مثل وقتهایی که بعد از چند ماه دنبال آهنگی گشتن، توی تاکسی میشنوی اش..
مثل وقتهایی که کل خانه را زیر و رو میکنی برای پیدا کردن چیزی و شش ماه بعد زیر تخت پیدایش میکنی..
مثل پوتینی که آخر زمستان حراج میخورد..
مثل لباسی که تازه اندازهات شده و دیگر مدلش دلت را نمیلرزاند..
مثل سفری که پنج سال قبل آرزویش را داشتی و حالا سهمت شده..
مثل کفش قرمزی که یک سال پیش دوستش داشتی و حالا خاک میخورد بالای کمدت..
مثل وقتی ساعت ۳ صبح هوای دربند به سرت میزند و شش صبح که راهی شدی لبخند هم بر لبت نداری...
مثل عکسی که برای پیدا کردنش کل آلبومها را ورق زدی و وقتی از سرت هوای دیدنش افتاد، لای کتاب پیدایش میکنی...
دوست داشتنهای از دهن افتاده،
دیدنهای خیلی دیر،
برگشتنهای بی موقع،
دردی دوا نمیکند؛
حسرت آن روزهایت را جبران نمیکند،
و تو را به آن روزهایی که اتفاق افتادنشان معجزه زندگیت بود برنمیگردانند.
فقط تمام زندگیت را پر از این سوال میکند:
چرا همان موقع نه، چرا حالا؟!
نامهای از ℳ...
معجزه نوشتن
نامه نگار
شما نیز نامههای زیبای خود را در اپلیکیشن نامهنگار برایمان بنویسید تا با نام خودتان منتشر کنیم.
منتظرتان هستیم...