ویرگول
ورودثبت نام
متابورس
متابورس
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

بورس در برزخ

بازار سهام در برزخ عجیبی گرفتار شده است. شناخت شرایطی که این هفته ها بازار سهام تجربه می کند نیاز به تخصص مالی یا قوه تحلیل سهام ندارد. شاید در این شرایط بیشتر باید به روانشناسی کلان و رفتار شناسی جمعی سهامداران پرداخت. راه بهبود اوضاع فعلی نیز بیشتر نیاز به رفتارهای کلان در حوزه اجتماعی دارد.

به یاد بیاورید که با رونق بازار در اوایل سال گذشته مردم از در و دیوار به بازار هجوم آوردند. تا اینجا موضوع چندان پیچیده نیست. طمع و منفعت طلبی عامل اصلی سرمایه گذاری مردم در همه اقتصادهاست. پس از آن که بازار به دلایلی در سراشیبی سقوط افتاد، رفتار فعالان بازار بسیار مبهم و پیچیده است. می توان انتظار داشت پس از آن دوره رشد سریع ابتدای سال دوره ای کاهشی و ریزشی وجود داشته باشد، اما اکنون این دوره بیشتر از 6 ماه طول کشیده است و بسیاری از سهام ارزش خود را بیشتر از 50 درصد از دست داده اند. اما نکته قابل تامل صفهای فروشیست که همچنان پابرجاست.

فعالان بازار این روزها با شروع بازار با حدود 300 نمادی روبرو می شوند که بیشتر از 80 درصد آنها در صف فروش قفل شده اند و خریداری ندارند. شرکت های چند صد میلیاردی در روز تنها با حجم چند صد یا چند هزار سهم معامله می شوند و این شرایط در دوره طولانی مدتی تداوم دارد.

اما سوال اینجاست. این تعداد فزاینده فروشندگان که روزها وسیله ارتباطی خود را روشن میکنند و سفارش فروش میگذارند از کجا می آیند و چه انتظارات و توقع و تحلیلی دارند که پایانی برای آنها وجود ندارد؟؟ این در حالیست که بازار با ریسک بسیار کمی مواجه است. افزایش قیمت های جهانی، تثبیت دلار، تغییر شرایط با نزدیک شدن به توافق مجدد هسته ای و بارقه های امید از کشف واکسن و کاهش تدریجی کرونا.

گروهی دامنه نوسان نامتقارن را دلیل صفهای فروش همیشه پابرجا می دانند اما واقعیت این است که این صفها قبل از کاهش دامنه نوسان نیز در دوره ای نسبتا طولانی وجود داشته اند. فکر کنید تعداد سفارش فروش نمادی امروز از ابتدای بازار 20 میلیون سهم است. تا انتهای بازار حقوقی با مشقت زیاد 10 میلیون سهم خرید مینماید و بازار در حالی که نماد مذکور در قیمت a دارای 10 میلیون صف فروش است با امید به بهبود شرایط به فردا به پایان می رسد. اما فردا در انتهای بازار همان نماد با قیمت پایینتر با وجود خریدهای جدید با حجم صف فروش 30 میلیون به کار خود پایان می دهد!!! این پدیده ای بسیار عجیب است. احتمالا حقوقی ها و یا کسانی که طرحهایی برای بهبود بازار دارند نیز از این وضعیت به سردرگمی زیادی رسیده اند. این همه فروشنده و این فروش به هر قیمتی ناشی از چه دیدی در سهامداران است؟ آیا این پاسخ درست است که سهامداران بورس ایران که اکثرا در دوره جدید بسیار بی اطلاع و دانش بوده اند در حال انتقال پولهایشان به بازارهای بین المللی رمز ارزها هستند که رشد و نزولش به توییت های عده ای وابسته است و دیگر سعادت آبادی برای تجمع در دسترس کسی نیست؟

به نظر می رسد علاوه بر اینکه هیچ حدی از تحمل و تحلیل در سهامداران اکثرا تازه کار وجود ندارد ذره ای از امید به بهبود شرایط را نیز نمی توان در این بازار متصور بود. با هر نوع تحلیلی قیمت های فعلی سهام بسیار جذاب و مناسب و متعادل است. یعنی می توان انتظار داشت با نگهداری سهام در انتهای سال سودی شاید حداقل بسیار بیشتر از سود بانکی و تورم دلار در این بازار کسب کرد اما این حد از بی اعتمادی و نا امیدی را نمی توان با تحلیل های مالی بهبود داد. البته باید در نظر داشت که برخی تخلفات گذشته و همینک از سوی شرکت های بازارگردان که عملا به نوسان گیران بزرگ تبدیل شده اند و تخلفات دیگر نیز در سرکوب روندهای تعادلی گذشته و شرایط فعلی سهم قابل توجهی دارند.

در نتیجه متولیان بازار باید در نظر داشته باشند متوقف کردن شرایط فعلی و بهبود شرایط نیاز به یک بسته اقدامات در سطوح مختلف دارد و تمامی ارکان نظام باید به ایفای نقش بپردازند. این مساله اساسا اقتصادی نیست و باید در نظر داشت که شاید اخرین حلقه این بسته خریدهای سنگین حقوقی ها می باشد. بدون ایفای نقش سطوح مختلف از مدیران اقتصادی تا سیاسی این آخرین کبریت نیز آتشی روشن نخواهد کرد.






متابورسبورسصفهای فروشاوضاع بورسبهبود بازار سرمایه
گروه تحلیلی و خبری سایت متابورس در نظر دارد نیازهای بازار سرمایه را با تحلیل، آ»وزش و تبادل نظر برطرف سازد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید