دستو
آلمانی یک زبان ترکیبی با درجه انحراف متوسط و دارای سه جنس دستوری است. به این ترتیب، تعداد زیادی کلمه از یک ریشه مشتق شده است.
عطف اسم
اسامی آلمانی بر حسب مورد ، جنسیت و عدد متمایز می شوند:
سه جنس: مذکر ،مونث و خنثی. ختم کلمات گاهی جنسیت دستوری را آشکار می کند: برای مثال ، اسامی که به -ung (-ing) ، -schaft (-ship) ، -keit یا heit (-hood ، -ness) ختم می شوند ، مونث هستند ، اسمهایی که به -chen یا -lein ختم می شوند ( اشکال کوچک) خنثی هستند و اسامی که به -ismus (-ism) ختم می شوند مذکر هستند.
گاهی اوقات بسته به منطقه ای که زبان در آن صحبت می شود، این موارد متفاوت است و برخی از پایان ها فقط به یک جنس محدود نمی شوند ، به عنوان مثال: -er (-er) ، مانند Feier (زنانه) ، جشن ، مهمانی. Arbeiter (مرد) ، کارگر ؛ و Gewitter (خنثی) ، رعد و برق.
مفرد و جمع
این درجه انحراف به میزان قابل توجهی کمتر از آلمانی باستانی قدیم و دیگر زبانهای قدیمی هند و اروپایی مانند لاتین، یونان باستان و سانسکریت است و همچنین تا حدی کمتر از مثلاً انگلیسی قدیمی، ایسلندی امروزی یا روسی است.
در اسامی، عطف برای مفرد برای اسامی قوی مذکر و خنثی فقط در جنسیت و در واژه (فقط در عبارات ثابت یا باستانی) لازم است. حتی این امر در حال جایگزینی در گفتار غیر رسمی است.
اسامی مذکر ضعیف دارای یک مورد مشترک هستند که برای مفرد، مضارع و مضارع به پایان می رسد. در مجموع ، هفت پایان عطفی (بدون نشانگرهای جمع) در زبان آلمانی وجود دارد: -s ، -es ، -n ، -ns ، -en ، -ens ، -e.
.............................
عطف فعل
Declension of the Standard High German definite articles
Masc.
Neu.
Fem.
Plural
DER
DAS
DIE
DIE
DEN
DAS
DIE
DIE
DEM
DEM
DER
DEN
DES
DES
DER
DER
عطف افعال استاندارد آلمانی شامل موارد زیر است:
دو کلاس اصلی صرف: ضعیف و قوی (مانند انگلیسی). علاوه بر این ، یک طبقه سوم وجود دارد که به عنوان افعال ترکیبی شناخته می شود و ترکیب آن ویژگی های الگوهای قوی و ضعیف را ترکیب می کند.
سه فرد: اول ، دوم و سوم.
دو عدد: مفرد و جمع.
سه حالت: اشاره ای ، ضروری و تابع (علاوه بر مصدر).
دو صدا: فعال و منفعل صدای منفعل از افعال کمکی استفاده می کند و به استاتیک و پویا تقسیم می شود. اشکال ایستا حالت ثابت را نشان می دهند و از فعل "بودن" (sein) استفاده می کنند. فرم های پویا یک عمل را نشان می دهند و از فعل "تبدیل شدن" (werden) استفاده می کنند.
دو زمان بدون افعال کمکی (حال و پیش) و چهار زمان با افعال کمکی (کامل ، مluثر ، آینده کامل و آینده).
تمایز بین جنبه های دستوری با استفاده ترکیبی از علامت فرعی یا پیش از موعد انجام می شود ، بنابراین صدای اشاره ساده از هیچ یک از این دو نشانگر استفاده نمی کند. تابع به خودی خود غالباً گزارش گزارش شده را منتقل می کند. subjunctive plus preterite وضعیت شرطی را مشخص می کند. و پیشوند به تنهایی یا نشانگر ساده (در گذشته) را نشان می دهد ، یا در صورت لزوم برای وضوح ، به عنوان جایگزینی (تحت اللفظی) برای گفتار گزارش شده یا حالت شرطی فعل عمل می کند.
تمایز بین جنبه کامل و مترقی در هر مرحله از توسعه ، مقوله ای مولد از زبان قدیمی و تقریباً در همه گویش های مستند بوده است ، اما به طرز عجیبی اکنون به شدت از کاربرد نوشتاری در شکل عادی فعلی خود حذف شده است.
ابهام زدایی از فرم های تکمیل شده در مقابل تکمیل نشده به طور گسترده مشاهده می شود و مرتباً با پیشوندهای رایج ایجاد می شود (blicken [برای نگاه کردن] ، erblicken [برای مشاهده - فرم غیر مرتبط: sehen]).
پیشوندهای فعل
معنای افعال اساسی را می توان با استفاده از تعدادی از پیشوندها گسترش داد و گاهی اوقات به طور اساسی تغییر داد. برخی از پیشوندها معنی خاصی دارند. پیشوند zer- به تخریب اشاره می کند ، مانند zerreißen (از هم پاشیدن) ، zerbrechen (جدا شدن) ، zerschneiden (جدا کردن). سایر پیشوندها به تنهایی مبهم ترین معنی را دارند. ver- در تعدادی از افعال با تنوع زیادی از معانی یافت می شود ، مانند versuchen (تلاش) از suchen (جستجو) ، vernehmen (بازجویی) از nehmen (گرفتن) ، verteilen (توزیع) از teilen ( به اشتراک گذاشتن) ، verstehen (درک کردن) از stehen (ایستادن).
مثالهای دیگر شامل موارد زیر است: haften (چسبیدن) ، verhaften (بازداشتن) ؛ kaufen (خرید) ، verkaufen (فروش) ؛ hören (شنیدن) ، aufhören (توقف) ؛ fahren (رانندگی) ، erfahren (تجربه کردن).
بسیاری از افعال آلمانی دارای پیشوندی قابل تفکیک هستند که اغلب دارای تابع قید هستند. در اشکال فعل محدود ، آن را جدا کرده و به انتهای جمله منتقل می کنند و از این رو برخی آن را "ذره نتیجه ای" می دانند. به عنوان مثال ، mitgehen ، به معنی "همراه شدن" ، تقسیم می شود و به Gehen Sie mit می دهد؟ (به معنای واقعی کلمه: "با شما بروید؟" ؛ اصطلاحی: "آیا همراه می روید؟").
در واقع ، ممکن است چندین جمله پرانتزی بین پیشوند یک فعل محدود و مکمل آن رخ دهد (ankommen = رسیدن ، er kam an = او رسید ، er ist angekommen = او رسیده است):
Er kam am Freitagabend nach einem harten Arbeitstag und dem üblichen Ärger، der ihn schon seit Jahren immer wieder an seinem Arbeitsplatz plagt، mit fraglicher Freude auf ein Mahl، das seine Frau ihm، wie er hoffte، bereits auflichtht.
یک ترجمه انتخابی تحت اللفظی از این مثال برای نشان دادن موضوع ممکن است به این شکل باشد:
او عصر جمعه ، پس از یک روز سخت در محل کار و ناراحتی های معمول که سالها و بارها او را در محل کارش آزار داده بود ، با شادی مشکوک "آمد" ، به یک وعده غذایی که ، همانطور که او امیدوار بود ، همسرش قبلاً "آمد". روی میز بگذارید ، در نهایت خانه "به".
ترتیب واژهها
ترتیب کلمات آلمانی به طور کلی با محدودیت ترتیب کلمه V2 و همچنین محدودیت ترتیب کلمه SOV برای بندهای اصلی است. برای س questionsالات بله-خیر ، تعجب و خواسته ها ، فعل محدود همیشه موقعیت اول را دارد. در بندهای فرعی ، فعل در انتهای آن ظاهر می شود.
آلمانی نیاز به یک عنصر کلامی (فعل اصلی یا فعل کمکی) دارد تا در جمله دوم ظاهر شود. موضوع فعل قبل از فعل است. عنصر موردنظر در انتهای جمله ظاهر می شود. برای یک جمله بدون کمکی ، چندین امکان وجود دارد:
Der alte Mann gab mir gestern das Buch. (پیرمرد دیروز کتاب را به من داد ؛ سفارش معمولی)
Das Buch gab mir gestern der alte Mann. (این کتاب دیروز پیرمرد را به من داد)
Das Buch gab der alte Mann mir gestern. (کتاب دیروز پیرمرد را [به من] داد)
Das Buch gab mir der alte Mann gestern. (این کتاب دیروز پیرمرد را به من داد)
Gestern gab mir der alte Mann das Buch. (دیروز کتاب قدیمی را به من داد ، سفارش معمولی)
Mir gab der alte Mann das Buch gestern. ([من] دیروز کتاب را به پیرمرد دادم (که شامل شخص دیگری می شود ، قرار دیگری بود))
موقعیت یک اسم در یک جمله آلمانی بر موضوع ، مفعول یا استدلال دیگر آن تأثیر ندارد. در یک جمله اعلانی به زبان انگلیسی ، اگر فاعل قبل از محمول رخ ندهد ، می توان جمله را بد فهمید.
