اگر انگلیسی زبان مادری شما نیست و میخواهید به توانایی چشمگیری در مکالمه این زبان دست پیدا کنید، ما به شما پیشنهاد میکنیم با افراد نیتو مکالمه داشته باشید. مزیت صحبت با افراد انگلیسی زبان این است که علاوه بر افزایش اعتماد به نفس شما لهجه و اشکالات گرامری هم برطرف خواهد شد.
در کنار این مسئله حتما سعی کنید در یک کلاس مکالمه نیز حضور داشته باشید. شرکت در دوره های آموزشی در یک آموزشگاه مکالمه زبان انگلیسی نیز مهارتهای شما را بهبود خواهد بخشید. در این بین توصیه می کنیم که به اعتبار و روشهای تدریس موسسه آموزشی که قصد حضور در آن را دارید دقت نمایید.
برای دیدن دوستان خود در وهله اول باید با آنها برنامه ریزی کنید. در اینجا چند مکالمه وجود دارد که نشان می دهد چگونه می تواند پیش برود.
John: Hello, Bob!
Bob: Hi, John!
John: Are you free this weekend?
Bob: I think so, why?
John: Want to see a movie?
Bob: Sure.
John: Great!
عبارات کاربردی و مفید مکالمه
“Are you free this weekend?”
"آخر همین هفته سرتان خلوت است؟"
این یک روش دوستانه و متداول برای باز کردن یک مکالمه زمانی است که از کسی بخواهید کاری با شما انجام دهد.
در گفتگوی بالا، باب و جان تصمیم می گیرند با هم یک فیلم ببینند. اما آنها تصمیم نمی گیرند چه چیزی را در زمان دقیقی ببینند.
در زیر، ما به گفتگوی دقیق تر در مورد برنامه ریزی نگاه خواهیم کرد.
Trudy: Hey, so I’m having a party at my place next weekend. Do you want to come?
Lee: Sure! That sounds like fun. Who else is coming?
Trudy: Let’s see. I think it’s going to be Jerome, Talia, Anna, Juan, Celeste, Michelle and possibly Jamie. It’s not really going to be a party, more like a small get-together. I’m cooking dinner, and we can just hang out.
Lee: What time should I be there?
Trudy: Oh, anytime between 6 and 7 would be fine.
Lee: Can I bring anything?
Trudy: Oh, don’t worry about it. I have everything covered.
Lee: Can I at least bring a bottle of wine?
Trudy: Well, I’m not going to say no to wine. I’m sure that would be appreciated.
Lee: I’ll do that, then. Thanks for inviting me.
عبارات کاربردی و مفید مکالمه
“That sounds like fun.”
"به نظر سرگرم کننده است."
“Can I bring anything?”
"میتونم چیزی بیارم؟"
هنگامی که برنامه ریزی کردید و با دوستان خود احوالپرسی کردید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که، یک دوست باشید. دوستان برای کمک، مشاوره و زمانی که می خواهند نظرات و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند به سراغ یکدیگر می روند.
مکالماتی که بیشتر شخصی هستند معمولا ساختار کمتری دارند و از قوانین کمتری پیروی می کنند. اما هنوز عباراتی وجود دارد که انگلیسی زبانان تمایل زیادی به استفاده از آنها در مکالمات شخصی دارند و هنوز الگوهای گفتاری خاصی وجود دارد که ما برای نشان دادن حمایت از دوستان خود از آنها پیروی می کنیم. بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.
Makayla: Hi, Gemma. You look terrible!
Gemma: Hey, Makayla. Mmm, I haven’t slept.
Makayla: Are you OK? What’s the matter?
Gemma: Well, you know that photo I sent to Clare on Friday night?
Makayla: Yeah?
Gemma: Well, she sent it to Justin.
Makayla: Oh no! How could she do that? It obviously was only for her.
Gemma: I know! I thought she’d find it funny.
Makayla: Well, it was quite funny. But you didn’t expect her to send it to anyone.
Gemma: No, of course not! Especially not Justin! Oh, it’s so embarrassing!
Makayla: Ah well, don’t worry. I know how you feel, though.
Gemma: And what if he puts it on Facebook or something? What if my mum sees it?
Makayla: No no, don’t worry. He won’t. It’s not that interesting for him or anyone else, to be honest.
Gemma: But what if he does?
Makayla: He won’t. But maybe ask Clare to speak to Justin… Get him to delete the photo?
Gemma: Yeah, maybe. But that might just make him even more interested.
Makayla: Yeah, true.
Gemma: What do you think I should do?
Makayla: Mmm… I’d just try to forget about it if I were you.
Gemma: But I’m so annoyed with Clare!
Makayla: Maybe speak to Clare, tell her how you feel. She shouldn’t be sharing people’s private photos.
Gemma: Okay, yeah. Thanks for the advice, Makayla. I’ll talk to her.
Makayla: Good idea. And don’t worry. Just be careful and don’t send any more embarrassing photos!
Gemma: Yeah, I know, I know. I won’t.
عبارات کاربردی و مفید مکالمه
“Are you okay?” / “What’s the matter?”
"حالت خوبه؟" / "موضوع چیه؟"
“What do you think I should do?”
"شما فکر می کنید من باید چه کار کنم؟"
“I know how you feel.”
"من می دانم که شما چه احساسی دارید."
