. با فاصله حدودا ۲۰ دقیقه ای میشه به قلعه واول،و غار اژدها! و محله یهودی ها رسید. (یهودی های سابق البته، الان شده مرکز کافه و رستوران و بار و دست مردم عادیه. یه موسسه ای هم توی اسرائیل هست که میخاد بابت همین یه پول مفت هنگفتی از لهستان بگیره!)
قلعه واول، روی یک تپه مشرف به رودخانه، ۳ بر، با ویوی ابدی و دسترسی عالی! توی این فصل از سال واقعا دلبری میکنه. بازدید از محوطه داخل قلعه رایگانه ولی برای بازدید از خود قلعه باید مبلغی پرداخت کنید که چون ما نکردیم نمیدونم دقیقا چقدره!
بازدید از کل قلعه و متعلقاتش حدودا ۲-۳ ساعتی طول میکشه.
پایین قلعه، غار اژدهاست. منتها چون خود آقای اژدها از غارش اومده بیرون و دم در وایساده ملت معمولا همونجا یه سلام و علیکی میکنند و دیگه مزاحم نمیشن برن داخل!
خود آقای اژدها هم هر ۵ دقیقه یه بار یه غرشی میکنه که حساب کار دست نااهلش بیاد!
واقعا شهرهایی که رودخونه از کنار یا وسطشون رد میشه حداقل دو هیچ از سایر شهرها جلو هستند. رود Vistula هم نه تنها کراکف رو اعتباری دگر بخشیده بات آلسو فرصتی شده که صنف محترم قایق های قویی و موتوری هم به نون و نوایی برسه!
توی برنامه ما قایق سواری روی رودخونه نبود، اما اون آقای تبلیغاتچی شون، یه پیشنهادی داد که نتونستیم رد کنیم!
یه قایق عتیقه که یکی دوتا جعبه و ابزار هم گذاشته بود توش که حال و هوای کشتی دزدان دریایی بده. منتها قیمه ها رو ریخته بود تو ماستا و دزدان دریایی و جنگ های صلیبی و وایکینگ ها رو قاطی کرده بود با هم!
برای نیم ساعت قایق رانی روی آب حدودا ۲۲ یورو برای ۳ نفر که با استانداردهای اینجا قیمت خیلی خوبی بود. (توی نروژ با این قیمت میشه حدودا ۵ تا بلیط اتوبوس خرید!)
واحد پولی لهستان złoty هست که به اشتباه خیلی ها (مثل الان شما!) زلوتی میخوننش، توی زبان لهستانی اون L با اون سرکش روش "و" تلفظ میشه و تلفظ صحیحش زواته هست. من برای اینکه تبدیلش به ریال راحت تر باشه معمولا معادل یورویی اش رو می نویسم.
تا اینجا بیشتر مواردی که نوشتم در مورد روزهای کراکف بود! و اما شب...
با اینکه لهستان یکی از مذهبی ترین کشورهای اروپاست و مرحوم جنت مکان پاپ ژان پل دوم هم از همین زمین های خاکی لهستان به ریاست واتیکان رسید اما توی شب روح گناهکار کراکف بیدار میشه!
توی مرکز قدیمی شهر اگه توی شب در حال قدم زدن باشید معمولا هر چند دقیقه یک پیشنهاد بیشرمانهی کمک هزینه نوشیدن توی بار و یا دعوت به استریپ کلاب دریافت میکنید. این پیشنهادها معمولا دو نوع هستند، نوع اول فقط قصد بازاریابی دارن که شما به بار یا کلاب اونها برید و پول هاتون رو اونجا خرج کنید به جای اینکه به بار رقیب برید.
نوع دوم اما (که اینطور که شنیدم زیاد سر هموطن های عزیز توی ترکیه اومده! ) اینطوریه که معمولا شما بعد از اینکه به بار یا استریپ کلاب رفتید، یه خانم با کمالاتی به صورت کاملا اتفاقی از شما خوشش میاد و سر صحبت رو باز میکنه.
و از اونجایی که از ادب به دوره که درخواست یه خانم محترم رو رد کنید، معمولا چندتا نوشیدنی براش میخرید و بعد ایشون یه کاری براش پیش میاد و میره.
و شما میمونید و یه فاکتور که یه نوشیدنی معمولی رو ۱۰، ۲۰ یا ۱۰۰ برابر قیمت واقعیش باهاتون حساب کردند و تا جیباتون رو خالی نکنید هم نمیتونید تشریفتون رو ببرید. زنگ زدن به پلیس هم فایده ای نداره چون اونا پاسخگوی حول بودن شما نیستند!
نتیجه اخلاقی اینکه سفر امنی داشته باشید، بهتر است!
قسمت آخر سفرنامه رو میتونید اینجا بخونید:
اگه دوست داشتید نظراتتون رو همین پایین بنویسید و با معرفی کردنش به دیگران بهم انرژی بدید!!