شاید واژه سرقت ادبی شما را از لحاظ ذهنی آنقدر تحت تاثیر منفی خود قرار میدهد که مثل من با دیدن عنوان این کتاب تعجب زده شوید و حق دارید! یک عنوان زیرکانه برای کتابی است که میخواهد در نگرش شما درباره خلاقیت تغییری ایجاد کند. آستین کلوئن توجه شما را میدزدد و به کتاب کوچک جیبی و مرموز خود جلب میکند.
او با این کتاب در سال ۲۰۱۲ شناخته شد. نکات کاربردی را با تجربه های شخصی می آمیزد و به موجزترین حالت به ما میرساند. این کتاب در اصل میخواهد ما را راه بیندازد تا قبل از آنکه منتظر نشانه ای بنشینیم، دست به کار شویم که از این لحاظ نکاتی مشابه خیلی کتابهای خلاقیت دیگر که مطالعه کردم دارد. به عنوان مثال کتاب جادوی بزرگ که میتوانید چند پست پایینتر راجع بهش بخوانید هم میتواند برای شما الهام بخش باشند.
او اعتقاد دارد در اصل ما به ایده یا کار نوین و یا خاصی نیاز نداریم، ما بیشتر نیاز داریم که الهامات خود را بیان کنیم و این الهامات عمدتا از جایی دزدیده میشوند. او تاکید میکند که خیلی هنرها در دنیا وجود دارند و آنها را به دو دسته تقسیم میکند که یا ارزش دزدیده شدن دارند یا ندارند، در اصل ما و شما باید آماده قاپیدن باشیم و آن چیزی که میقاپیم میتواند هر چیزی باشد.
نویسنده با رجوع به خیلی از هنرمندان بزرگ و استفاده از نقل قول های جالبی میخواهد به ما بگوید که در اصل این راهی است که شما باید به خلاقیت نگاه کنید، نوآوری میتواند سایه سنگین خود را روی کار شما بیندازد و باعث شود که نتوانید یا به سختی چیزی خلق کنید. اما در اصل با الهام گرفتن از کار دیگران ما میتوانیم عشق واقعی خودمان را نشان دهیم. پیکاسو میگوید: یک هنرمند خوب کپی میکند، یک هنرمند بزرگ میدزدد.
او گوشزد میکند که چاه خلاقیت (البته این اصطلاحی است که جولیا کامرون استفاده میکند) خود را با هنر و مطالعه ارزشمند و ناب پرکنید و از آنها الهام بگیرید. هرچه ایده های خوب بیشتری جمع آوری کنید نتایج کار شما بهتر خواهند بود.همچنین ما را کمک میکند تا بتوانیم دزدی خوب و بد را از همدیگر تشخیص دهیم!
حرفها و نکته های کتاب جالب و گاهی در تناقض و در عین حال هماهنگی با یکدیگر هستند. ایده داشتن میز آنالوگ و میز دیجیتال از آن ایده هایی است که شاید به دل هر کسی بنشیند و برای انسان امروز از واجبات محسوب شود.
در هر حال، توصیه های کاربردی نویسنده میتواند به مذاق شما واقعا خوش بیاید چرا که با لحن دوستانه و صمیمی میتواند شما را کنار خود بنشاند و حرفش را آزادانه بیان کند. او برداشت شما را به خودتان میسپارد اما حقیقت این است که اگر انسان کمال گرای امروز بتواند آزادانه تر خودش باشد، شاید نیروی خلاقیت راحتتر در وجودش جریان پیدا کند و به عبارتی بتواند بهتر خلق کند و در لحظه حال بزید.
۱۰ نکته برای خلاقیت به گفته آستین کلئون :
برای شروع کردن صبر نکن تا اول خودت رو بشناسی.
کتابی رو بنویس که خودت مشتاق خواندن آن هستی.
از دستانت استفاده کن.
پروژه های جانبی و سرگرمی ها مهم هستند.
راز: کار خوب انجام بده و آن را با دیگران به اشتراک بگذار.
جغرافیا دیگر محدودیت محسوب نمیشود.
آدم خوبی باش.
کسل کننده باش.
خلاقیت یعنی محدودیت!