قصد دارم تحلیلی از اولین مناظره تاجزاده و زاکانی با شما در میان بگذارم. در این مناظره مبنای گفتگوی تاجزاده گزارش شورای عالی امنیت از این واقعه بود و در تمام مدت مناظره قسمتهایی از آن را روخوانی کرد. هر چند روخوانی یک گزارش که همه به متن آن دسترسی دارند در مناظره به نوعی سوزاندن وقت است ولی زاکانی با اینکه احیانا میدانست تاجزاده در تهیه این گزارش نقش داشته و باید قبل از مناظره تکلیف خود را در قبول یا رد گزارش معین میکرد ولی واکنشی بعضا منفعلانه با گزارش داشت تا جاییکه از همان ابتدا با قبول تلویحی گزارش مجبور شد در لاک دفاعی فرو برود تا حریف با یک تاکتیک تکراری مرتبا به او حمله کند و در پاسخ فقط “من خودم در میدان بوده ام” را بارها و بارها تکرار کرد تا از حضور مستقیم خود در واقعه که میتوانست نقطه قوت او باشد هم استفاده درستی نکرده باشد.
با اینکه تاجزاده رندانه علیرغم همه مسوولیتهای پیشین خود و همفکرانش در سطوح عالی نظام فارغ البال به ارکان نظام حمله میکرد و نفش یک اپوزیسیون را بازی میکرد زاکانی بی دلیل قصد دفاع از ارکان نظام را داشت که به واقع موضع درستی بود ولی وقتی موضوع مناظره بررسی حوادث کوی دانشگاه در تیر ۷۸ مشخص شده اصولا نیازی به گسترده نمودن موضوع به موارد دیگر وجود نداشت.
گل دقیقه نود را تاجزاده با پاس خود زاکانی به ثمر رساند آنجا که برای اطلاع از گزارش کوی دانشگاه ۲۵ خرداد ۸۸ تاجزاده را به علی لاریجانی که از او تعبیر به همفکر شما کرد ارجاع داد. تاجزاده هم در جواب سوال در مورد ریزشهای جناح سیاسی زاکانی از هاشمی رفسنجانی تا علی مطهری و پیوستنشان به اصلاح طلبان را مطرح نمود و با این سوال او را به طور جدی به چالش کشید. شاید اشتباه زاکانی این بود که خود را موظف میدانست از عملکرد گذشته دور رفسنجانی و لاریجانی حمایت کند ولی با توجه به مواضعشان در چند سال اخیرآنها را در زمان حاضر به طرف مقابل تعارف کند. در بحثهای اینچنینی باید از قبل تکلیف خود را با افرادی عملگرا مثل لاریجانی و رفسنجانی مشخص نماییم و اینکه به طور کلی این افراد در قالب احزاب نمیگنجند.
گل به خودی زاکانی هم مربوط به اظهار نظر ایشان در مورد زندان بود که ادعا نمود “مدتی که در زندان بوده اید لپ های شما گل انداخته است“. شخصی مثل زاکانی میداند که مجازات زندان آنهم از نوع انفرادی بسیار سخت و طاقت فرسا است، پس خوشگذرانی به زعم او در زندان تنها پاسخش تعارف زندان به خود اوست.
ضمنا قبل از مناظره آقای زاکانی باید تکلیف خود با لباس شخصی ها را معین میکرد، تفکیک آنها به سه گروه شروع خوبی بود ولی در ادامه از طرفی اعمال خلاف قانون آنها را محکوم میکرد و از آنها برائت میجست ولی از طرفی اشاره میکرد که هنگام تسخیر سفارت انگلیس و عربستان با سران آنان تماس تلفنی داشته است.
اشاره او به مقصر بودن دو طرف در شروع حادثه و اینکه ورود نیروی انتظامی به خوابگاههای دانشگاهی یا دانشگاه امری غیر قانونی نیست یا پرتاب ککتل مولوتوف از سوی دانشجویان یا تعداد جانباختگان و مجروحین نیروهای انتظامی یا لباس شخصی از جمله حقایقی بودند که در تمامی این سالها کمتر به آن پرداخته شده است.
