ملیکا اله یاری
ملیکا اله یاری
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

نقد فیلم بازی را بکش

فیلم مرتبط با فساد در فوتبال است؛ فسادی که یک خانواده را درگیر خود می‌کند.
بازیِ بازیگران بسیار خوب بود و هر بازیگر انگار برای آن نقش ساخته شده بود.
فیلم، صحنه‌های زیبایی دارد اما مشابهِ آنها را در فیلم‌های دیگر دیده‌ایم.
محتوای فیلم علاوه بر فساد در فوتبال، مسائل دیگری را نیز به نمایش می‌گذارد.
رابطه‌ی نزدیکِ دو برادر که در واقعْ زیاد هم نزدیک نبود!
حکایتِ بسیاری از ماست که روزانه کنار اعضای خانواده خود زندگی می‌کنیم اما ممکن است از لحاظِ روانی فرسنگ‌ها دور از آنها باشیم.
مسعود برادر کوچکتر موسی، نمی‌خواست راه موسی را که منتهی به یک زندگی معمولی میشدْ در پیش گیرد؛
رو آورده بود به خلافْ و همسرش هم که از مشکلات مالی خسته بود او را همراهی میکرد.
مسئولیتِ سنگینی که بر دوش موسی بود او را وادار به واکنش‌های عصبی کرده بود.
در جوامع مرد سالار، برادر بزرگتر شاید باید مثل پدری دلسوز برای برادر کوچکترش باشد و خود را مسئول او بداند و همین بود که موسی را بر آن داشت تا قاتل واقعی مسعود را پیدا کند.
فساد از کوچک ترین عاملش تا بزرگترین را درگیر می‌کند!
حتی شاید کسانی که روحشان از هیچ چیز خبر ندارد را (مانند نامزد موسی) درگیر خود کند؛ این گونه است که خشک و تر با هم می‌سوزند.
بازیگوشیِ برادرْ زنِ مسعود، چشمِ امید مادرِ مسعود به پسر بزرگشْ موسی، نگاه‌های سنگینِ زن مسعود، بازی آوا با عمویشْ موسی و همه و همهْ فیلم را باور پذیرتر می‌کرد.
آنچه بیش از همه در این فیلم برایم تحسین برانگیز بود، سکانسِ آخر فیلم بود که نشان می‌داد نمی‌توان یک نفره در مقابل گُردانِ فساد ایستاد.
سکانسِ بازی بچه‌ها در زمین فوتبال، اعتراف‌گیری موسی از مظنونْ به قتلِ برادرش و بازی موسی و مسعود برای شوت کردن توپ به داخل ماشین، از زیبا ترین سکانس‌ها بودند.
موسیقی فیلم، تدوین و... در نظرم معمولی بود اما همه چیز دست‌به‌دست هم داده بود تا بگوید فوتبال فقط هیجان و مسابقه نیست.
گاهی فوتبال، رنج است و مرگ؛ فساد است و تباهی!

فیلممشکلات مالی
ملیکا اله یاری نویسنده، شاعر و منتقد ایرانیست. از کتاب های او میتوان به کیهانه، آژفنداک و دیدار با زوفا و خانه های قایقی اشاره کرد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید