اسب تورین؛ جدال ۶ روزه با آخرالزمان
فیلم سینمایی اسب تورین (The Turin Horse) محصول سال ۲۰۱۱ به کارگردانی بلاتار و آگنس رنیتسکی به زندگی ساده و یکنواخت یک کشاورز و دخترش میپردازد که ۶ روز را در جدال برای بقاء در خانهای محقر سپری میکنند.
اگرچه از ابتدای فیلم مسئله نیستی و نابودی بشر در آیندهای نزدیک بسیار صریح و پررنگ نشان داده شده است، اما بلاتار نمیخواهد در این فیلم به شما یک اتفاق عجیب و آخرالزمانی نمایش دهد، بلکه او در پی آن است که بگوید حتی یک زندگی عاری از عشق و اعتقادات هم نمیتواند انگیزه بقاء (خوردن و زنده ماندن) را از انسان سلب کند.
اسبی که در فیلم نمایش داده میشود، تمام پوچی را درک کرده است، (شاید به این خاطر که تنش به تن نیچه خورده باشد) دیالوگهای درون فیلم سایه سنگین بودن را تجلی میکند، سایه ناامیدی، بیاعتقادی و افسردگی ناشی از یک دنیای نابرابر...
دختر پیرمرد که زنانگی خود را در میان طوفان سهمگین و کارهای روزمره خانهداری به فراموشی سپرده است، با صبوری و مقاومت در برابر همه سختیها امورات زندگی را انجام میدهد، نه دعوت کولیها از او برای رفتن به (نماد لذتهای جنسی) و نه کتاب انجیل (نماد مذهب) روی او تاثیری ندارد.
نگاه کردن پیرمرد و دختر از پنجره خانه به بیرون، نه نماد دلتنگی بلکه نماد بدبینی به تمام اتفاقاتی است در بیرون از خانه رخ میدهد...قطعا خانه بهترین مکان برای دوری گزیدن از آدمهاست و بیرون جای امنی برای زنده ماندن نیست!
پیرمرد و دختر به محض خشک شدن چاه آب قصد رفتن میکنند، اما شرایط آخرالزمانی اجازه نمیدهد آنها زیاد دور شوند، باد همچون تازیانه همه چیز را طاقت فرسا کرده و به زانو درآورده است.
تاریک شدن آسمان و خاموشی آتش هم نمیتواند این دونفر را شکست دهد؛ جمله پیرمرد در سکانس آخر فیلم که همه چیز درتاریکی مطلق است، اوج انگیزه برای بقاء را نشان میدهد: «بخور باید زنده بمانیم»