فیلم سینمایی چاپایف به کارگردانی برادران واسیلیف (سرگئی واسیلیف و جورجی واسیلیف) در سال ۱۹۳۴ در اتحادیه جماهیر شوروی ساخته شد که گفته میشود استالین بیش از ۳۰ مرتبه این فیلم را تماشا کرده است.
این فیلم در زمان خود توانسته بود به عنوان یکی از بهترین شاهکارهای سینمای واقعگرایی سوسیالیسم بروز و ظهور داشته باشد و طبق برخی اسناد اگرچه این فیلم را در زمره فرمالیستی طبقه بندی میکنند، اما محتوا بر فیلم چیرگی دارد که همین موضوع باعث شد تا در تمام سینماهای شوری مورد اکران و استقبال قرار گیرد.
فیلم داستان یک فرمانده محلی ارتش سرخ به نام واسیلی ایوانوویچ چاپایف را روایت میکند که در حال مبارزه با نیروهای سفید یا همان مخالفان کمونیسم است.
چاپایف با کمک کمیسر سیاسی حزب کمونیسم شوروی که دیمیتری فورمانوف ( خاطرات همرزم فرمانوف اساس این فیلمنامه را تشکیل داده است) نام دارد، تا آخرین نفس مقابل دشمنان میایستند.
در تمام فیلم سه عنصر شور انقلابی، عقل و انضباط حزبی و زنان چپ، شالوده اصلی و محتوایی فیلم را تشکیل میدهد، چاپایف به عنوان پدری جدی و دلسوز برای سربازانش نماد احساس و شور انقلابی، فورمانوف نماد عقلگرایی و انضباط سیاسی کمونیستها و خلاصه آنکا به عنوان زنی قوی و مستقل، محتوای درونی فیلم را جلو میبرند.
فیلم به خوبی توانسته تفاوتهای علمی و احساسی بین بلشویکها و حزب کمونیست را نمایش دهد، به طوری که چاپایف به عنوان نماینده بلشویکها فردی متعصب، سرسخت و احساسی و فرمانوف به عنوان نماینده حزب کمونیست فردی عقلگرا، خونسرد و منضبط است.
چاپایف که سواد چندان خوبی ندارد، در بسیاری از موارد حزبی و صحبتهای فورمانوف تحت تاثیر او قرار میگیرد و پیوند عاطفی عمیقی را بین آنها به وجود میآورد.
آنکا به عنوان زنی از نماینده تفکر چپ، بعدها مسلسل به دست گرفته و به عنوان زن مبارز در جنگ مستقیم با دشمنان نقش آفرینی میکند، او که از درون عشق و احساسات پتکا سرباز چاپایف را درک کرده، کمتر این عشق را نمایان میسازد.
فیلم سرشار از فراز و فرودهای واقع گرایانه از سوی سربازان، دهقانان وکارگران است و در تمام مدت زمان فیلم شاهد واکنشهای متفاوت این اقشار نسبت به فرماندهان هستیم.