با این حال ، ترتیب کلمات انعطاف پذیر آلمان اجازه می دهد تا بر کلمات خاصی تأکید شود:
ترتیب کلمات معمولی:
Der Direktor betrat gestern um 10 Uhr mit einem Schirm in der Hand sein Büro.
مدیر دیروز ساعت 10 با چتری در دست دفتر خود وارد شد.
شی در جلو:
Sein Büro betrat der Direktor gestern um 10 Uhr mit einem Schirm in der Hand.
دفتر وی دیروز ساعت 10 با چتری در دست وارد مدیر شد.
بنابراین شی Sein Büro (دفتر او) برجسته می شود. می تواند موضوع جمله بعدی باشد.
قید زمان در جلو:
Gestern betrat der Direktor um 10 Uhr mit einem Schirm in der Hand sein Büro. (aber heute ohne Schirm)
دیروز در ساعت 10 مدیر را با چتری در دست دفتر خود وارد کرد. (اما امروز بدون چتر)
هر دو عبارت زمان در جلو:
Gestern um 10 Uhr betrat der Direktor mit einem Schirm in der Hand sein Büro.
دیروز ساعت 10 مدیر با چتری در دفتر خود وارد مدیر شد.
مشخصات تمام وقت Gestern um 10 Uhr برجسته شده است.
احتمال دیگر:
Gestern um 10 Uhr betrat der Direktor sein Büro mit einem Schirm in der Hand.
دیروز ساعت 10 مدیر با چتری در دست وارد دفتر کار شد.
هم مشخصات زمان و هم اینکه او چتری بر دوش داشت تأکید شده است.
قیدهای عوض شده:
Der Direktor betrat mit einem Schirm in der Hand gestern um 10 Uhr sein Büro.
مدیر دیروز ساعت 10 دفتر خود با چتری در دست وارد شد.
عبارت mit einem Schirm in der Hand برجسته شده است.
شیء تعویض شده:
Der Direktor betrat gestern um 10 Uhr sein Büro mit einem Schirm in der Hand.
مدیر دیروز ساعت 10 با چتر در دست وارد دفتر کارش شد.
مشخصات زمان و شیء sein Büro (دفتر او) به آرامی تأکید شده است.
ترتیب کلمات انعطاف پذیر همچنین به فرد امکان می دهد از "ابزار" زبان (مانند متر شعر و شکل گفتار) آزادتر استفاده کند.
افعال کمکی
هنگامی که یک فعل کمکی وجود دارد ، در موقعیت دوم ظاهر می شود و فعل اصلی در پایان ظاهر می شود. این امر به ویژه در ایجاد زمان کامل رخ می دهد. هنوز بسیاری از دستورات واژه امکان پذیر است:
Der alte Mann hat mir heute das Buch gegeben. (پیرمرد امروز کتاب را به من داد).
Das Buch hat der alte Mann mir heute gegeben. (کتاب پیرمردی است که امروز به من داده شده است.)
Heute hat der alte Mann mir das Buch gegeben. (امروز کتاب پیرمرد را به من داده است.)
فعل اصلی ممکن است در موقعیت اول ظاهر شود تا بر خود عمل تأکید کند. فعل کمکی هنوز در موقعیت دوم قرار دارد.
Gegeben hat mir der alte Mann das Buch heute. (با توجه به این که پیرمرد امروز کتاب را در اختیار من قرار داده است.) بر این واقعیت که کتاب ارائه شده است تأکید می شود و همچنین "امروز".
افعال مودال
جملاتی که از افعال مودال استفاده می کنند مصدر را در انتها قرار می دهند. به عنوان مثال ، جمله انگلیسی "should he go home؟" به زبان آلمانی تنظیم می شود تا بگوید "آیا او باید به خانه برود؟" (Soll er nach Hause gehen؟). بنابراین ، در جملات با چندین بند فرعی یا نسبی ، مصدرها در انتها جمع می شوند. گروه بندی مشابه حروف اضافه را در جمله انگلیسی زیر (بسیار ساختگی) مقایسه کنید: "آن کتاب را که دوست ندارم بخوانم برای چه آورده اید؟"
مصدرهای متعدد
جملات فرعی آلمانی همه فعل ها را در انتهای خود جمع کرده اند. با توجه به این که کمکی ها در آینده جمله ، مفعول ، حالت و کامل ، زنجیره های بسیار طولانی را در پایان جمله رمزگذاری می کنند. در این ساختارها ، مضارع گذشته ای که با ge- تشکیل می شود اغلب با مصدر جایگزین می شود.
Man nimmt an، dass der Deserteur wohl erschossenV wordenpsv seinperf sollmod
یکی مظنون است که فرار کننده احتمالا باید شلیک شود.
("گمان بر این است که احتمالاً مهاجم تیر خورده است")
Er wusste nicht، dass der Agent einen Nachschlüssel hatte machen lassen
او نمی دانست که مأموری که یک جفت باز انتخاب کرده است اجازه داده است
Er wusste nicht، dass der Agent einen Nachschlüssel machen lassen hatte
او نمی دانست که نماینده ای که یک کارگر چاقو می کند اجازه دارد
("او نمی دانست که مأمور جفت باز کرده است")
ترتیب انتهای چنین رشته هایی متغیر است ، اما دومی در مثال آخر غیر معمول است.
واژگان
بیشتر واژگان آلمانی از شاخه ژرمنی خانواده زبانهای هند و اروپایی گرفته شده است. [60] با این حال ، مقدار قابل توجهی کلمه وام از زبان های دیگر ، به ویژه لاتین ، یونانی ، ایتالیایی ، فرانسوی و اخیراً انگلیسی وجود دارد. [61] در اوایل قرن نوزدهم ، یواخیم هاینریش کامپ تخمین زد که یک پنجم کل واژگان آلمانی منشاء فرانسوی یا لاتین دارد. [62]
کلمات لاتین قبلاً در امپراتوری روم به سلف زبان آلمانی وارد شده بودند و همه تغییرات آوایی مشخصی را در آلمانی انجام دادند. بنابراین منشاء آنها دیگر برای اکثر گویندگان قابل تشخیص نیست (به عنوان مثال Pforte ، Tafel ، Mauer ، Käse ، Köln از لاتین porta ، tabula ، murus ، caseus ، Colonia). وام گرفتن از زبان لاتین پس از سقوط امپراتوری روم در دوران مسیحی شدن ، با واسطه کلیسا و صومعه ها ادامه یافت. هجوم مهم دیگری از کلمات لاتین را می توان در اومانیسم رنسانس مشاهده کرد. در زمینه ای علمی ، استقراض از زبان لاتین تا به امروز ادامه داشته است ، در چند دهه گذشته اغلب به صورت غیر مستقیم از طریق وام گیری از زبان انگلیسی. در طول قرنهای 15 تا 17 ، تأثیر زبان ایتالیایی بسیار زیاد بود ، که منجر به بسیاری از واژه های امانتی ایتالیایی در زمینه های معماری ، امور مالی و موسیقی شد. تأثیر زبان فرانسوی در قرون 17 تا 19 باعث وارد شدن بیشتر کلمات فرانسوی شد. تأثیر انگلیسی ها در قرن نوزدهم وجود داشت ، اما تا نیمه دوم قرن بیستم حاکم نشد.
بنابراین ، نوکر لابئو توانست رساله های ارسطویی را در دهه های پس از سال 1000 به آلمانی خالص (قدیمی بالا) ترجمه کند. [63] سنت ترجمه وام در قرن هفدهم و هجدهم با شاعرانی مانند فیلیپ فون زسن یا زبان شناسانی مانند یواخیم هاینریش کامپ ، که نزدیک به 300 کلمه را که هنوز در آلمانی مدرن استفاده می شود ، معرفی کرد ، دوباره زنده شد. حتی امروزه جنبش هایی وجود دارد که جایگزینی کلمات خارجی را که با جایگزین های آلمانی غیر ضروری تلقی می شوند ، ترویج می کنند. [64]
همانطور که در زبان انگلیسی ، به دلیل غنی سازی واژگان آلمانی با واژه های قرضی از زبان لاتین و لاتین شده یونانی ، دو جفت مترادف وجود دارد. این کلمات غالباً معنای متفاوتی نسبت به همتایان آلمانی خود دارند و معمولاً به عنوان دانشمندتر تلقی می شوند.
