یادگیری هر زبانی غیر از زبان مادری میتواند کاری دشوار باشد که ادامه آن نیاز به انگیزه و هدف بالایی دارد. اگر تمایل دارید هرچه سریعتر زبان آلمانی را یاد بگیرید و قصد مهاجرت کاری و یا تحصیلی به آلمان را دارید ما به شما پیشنهاد میکنیم همین الان دریک کلاس گروهی زبان آلمانی ثبت نان نمایید.
اگر در یک کشور آلمانی زبان نیستید، یک راه عالی برای بهبود مهارت زبان آلمانی خود از نظر زبان و به دست آوردن بینش فرهنگی، قرار گرفتن در معرض ورودی رسانهها است. این کار را میتوان به روشهای مختلف انجام داد، مانند: بهروز ماندن از رویدادهای جاری با خواندن مطبوعات آلمانی یا تماشای یا گوش دادن به اخبار به زبان آلمانی، خواندن درباره هر چیزی که به آن علاقه دارید و از آن لذت میبرید، گوش دادن به رادیو، کتابهای صوتی یا پادکست، یا تماشای تلویزیون یا فیلم برای یادگیری زبان آلمانی.
اگر به فکر استفاده از یعنی فیلمهای آلمانی، برای تقویت مهارتهای خود هستید، خوش شانس هستید! دنیای آلمانی زبان بزرگ است و صنعت سینمای قوی دارد. در حالی که از نظر خروجی یا نفوذ بینالمللی به غولهای هالیوود و بالیوود نزدیک نیست، اما هنوز هم بیش از سهم خود از بازیگران، کارگردانان و فیلمهایی دارد که تولید داخلی میشوند، بنابراین انتخاب گستردهای از فیلمها برای شما وجود دارد که میتوانید خودر در آنها غوطهور کنید.
تماشای فیلم میتواند راهی عالی برای افزایش تواناییهای زبان آلمانی شما به سطح بعدی باشد، به خصوص اگر در مرحله مقدماتی یا متوسط در سفر یادگیری زبان خود هستید. اگر کاملاً مبتدی هستید، شاید کارآمدترین راه نباشد، اما میتواند هدفی میانی نیز باشد. اگر تصمیم به اجرای آن دارید، مهم نیست در چه سطحی هستید، اگر در ابتدا به زیرنویس نیاز دارید ناامید نشوید، اما سعی کنید از آنها سوء استفاده نکنید. زیرنویس کمک میکند، اما زندگی واقعی هیچ زیرنویسی ندارد. چه از آنها استفاده کنید یا نه، با تماشای فیلم به عنوان مکمل رویکرد یادگیری زبان خود، خواهید دید که کلمات و عبارات جدیدی را تقریباً با جادو و با استنتاج آنها از بافت کلی در کمترین زمان ممکن خواهید دید.
این فیلم کلاسیک مهیج آلمانی محصول 1998 شخصیت اصلی لولا (فرانکا پوتنته) را در حالی که در اطراف برلین میدود (از این رو عنوان Run Lola Run) را دنبال میکند و سعی میکند در 20 دقیقه 100000 مارک آلمان جمع کند تا بتواند او را نجات دهد. این فیلم در سه سناریو مختلف در سه جدول زمانی متفاوت پخش میشود که هر بار بلافاصله پس از دریافت تماس تلفنی ناامیدانه از سوی دوست پسرش که لولا به او میگوید پولی را که قرار بود به برخی از مافیاها تحویل دهد، از دست داده است، دوباره شروع میشود.
به همین دلیل به دلیل اتفاقات کوچکی که جهت آنها را تغییر میدهد، پایانهای کمی متفاوت دارند. این فیلم در زمان خود به دلیل سبک نوآورانهاش مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، حتی اگر به فیلمهای قبلی اشاراتی داشت و به موضوع تقلید در یکی از قسمتهای بهتر فصل دوازدهم سیمپسونها تبدیل شد.
برلین، اکتبر 1989. دیوار برلین در آستانه فروپاشی است و الکس (دانیل برول)، با مادر، خواهرش و دخترش در برلین شرقی زندگی میکند. زمان بسیار سیاسی شده است و الکس در تظاهرات ضد دولتی شرکت میکند. با این حال، مادر او از حامیان سرسخت ایالت آلمان شرقی و سیستم کمونیستی توتالیتر آن است. در یک تظاهرات، الکس در مقابل چشمان مادرش دستگیر میشود که او دیدن این، دچار حمله قلبی میشود. گرچه زنده میماند اما برای چند ماه در کمای عمیق رها میشود.
وقتی او از خواب بیدار میشود، جمهوری دموکراتیک آلمان دیگر وجود ندارد. دیوار فرو ریخته و سرمایه داری جایگزین اقتصاد برنامه ریزی شده آلمان شرقی قدیمی شده است. الکس برای در امان ماندن از شوکی که پزشکان میگویند میتواند او را بکشد، سعی میکند این موضوع را با وانمود کردن به اینکه هیچ چیز تغییر نکرده است از او پنهان کند. گفتن این کار آسان تر از انجام آن است.
این فیلم به کارگردانی و بازی تیل شوایگر، که ممکن است او را به عنوان هوگو استیگلیتز، هوادار قتل نازیها در فیلم حرامزادههای تارانتینو بشناسید، در آلمان به موفقیت بزرگی دست یافت.لودو (شوایگر)، خبرنگار مطبوعات زرد، به 300 ساعت خدمات اجتماعی در یک مهدکودک محکوم میشود، جایی که با یک آشنای قدیمی به نام آنا روبرو میشود که در زمان بزرگ شدن او را مسخره میکرد. با معکوس شدن ساختار قدرت نسبی، او شروع به انتقام گرفتن از او میکند و او چاره ای جز انجام هر کاری که او میخواهد ندارد. با این وجود، تنش عاشقانه بین این دو به موازات دیگر فعالیتهای عاشقانه آنها ایجاد میشود و در محاصره کودکانی که با آنها کار میکنند، قرار خواهند گرفت.
بر اساس رمانی از Sven Regener، Herr Lehmann داستان فرانک لمان ساکن برلین غربی را روایت میکند. آقای لمان زندگی مشترک خود را کاملاً پشت سر نمیگذارد و سعی میکند هر روز را همانطور که میآید بگذراند. او مستقل است اما اساسا شکست خورده است. او روابط عاشقانه ای دارد که او را به جایی نمیبرد و مشروب مینوشد. او به طور کلی نسبت به زندگی خارج از حلقه نزدیک خود کمی بی تفاوت است، اما این در اطراف او در حال فروپاشی است. در سی سالگی او، دیوار برلین فرو میریزد. زمان آن فرا رسیده است که آقای لمان زندگی خود را تغییر دهد.
هشداری با لحنی طنز، Er ist wieder da (نگاه کن چه کسی برگشته) یک فیلم کمدی محصول ۲۰۱۵ است که درباره سفری در زمان آدولف هیتلر است که در سال ۲۰۱۴ به برلین میرسد. پس از غلبه بر شوک آلمان، او شروع به استفاده از فناوری مدرن و تور در کشور میکند تا بتواند نفوذ و در نهایت قدرت را به دست آورد. از آنجایی که همه تصور میکنند. او فقط بازیگری است که خود را هیتلر معرفی میکند، او شهرت پیدا میکند و با فرهنگ پوپولیستی، ضد کامپیوتر و گفتمان بیگانههراسیاش به رهبر جناح راست آلمان تبدیل میشود.
Das Leben der Anderen بینشی از زندگی در آلمان شرقی کمونیستی است، جایی که شهروندان اغلب تحت نظر پلیس مخفی، Staatssicherheitsdienst، که بیشتر به عنوان Stasi شناخته میشود، بودند.
استاسی هاوپتمن گرد ویزلر در طول نظارت بر نمایشنامهنویس، گئورگ دریمن، شخصاً درگیر این پرونده میشود، زیرا متوجه میشود که تنها دلیلی که دریمن تحت نظر است، یک مثلث عشقی است و شروع به گزارش گزینشی فعالیتهای خود به مافوقهایش میکند. این فیلم که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، درباره افکار و خواستههای پنهان با طرحی پر از تعلیق است که به دقت در دوره ای تاریک از تاریخ آلمان روایت میشود.
اگر میخواهید بیشتر بدانید...
فهرست بالا بدیهی است که میتوانست بسیار طولانی باشد، اما ایده این بود که یک انتخاب کوچک ارائه شود تا انتخاب برای شما دشوار نباشد. ویکیپدیا برای فهرستی جامع از فیلمها به همراه ژانرشان، به صورت مرتبشده بر اساس سال انتشار، ارائه میدهد. اگر فکر میکنید تماشای فیلم در حال حاضر برای شما زود است، ما پیشنهاد میکنیم ابتدا بر روی افزایش دایره لغات خود همراه با یادگیری تلفظ صحیح آنها دقت نمایید. در مراحل بعدی سراغ پادکست و فیلم بروید. این را نیز بدانید یادگیری زبان غیر مادری هرگز آسان نبوده است.