انسانهایی میتوانند دنیا را تغییر دهند که به " امکان ایجاد تغییر " اعتقادی راسخ دارند!
جنبش های اعتراضی در اوایل دهه 70 میلادی در حال رشد بود. یکی از بارزترین موضوعات محیط زیستی در آن زمان شکار نهنگها بود.
نهنگها برای تولید محصولاتی شکار میشدند که به صورت مصنوعی نیز قابل تولید بودند. یعنی نیازی به شکار نهنگها نبود.
در آن زمان رکس ویلر و گروهی از روزنامه نگاران تصمیم گرفتند به اقیانوس آرام بروند و از لحظات شکار یکی از کشتیهای شکار نهنگ فیلمبرداری کنند تا همۀ دنیا بفهمند چه اتفاقی در حال وقوع است.
آنها به عنوان روزنامهنگار معتقد بودند اگر بتوانی داستان را آنطور که واقعا هست روایت کنی، آنگاه میتوانی دنیا را تغییر بدهی. مشکلی وجود داشت، پیدا کردن شکارچیهای نهنگ در آن زمان آسان نبود.
اما آنها پس از ماه ها بیقراری و رنج کشیدن در اقیانوس، توانستند از نهنگی زیبا که با نیزههای شکارچیان زخمی و خونی شده و به داخل عرشۀ کشتی کشیده میشد، فیلمبرداری کنند.
این تصاویر در بسیاری از روزنامهها و مجلههای دنیا آزاد منعکس شد. این داستان باعث انفجار بمبی ذهنی در دورترین نقاط دنیا شد.
انفجار این بمب خبری شکار نهنگ را متوقف نکرد، اما باعث شد آگاهی مردم نسبت به این مسئله گسترش یابد. چندین سال طول کشید تا بالاخره ممنوعیت جهانی شکار نهنگها امضا و کشتار بی رویه نهنگها متوقف شد
رکس میگوید وقتی موضع گیری میکنی دو نکته مهم پیش میآید: 1. موضع اخلاقی خودت را روشن و شفاف میکنی .2. الهام بخش دیگران میشوی، انسانهای دیگر از ابراز نظر خود نمیترسند و میدانند که تنها نخواهند بود.
تقریباً همۀ کسانی که اوضاع را تغییر دادند، بر امکان ایجاد تغییر اعتقادی راسخ و استوار داشتند. حتی اگر دیگران میگفتند که هیچ چیز تغییر نمیکند، آنان مسیر متفاوت را انتخاب میکنند.
«اگر میخواهید اقدام کنید و اوضاع را تغییر دهید، باید باور داشته باشید که میتوانید.»