Historie، historisch - "تاریخ ، تاریخی" ، (Geschichte ، geschichtlich)
انسانیت ، انسانی - "انسانی ، انسانی" ، (Menschlichkeit، menschlich) [شماره 5]
هزاره - "هزاره" ، (Jahrtausend)
Perzeption- "ادراک" ، (Wahrnehmung)
Vokabular- "واژگان" ، (Wortschatz)
Diktionär- "فرهنگ لغت ، واژه نامه" ، (Wörterbuch) [شماره 6]
probieren- "تلاش" ، (versuchen)
برآورد اندازه واژگان آلمانی دشوار است. Deutsches Wörterbuch(فرهنگ لغت آلمانی) که توسط Jacob و Wilhelm Grimm آغاز شده بود ، در چاپ اول خود بیش از 330،000 کلمه اصلی داشت. واژگان علمی مدرن آلمانی نه میلیون کلمه و گروه کلمه برآورد شده است (بر اساس تجزیه و تحلیل 35 میلیون جمله از یک گروه در لایپزیگ ، که تا ژوئیه 2003 در مجموع 500 میلیون کلمه را شامل می شد). [65]
Duden واژه نامه رسمی زبان استاندارد آلمانی استاندارد است که اولین بار توسط Konrad Duden در سال 1880 منتشر شد. Duden به طور مرتب به روز می شود و نسخه های جدید آن هر چهار یا پنج سال یکبار منتشر می شود. در آگوست 2017 ، در بیست و هفتمین نسخه و در 12 جلد بود که هر یک جنبه های مختلفی مانند کلمات وام ، ریشه شناسی ، تلفظ ، مترادف و غیره را پوشش می داد.
اولین جلد از این جلدها ، Die deutsche Rechtschreibung(نگارش آلمانی) ، مدتهاست که منبع تجویز املای زبان آلمانی بوده است. Duden به کتاب مقدس زبان آلمانی تبدیل شده بود و مجموعه قطعی قوانین مربوط به دستور زبان ، املا و استفاده از آلمانی بود. [66]
Dictionarysterreichisches Wörterbuch("فرهنگ لغت اتریشی") ، مخفف ÖWB، فرهنگ لغت رسمی زبان آلمانی در جمهوری اتریش است. این مقاله توسط گروهی از زبان شناسان تحت نظارت وزارت آموزش ، هنر و فرهنگ فدرال اتریش (آلمانی: Bundesministerium für Unterricht ، Kunst und Kultur) ویرایش شده است. این عبارت مشابه اتریشی Duden آلمانی است و شامل تعدادی از اصطلاحات منحصر به فرد آلمانی اتریشی یا بیشتر در آنجا استفاده می شود یا متفاوت تلفظ می شود. [67] مقدار قابل توجهی از این واژگان "اتریشی" در جنوب آلمان ، به ویژه بایرن ، رایج است و برخی از آن در سوئیس نیز استفاده می شود. از سی و نهمین چاپ در سال 2001 ، نگارش ÖWB با اصلاح املایی آلمان در سال 1996 تنظیم شده است. این فرهنگ لغت همچنین به طور رسمی در استان ایتالیا تیرول جنوبی مورد استفاده قرار می گیرد.
ادبیات
مقاله اصلی: ادبیات آلمان
زبان آلمانی در ادبیات آلمان مورد استفاده قرار می گیرد و می توان آن را در قرون وسطی جستجو کرد ، از جمله مشهورترین نویسندگان آن دوره والتر فون در فوگل واید و ولفرام فون اشنباخ هستند. Nibelungenlied ، که نویسنده آن ناشناخته مانده است ، نیز از آثار مهم دوران است. افسانه هایی که توسط یعقوب و ویلهلم گریم در قرن نوزدهم جمع آوری و منتشر شد در سراسر جهان مشهور شد.
مارتین لوتر ، اصلاح طلب و متکلم ، که اولین کسی بود که کتاب مقدس را به آلمانی ترجمه کرد ، به دلیل ایجاد پایه و اساس زبان مدرن استاندارد آلمانی بالا به طور وسیع شناخته شده است. از جمله مشهورترین شاعران و نویسندگان آلمانی می توان به لسینگ ، گوته ، شیلر ، کلیست ، هافمن ، برشت ، هاینه و کافکا اشاره کرد. چهارده نفر آلمانی زبان برنده جایزه نوبل ادبیات شده اند: تئودور مومسن ، رودولف کریستف اوکن ، پل فون هیس ، گرهارت هاپتمن ، کارل اسپیتلر ، توماس مان ، نلی ساکس ، هرمان هسه ، هاینریش بل ، الیاس کانتی ، گونتر گراس ، الفرید یلینک ، هرتا مولر و پیتر هاندکه ، این منطقه را به عنوان دومین منطقه زبان شناسی (همراه با فرانسوی) پس از زبان انگلیسی دریافت کرده است.