ویرگول
ورودثبت نام
مرآت ساعی
مرآت ساعی
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

مشت‌زنی با پدرزن آینده


جلسه خواستگاری مثل یک مسابقه مشت­زنی­ است؛ سه راند دارد و رقیب شما هم پدرزنتان است! در راند اول معمولا پدرزن‌­ها می‌­پرسند: «آقازاده چکاره هستن؟» اینجاست که شما باید هوک اول را بزنید، یعنی تا می­توانید در مورد شغلتان اغراق کنید. مثلا اگر شاگرد نانوا هستید بگویید: من در کارخانه تولید نان، مسئول کنترل کیفیت و فروش آن هستم!



حالا که پدرزنتان در راند اول حسابی گیج شده، می­خواهد دوباره حمله­ کند اما این­بار با مشتی خاردار، پس می‌گوید: «پول، خونه، ماشین؟» نقطه حیاتی مشت­زنی دقیقا همینجاست! الآن نوبت شماست که با یک آپارکاد او را زمین­گیر کنید.

در جوابش بگویید: «پول که تا شما و بابام هستین علف خرسه! درمورد ماشینم تا اسنپ‌وتاکسی هست راننده شخصی دارم! خونه هم که یه کانکس 100متری، 2 خواب با ویو رو به هر جا که عروس­ خانم بخواد تهیه می­کنم. اگرم دخترتون تو کانکس خوابش نبرد شما که نمردید، شب به شب میاد پیش شما میخوابه!»



پدرزن­تان که در راند قبل زمین‌­گیر شده با حمایت­های خواهرزن ­و مادرزن آینده‌­تان خیز برمی­‌دارد و آماده‌­ی راند آخر می‌­شود. در این راند پدرزنتان فقط میخواهد هوک بزند؛ پس بحث مهریه را وسط می­کشد و گزینه‌­های زیر میز، از وزن خودش گرفته تا سال تولد اوساگونا(بازیکن پاریسن‌­ژرمن)، را روی میز می­گذارد!

حالا شما باید تا می­توانید جاخالی بدهید تا بالاخره در یک­ عدد مشخص به توافق برسید. وقتی به توافق رسیدید یعنی اینکه پدرزنتان را گوشه رینگ به دام انداختید، اما مغرور نشوید چون هنوز نمی­دانید مهریه عندالمطالبه است یا عندالاستطاعه؟! پس نفس عمیقی بکشید و با برداشتن یک موز، هوک آخر را چنان محکم بزنید که این قضیه را کلا فراموش کنند.


طنزنویسندگیخواستگاریخندهحال خوبتو با من تقسیم کن
شوخی میکنم، جدی نگیر :))
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید