نوشتار زیر چکیده ای از کتاب کار عمیق نوشته ی کال نیوپورت می باشد
گردآورنده :میثم پیرستانی
آماده سازی صحنه
مقدمه «کار عمیق» با تشریح عادات سبک زندگی کارل یونگ آغاز می شود. یونگ به خاطر مشارکت عظیم خود در زمینه روان شناسی مشهور است. در اینجا چند ویژگی از سبک زندگی او آورده شده است:
ساعت ۷ صبح بیدار شوید
صبحانه مفصلی بخورید
۲ ساعت از وقت خود را به نوشتن اختصاص دهید
بعدازظهر مدیتیشن کنید یا به یک پیاده روی طولانی بروید
تا ساعت ۱۰ شب در رختخواب باشید
دفتر کار جداگانه ای برای کار داشته باشید
مشخص است که کارل یونگ آداب و روالی در زندگی داشت که به او امکان می داد تا عمیقاً به علاقه های خود در روان شناسی بپردازد. کال معتقد است که همین تمرکز عمدی، به شهرت وی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین متفکران کمک کرده است .
«کار عمیق» اصطلاحی است که کال برای توصیف «فعالیت های حرفه ای انجام شده در حالت تمرکز بدون حواس پرتی که تواناییهای شناختی شما را به حداکثر می رساند» ارائه کرده است.
هدف از کار عمیق، ایجاد ارزش جدید و بهبود مهارت ها است دستیابی به این مسئله آسان نیست؛ اما دانشمندان علوم مغز و اعصاب عنوان می کنند که دقیقاً همین فشار برای سیم کشی مؤثر مغز ضروری است.
کال بعد از مطالعه زندگی افراد بانفوذ، خاطرنشان کرد که تقریباً همه آن ها اصول کار عمیق را به کار گرفته اند. این مسئله، چیزی است که باید آن را در تمام زمینه ها مورد توجه قرار دهیم. در دوران مدرن، شیوه های کاری ما از افراد مورد تحسین ما بسیار دور است. کال می گوید که ابزار شبکه و سهولت دسترسی به آنها از طریق تلفن های هوشمند، عامل اصلی این امر است . ابزارهای شبکه شامل ایمیل، پیام کوتاه ، شبکه های اجتماعی، سایت های خبری و غیره هستند.
در پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ مک گنزی انجام داد، گزارش شده است که بیش از ۶۰٪ از هفته کاری یک کارمند معمولی دانش ورز، شامل ارتباطات الکترونیکی و مرور اینترنت می شود؛ به صورتی که ۳۰٪ از این زمان صرف خواندن و پاسخ به ایمیل ها شده است . توجه پراکنده ای که این ابزارهای شبکه ایجاد می کنند، پدیده ای را به وجود می آورند که کال آن را «کار کم عمق» می نامد. کار کم عمق متشکل از «تکالیف عاری از بار شناختی و دارای حالتی لجستیکی است که اغلب در حین حواس پرتی انجام می شوند.»
در مقایسه با کار عمیق، کارکم عمق به راحتی تکرار می شود و به اندازه کار عمیق ارزش جدید تولید نمی کند.
کال تنها کسی نیست که درباره مهار توانایی ما در تولید ارزش از طریق ابزار شبکه ابراز نگرانی می کند؛ رهبران فکری دیگر نیز در این زمینه کتابهایی منتشر می کنند. از این دسته کتاب ها می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
آب های کم عمق؛ نوشته نیکلاس کار
شاه توت هملت؛ نوشته ویلیام پاورز
استبداد ایمیل؛ نوشته جان فریمن
اعتیاد به حواس پرتی؛ نوشته الکس سوجونگ ۔کین پانگ
الف) توانایی یادگیری سریع
ب) توانایی تولید ارزش قابل توجهی که به رقابت موجود در بازار شلوغ غلبه کند
در گذشته، کار عمیق به اندازه دنیای امروز حیاتی نبود. کارگران می توانستند حواس پرتی بیشتری داشته باشند و شرایط با چنین سرعتی تغییر نمی کرد. علاوه بر این، گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد اطلاعاتی، تقاضا برای کارمندان دانش ورز را افزایش داده است. مقصود اصلی کتاب حاضر، حول محور فرضیه کار عمیق قرار دارد. در این کتاب عنوان شده:
«توانایی انجام کار عمیق دقیقاً هم زمان با اینکه اقتصاد ما به طور فزاینده ای ارزشمند می شود، به طور فزاینده ای کمیاب هم شده است. در نتیجه، تعداد معدودی که این مهارت را پرورش می دهند و سپس آن را هسته اصلی زندگی کاری خود قرار می دهند، به موفقیت دست پیدامی کنند.»
کال کتاب را به دو قسمت تقسیم می کند. قسمت اول، به اثبات درست بودن فرضیه کار عمیق می پردازد و قسمت دوم، چگونگی حفظ عملکرد در کار عمیق را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
کال مدت زمان زیادی به این فکر می کرد که چطور می تواند بهترین عملکرد را در حیطه تخصصی خود داشته باشد. این مسئله او را به مسیرهای بسیاری سوق داده است. در اوایل کار خود، او کتاب هایی مانند موارد زیر را منتشر کرد:
چگونه به دانش آموزی تبدیل شویم که همواره معدل ۲۰ می گیرد: راهبردهای نامتعارفی که دانشجویان واقعی دانشگاه برای کسب نمره بالا استفاده می کنند، حتی وقتی در حد کمی مطالعه داشته اند.
چگونه در دانشگاه برنده شویم: اسرار شگفت آور موفقیت دانشجویان برتر کشور چگونه در دبیرستان یک سوپراستار باشیم:
برنامه ای انقلابی برای ورود دانشگاه، بعد از آنکه خود را به عنوان فردی شاخص معرفی کردید(بدون اتلاف انرژی).
تمامی این کتابها، مثال هایی از علاقه او به تعالی عملکرد هستند. بعد از آنکه در حرفه خود تثبیت شد، کتاب های زیر را منتشر کرد:
آن قدر خوب باشید که دیگران نتوانند شما را نادیده بگیرند:
چرامهارت های شما برگ برنده شما در مسیری هستند که برای تلاش در یافتن کار مورد علاقه خود طی می کنید؟
کار عمیق: قواعد دستیابی به موفقیت متمرکز در دنیایی پریشان (کتابی که در حال خواندن خلاصه آن هستید).
مینیمالیسم دیجیتال: انتخاب زندگی متمرکز در دنیایی پرسروصدا کال دانشمند نظری کامپیوتر است؛ رشته ای که تمرکز زیادی را می طلبد. کال در سالهای اولیه حضور در دانشگاه MIT، با نظریه پرداز دیگری روبه رو شد که از نظر کال عادت های کاری او خیره کننده بود. آن مرد ساعت ها در سکوت به تخته های سفید خیره می ماند. دسترسی به او سخت بود و مانند اکثر ما از ابزارهای شبکه استفاده نمی کرد. نظریه پرداز مذکور که اکنون استاد دانشگاه است، تا سال ۲۰۱۵ شانزده مقاله منتشر کرده بود که موفقیتی استثنایی محسوب می شود.
کال هرگز حساب شبکه اجتماعی نداشته است، وبگردی نمی کند و تا سال ۲۰۱۲ تلفن هوشمند نیز نداشت. او وبلاگی به آدرس:www.calnewport.comدارد و از طریق تحویل روزنامه واشنگتن پست به منزل خود و رادیو NPR، در جریان اخبار قرار می گیرد.
کال، پایبندی خود به کار عمیق را دلیل اصلی بسیاری از موفقیت های خود می داند. پس از فارغ التحصیلی از کالج، در طی ده سال توانست:
40 کتاب منتشر کند.
مدرک دکترا بگیرد . مقالات دانشگاهی متعددی بنویسد.
به عنوان استاد حق التدریس در دانشگاه جورج تاون استخدام شود.
کال می گوید با وجود داشتن همسر و دو فرزند پسر، با از بین بردن کار کم عمق و انجام کار عمیق در مدت زمانی که داشته، توانسته به این موفقیت ها دست پیدا کند. برنامه کار عمیق وی شامل ۳ تا ۴ ساعت کار در ۵ روز از هفته بوده است .
فارغ از موفقیت های حرفه ای ، کال عنوان می کند که کار عمیق برای زندگی شخصی شما نیز مزایایی دارد. از آنجا که ساعات کاری وی متمرکز است ، تقریباً هیچ وقت در خانه کار نمی کند و بقیه وقت خود را به سرگرمی، مطالعه و گذراندن وقت در کنار خانواده می گذراند.
بسیاری از اقتصاددانان و رهبران تأثیرگذار در عرصه فناوری، به تأثیر فناوری در تحول نیروی انسانی اذعان کرده اند. حتی از آن مهم تر، نگران این هستند که مهارت های ما، در جهت همگام بودن با سرعت پیشرفت فناوری تا چه اندازه آهسته است .
نگرانی اصلی از این مسئله است که سرانجام کامپیوترها بر انسان ترجیح داده شوند. فناوری نه تنها بهتر از انسان عمل می کند، بلکه در جایی که فناوری نمی تواند نیاز به انسان را ریشه کن کند، فرصت بیشتری را برای ادغام کارمندان بالقوه فراهم ساخته است. کار کردن از راه دور، به طور فزاینده ای فراگیر می شود. شرکت ها دیگر محدود به استعدادهای موجود در منطقه خود نیستند.
در سال ۱۹۸۱، شروین روزن ، اقتصاددان، نشان داد در بازاری که ارزش آن به وضوح مشاهده می شود، بهترین محصول را انتخاب میکنند. کال این پدیده را اثر سوپراستار می نامد. کال عنوان می کند که ابزارهای شبکه تنها موجب پیشبرد اثر سوپراستار شده اند. امروزه شرکت ها می توانند به استخدام نیرو در سطح بازار بین المللی بپردازند؛ بنابراین اگر می خواهید کاملا به چشم بیایید، خوب بودن به تنهایی کافی نیست ، بلکه باید عالی باشید.
افرادی که برای سرمایه گذاری در فناوری های جدید پول دارند، بیشترین موفقیت را کسب خواهند کرد. فناوری دیجیتال، نیروی کار کمتری نیاز دارد. به عنوان مثال، اینستاگرام، در حالی که تنها ۱۳ نفر در آن مشغول به کار بودند، به مبلغ ۱ میلیارد دلار فروخته شد. در طول تاریخ هرگز چنین نیروی کار کوچکی نتوانسته است چیزی را تولید کند که ارزش این چنین بالایی داشته باشد. این بدان معنی است: افرادی که دنیای فناوری را در اختیار دارند، سود زیادی به دست خواهند آورد. اقتصاددانان برجسته درباره یک موضوع اتفاق نظر دارند که فناوری در حال تغییر ساختار اقتصاد ما است. کال می گوید کسانی که احتمال زیادی برای رشد و موفقیت آن ها وجود دارد، به سه دسته تقسیم می شوند:
افرادی که در کار با ماشین آلات مهارت دارند،
افرادی که خودشان ماهر هستند
و افرادی که میزان دسترسی به سرمایه در آن ها بالاست .
رشد و شکوفایی در اقتصاد نوین
گال می گوید دو توانایی اصلی برای پیشرفت در اقتصاد جدید وجود دارد:
الف) توانایی تسلط سریع روی کارهای سخت فناوری هوشمند پیچیده است و همچنین پیشرفت آن تا حدی بالاست که شما را ملزم کند با همان سرعت به یادگیری خود ادامه دهید. حوزه های خارج از فناوری نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. از آنجا که با استفاده از فناوری می توانیم درباره ایده های مؤثر بیشتر صحبت کنیم و تعامل داشته باشیم، فناوری می تواند هر زمینه ای را تحت تأثیر قرار دهد.
ب) توانایی تولید کیفیت در بازه زمانی کوتاه
هنگامی که مهارت جدیدی را آموختید، باید بتوانید از دانش آموخته شده استفاده کنید تا نتایج بهتری به دست آورید. هرچه مهارت شما بیشتر باشد سریع تر می تانید به نتایج مورد نظر خود برسید .
در کتاب «زندگی فکری» نوشته آنتونین - دالماس سرتیلانژ ، روی توانایی تسلط بر مواد پیچیده به عنوان یک مهارت حیاتی تأکید شده است. سرتیلانژ می گوید که توجه نظام مند به موضوعات مرتبط، به شما امکان اتصال ایده هایی را خواهد داد که قبلاً نمی توانستید ببینید. سرتیلانژ در دهه ۱۹۲۰ به طور علنی درباره این ایده بحث کرد. در دهه ۱۹۷۰ نیز آموزش رسمی این روش یادگیری را کشف و تأیید کرد. در دهه ۱۹۹۰، ک. آندرس اریکسون " به منظور توصیف شکل عملکرد متمرکز که به صورت علمی تأیید شده بود و متخصصان را
غیرمتخصصان متمایز می کند، اصطلاح «عمل آگاهانه» را ابداع کرد. عمل آگاهانه دو ویژگی اصلی دارد؛
الف) تمركز
ب) بازخورد
برخی از روان شناسان روی یادگیری متمرکز می شوند، چون اعتقاد دارند که تمرکز را افزایش می دهد؛ برخی دیگر نیز سعی می کنند دلیل تأثیر یک رفتار روی یادگیری را تشخیص دهند. یکی از دلایل اهمیت تمرکز در یادگیری، میلین دار شدن است. میلین، غلاف و عایقی است که سلول های عصبی مغز (نورون ها) را احاطه کرده است. غلاف میلین به محافظت از سلول های عصبی کمک می کند تا به صورت سریع و کارآمد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. برای داشتن یک مهارت، شما باید درباره مهارت مورد نظر، گذرگاه های عصبی به خوبی میلین دارشده ای داشته باشید. میلین دار شدن نورون های مرتبط با هر مهارت، بدان که شما می توانید مهارت مورد نظر را به طور مداوم و مؤثرتری انجام دهید. وقتی تمرکز خود را روی پایانه های توجه خود قرار می دهید، گذرگاه های عصبی مربوط را به صورت جداگانه فعال می کنید. شلیک مکرر و متمرکز نورونها، سلول هایی به نام الژيودندروسیت تولید می کند؛ این سلول ها لایه های میلین را به دور نورون ها می پیچند. کال، آدام گرانت را به عنوان نمونه ای از افرادی معرفی می کند که اصول تمرکز را به طور مؤثر اعمال می کنند .
آدام گرانت یک استاد عضو هیئت علمی در دانشکده تجارت وارتون دانشگاه پنسیلوانیا است. او جوان ترین فرد در تاریخ دانشگاه پنسیلوانیا است که عضو هیئت علمی آنجا شد. کال می گوید که توانایی تولید محتوای گرانت، دلیل اصلی موفقیت های وی در حیطه تخصصی اوست .
در سال ۲۰۱۲، گرانت ۷ مقاله تحقیقاتی منتشر کرد که در حیطه تخصصی او موفقیتی برجسته محسوب
می شود. در سال ۲۰۱۳، او ۵ مقاله تحقیقاتی و یک کتاب پرفروش در مورد روابط تجاری به نام «بده بستان» را منتشر کرد.
تا سال ۲۰۱۴ که گرانت عضو هیئت علمی شد، ۶۰ مقاله با داوری تخصصی و یک کتاب پرفروش را تکمیل کرده بود.
گرانت در مورد شیوه های کاری خود بسیار آگاهانه عمل می کند. گرانت برخی از بینش هایی را به کال نشان داد که به طور علمی نحوه تولید کارهای آکادمیک با سرعت کارآمد را دچار تحول میکرد.
یکی از ویژگی های اصلی عادات کاری گرانت ، روش دسته بندی وی است. او در بازه های زمانی مشخص دوره های طولانی کار سخت فکری متمرکز انجام می دهد. در ترم پاییز، او تمام توجه خود را به تدریس معطوف
می کند. در زمان نوشتن کتاب «کار عمیق»، وی بالاترین رتبه را در میان اساتید وارتون داشت. در طول بهار و تابستان، او توجه خود را روی تحقیق متمرکز می کند و برنامه کاری خود را مرتباً بین دوره هایی تغییر می دهد که در دسترس دانشجویان و همکاران قرار دارد و دوره هایی که تنها روی یک کار تحقیقاتی متمرکز است .
دوره های زمانی که گرانت شدیداً به کار می پردازد، در به حداکثر رساندن میزان بازدهی وی در زمانی که صرف کار می کند، نقش اساسی دارد. کال همچنین هنگام مصاحبه با پنجاه دانشجوی کارشناسی ارشد مدارس رقابتی در سراسر کشور که بالاترین رتبه ها را داشتند نیز این روش کاری را مشاهده کرد. وی دریافت که دانشجویان برتر اغلب به اندازه دانشجویان دیگر زمان خود را صرف درس خواندن نمی کنند و تشخیص داد که موفقیت آن ها به دلیل شدت تمرکز آن ها در زمان مطالعه است . در سال ۲۰۰۹ سوفی لروی ، استاد تجارت در دانشگاه مینه سوتا ، مقاله ای با عنوان: «چرا انجام کار من این قدر سخت است؟» را نوشت . در مقاله مذکور، لروی برای خلاصه سازی تأثیر انجام چند کار به صورت هم زمان ، اصطلاح «پسماند توجه» را معرفی کرد. تحقیقات نشان می دهد هنگامی که از یک کار به سراغ کار دیگری می روید، مدتی طول می کشد تا توجه شما به کار جدید متمرکز شود. این پدیده را «پسماند توجه» می نامد.
هر قدر تمرکز شما روی کار اولیه سطحی تر باشد، پسماند توجه بیشتر می شود. لروی به منظور بررسی اثرات پسماند توجه، آزمایش هایی انجام داد. او دریافت که افراد هنگام انجام همزمان چند تکلیف ، احتمالاً درتکلیف دوم عملکرد بدتری خواهند داشت. این ایده از اهمیت شدت تمرکز در هنگام کار حمایت می کند. تمرکز شدید در هنگام کار، نه تنها مؤثرتر است بلکه به شما امکان این را می دهد تا در مدت زمان کمتری کارهای بیشتری انجام دهید.
امروزه، فراتر از تلاش های شخصی ما برای انجام چند کار همزمان فناوری هایی را در اختیار داریم، که انجام همزمان چند تکلیف را تشویق می کند. هر بار که تلفن (یا ایمیل خود را هنگام کار بررسی می کنید، پسماند توجه به وجود می آورید؛ به ویژه هنگامی که نمی توانید سریع پاسخ گوی موارد کاری خود باشید.
توجه به موارد خاص
برخی از افراد در شغل خود در پست های مختلفی انجام وظیفه می کنند. کال از جک دورسی به عنوان نمونه ای از این مورد استفاده می کند. در زمان نوشتن این کتاب، دورسی به عنوان رئیس هیئت مدیره شرکت های توییتر و اسکوئر فعالیت داشت . دورسی می گوید که بیشتر وقت خود را در جلسات می گذراند و زمانی که در جلسات نباشد با اتخاذ سیاست درهای باز، که به افراد اجازه می دهد به وی دسترسی داشته باشند، به کار
در پشت میز خود می پردازد. شیوه های کاری دورسی را به هیچ وجه نمی توان کار عمیق نامید، اما کال می گوید کم عمق نیز نیستند؛ زیرا کاری که در زمان مورد نظر انجام می دهد، بسیار ارزشمند است. کال می گوید که دورسی و دیگر مدیران شبیه او، در گروهی از سبک انجام کار قرار می گیرند که نیازمند توانایی رشد و شکوفایی خارج از عمق است. چنین افرادی کار کردن خود در حين حواس پرتی را به خوبی جبران می کنند. حواس پرتی جزئی جدانشدنی از مشاغل آنها محسوب می شود. زیردستان چنین افرادی عميقاً فکر می کنند بعدها نتایج حاصل از کار عمیق خود را به مدیران اجرایی ارائه می دهند.
علاوه بر مدیران، نقش های دیگری مانند فروش و لابی گر نیز به عمق کمتری نیاز دارند. این افراد برای انجام مشاغل خود باید دائماً با دیگران ارتباط داشته باشند.
کال هشدار می دهد: تصور اینکه حواس پرتی برای شغل شما ضروری است، آسان به نظر می رسد؛ اما از شما می خواهد که خلاف آن را در نظر بگیرید. پرورش کار عمیق در ابتدا کار ساده ای نخواهد بود، اما به آن پایبند باشید. یک دوره آزمایشی برای یک بازه زمانی مشخص یا روی یک پروژه خاص در نظر بگیرید .
روندهای مدرن محل کار
الف) دفاتر باز
در سال ۲۰۱۲ ، فیس بوک اعلام کرد که قصد دارد یک ساختمان جدید اداری باز ایجاد کند. همچنین، کمپانی اسکوئر نیز در نظر دارد یک دفتراداری باز تأسیس نماید.
ب) فناوری های ارتباطی (اسکایپ، اسلک و غیره)
فناوری های ارتباطی به طور فزایندهای توسعه می یابند و در شرکت ها در جهت برقراری ارتباطات سریع مورد استفاده قرار می گیرند. بسیاری از این فناوری های ارتباطی اعلان هایی را به رایانه ها ارسال می کنند که به صورت ناگهانی روی صفحه نمایش نشان داده می شوند؛ این مسئله تنها پسماند توجه را افزایش می دهد.
ج) نیاز به حضور در رسانه های اجتماعی
برخی از شرکت ها کارمندان خود را به حضور در شبکه های اجتماعی ترغیب می کنند. کال می گوید که شرکت ها در عوض ارتقا کار عمیق، همکاری های بی برنامه ، ارتباط سریع و حضور در شبکه های اجتماعی را در اولویت قرار می دهند. دلیل اولویت بندی این فعالیت ها از طریق شرکت ها در بازه زمانی کوتاه مدت این است که تصور می کنند نتایج بهتری در پی خواهد داشت .
گلوریا مارک ، استاد دانشگاهی که به خاطر نقش خود در درک تأثیر اجتماعی رسانه های دیجیتال مشهور است، متوجه شد که حتی وقفه های کوتاه مدت، زمان لازم برای به اتمام رساندن یک کار را افزایش می دهد. کال
می گوید که اصل کمترین مقاومت، چیزی است که باعث می شود به رفتارهای موجود در محیط کار ادامه دهیم، در صورتی که برای نتیجه کار ما مناسب نیست. وقتی در مورد تأثیر رفتار خود بازخورد واضحی نداشته باشیم، در مورد آسان ترین رفتارها تعصب پیدا خواهیم
دریافت پاسخ سریع جذاب است. این مسئله در بازه کوتاه مدت خواسته های شما را برآورده می کند و باعث صرفه جویی در وقت می شود تا مجبور نشوید از قبل برنامه ریزی کنید. به طور کلی، دریافت پاسخ سریع حس كاذب بهره وری ایجاد می کند.
کال می گوید که در غیاب معیارها یا شاخص های قابل اندازه گیری ، بیشتر کارمندان دانش ورز مستعد انجام کارهایی هستند که آنها را مشغول می کند، اما در هدف نهایی آن ها نقشی ندارد. کال این تمایل را «در نظر گرفتن مشغله به عنوان رابطی برای بهره وری» می نامد. کارمندان دانش ورز از مشغله قابل مشاهده در جهت نشان دادن ارزش خود استفاده می کنند.
در دهه ۱۹۹۰، نیل پستمن ، نظریه پرداز ارتباطات دانشگاه نیویورک ، به ما هشدار داد که باید بین بهره وری های جدید حاصل شده از طریق فناوری در برابر مشکلات جدیدی که آن را هم فناوری ایجاد کرده است ،
تعادل ایجاد کنیم. امروزه ، فناوری به طور خودکار مترادف با پیشرفت تصور می شود. مردم تسلیم استفاده از اینترنت می شوند؛ نه به این دلیل که ارزش آن را به درستی ارزیابی کرده اند، بلکه به دلیل ترس از دست دادن روابط خود و تبدیل شدن به فردی غیرضروری .
کار یک صنعتگر مستلزم آن است که زمان قابل توجهی را به کار عمیق اختصاص دهد. صلاحیت داشتن در کار یدی ، بازخورد مشخصی دارد. کار دانش ورز، غالباً آن بازخورد مشخص را ندارد. این مسئله ما را به سمت مسیرهای بازخورد ضعیف تر اما آسان تری سوق می دهد که می تواند از رسانه های اجتماعی، ارتباطات الکترونیکی و غیره به دست آید
بسیاری از افراد تصور می کنند شرایط موجود احساسات آنها را تعیین می کند؛ اما تحقیقات نشان می دهد آنچه ما به آن توجه می کنیم باعث تعیین احساسات ما می شود . در یک مطالعه پژوهشی، از اسکنر MRIبرای مشاهده تغییرات و به وجود آمده در مغز شرکت کنندگان هنگام مشاهده تصاویر مثبت منفی استفاده شد.
در شرکت کنندگان جوان ، آمگیدال ' (مرکز ترس) آن ها در پاسخ به هر دو نوع تصویر فعال بود . اما در افراد مسن، آمگیدال تنها در مواجهه با تصاویر مثبت فعال می شد. محققان بر این باورند که افراد مسن مغز خود را در جهت نادیده گرفتن محرک های منفی آموزش داده اند؛ به همین دلیل آمگیدال در پاسخ به تصاویر منفی مانند جوانان فعال نمی شود کال، با استفاده از این مشاهدات می گوید وقتی قسمت قابل توجهی از زمان را صرف کار عمیق کنیم، معنای بیشتری در زندگی خود ایجاد کرده ایم. کار عمیق همچنین به ما کمک می کند تا از متغیرهای کوچک تر و کم اهمیتی جلوگیری کنیم که به صورت مداوم سعی در جلب توجه ما دارند. تمرکز عمیق موجب خلق معنا می شود، اما توجه منقطع و پراکنده این گونه نیست .
درگیر شدن در مواردی مانند ایمیل در زمان های تصادفی در طول روز، شما را مستعد ابتلا به نوسانات احساسی می کند. اگر ایمیلی دریافت کنید که احساساتی را در شما تحریک کند، بازگشت به کار و تکلیف اصلی که در حال انجام آن بودید، آسان نخواهد بود. مغز به هر آنچه از لحاظ احساسی برجسته تر است توجه می کند؛ بنابراین مسائلی که بیشترین احساسات را ایجاد می کنند، به رقابت برای جلب توجه شما می پردازند.
تحقیقات میهالی سیکسنت میهالی روان شناس، نشان داده است که سعادت در نقطه ای حاصل می شود که بدن و ذهن در تلاش برای انجام کاری دشوار و ارزشمند به تکاپو افتاده باشند. او این حالت را «جاری بودن» می نامد.
بسیاری از مردم تصور می کنند که اوقات فراغت چیزی است که خوشبختی به همراه می آورد، اما این طور نیست. اوقات فراغت بدون ساختار است و برای سازمان دهی آن به صورت یک فعالیت معنادار، به انرژی بیشتری نیاز داریم. از طرف دیگر، کار دارای اهداف، بازخورد و چالش هایی است که معنا ایجاد می کنند.
توانایی استخراج معنا از چیزی که از قبل وجود دارد، بیشترین حس تکامل را می آفریند. مهارت مورد نیاز برای انجام یک کار، ماهیتاً باعث ایجاد سطحی از تقدس در زندگی می شود. صنعتگران اغلب اوقات این تقدس را در زندگی خود احساس می کنند. کال می گوید اگر به مشاغل خود به عنوان یک صنعت نگاه کنیم، می توانیم از مشاغل خود نیز معنا بگیریم. نوع شغل و نتیجه آن مهم نیست . رویکرد صنعتگری مبتنی بر فرایندی است که شما در آن به تولید می پردازید، نه نتیجه نهایی. انجام کار عمیق به شما امکان می دهد معنایی را استخراج کنید که در غیر این صورت ممکن است پیش پا افتاده به نظر برسد.
قانون شماره ۱: عمیق کار کنید
کار عمیق باید به صورت عمدی به عنوان بخشی از سبک زندگی شما طراحی شود. بسیاری از افراد به اشتباه فکر می کنند کار عمیق چیزی است که می توانند به راحتی آن را روشن و خاموش کنند، اما این طورنیست.
هر روز با چیزهایی روبه رو می شویم که سعی می کنند توجه ما را بدزدند. علاوه بر این، امیال ذاتیمان نیز توجه ما را جلب می کنند. شایع ترین امیال عبارت اند از: غذا خوردن، خوابیدن و رابطه جنسی. سایر امیال مشترکی که محققان دریافته اند، عبارت اند از: استراحت کردن، چک کردن ایمیل، استفاده از رسانه های اجتماعی، وب گردی، گوش دادن به موسیقی و تماشای تلویزیون. هر چند ممکن است بتوانید به راحتی با این موارد مقابله کنید، تحقیقات چیز دیگری نشان میدهد. این مسئله بیشتر از اینکه به شخصیت شما مربوط باشد، به ظرفیت ذاتی شما ارتباط دارد. کتاب روی بامیستر با عنوان «قدرت اراده: کشف مجدد بزرگ ترین قدرت انسانی»، ایده محدود بودن قدرت اراده را مطرح می کند. مقابله با امیال ذاتی در طول روز، قدرت اراده را کاهش می دهد.
با توجه به این مسئله، کال عنوان می کند که ایجاد روال و مناسک در زمینه کار عمیق بسیار مهم است؛ به طوری که لازم نباشد به قدرت اراده خود متکی باشید. تلاش برای انجام کارهایی که بار شناختی سنگینی دارند به طور پراکنده نیازمند استفاده از قدرت اراده هستند. در عوض، تنظیم زمان و مکان مشخص به کاهش این اصطکاک کمک می کند.
روال کار عمیق هر فرد، بسته به شرایط منحصربه فرد وی متفاوت خواهد کال هشدار می دهد که شما باید راهبرد کار عمیقی را پیدا کنید که برای شخص شما مناسب است و از اتخاذ خودکار راهبرد دیگری بپرهیزید که شخص دیگری از آن استفاده می کند. در ادامه ۴ نوع اصلی از برنامه های کاری عمیق عنوان می شود:
الف) برنامه ریزی رهبانی
طبق این راهبرد، شما تعهدات سطحی را حذف کرده یا کاهش می دهید. این راهبرد برای افرادی برنامه ریزی می کند که هدف مشخص و ارزشمندی دارند و روی انجام یک کار به صورت احسن متمرکز شده اند. به عنوان مثال، دونالد نوث که دانشمند کامپیوتر است از ایمیل استفاده نمی کند و دستیاری دارد که ایمیل های او را مرتب و بر اساس فوریت طبقه بندی می کند. نوث اطمینان حاصل می کند که وقت کافی برای تمرکز بر حیطه علوم کامپیوتر را دارد و تلاش او نتیجه داده است؛ او موفق به کسب جوایز متعددی در حیطه کاری خود شده است . نیل استیفنسون ۲ نویسنده داستان های علمی، نمونه دیگری از افرادی است که این راهبرد را اتخاذ کرده اند. او از ایمیل یا رسانه های اجتماعی استفاده نمی کند. او در مقاله ای که در سال ۲۰۰۳ منتشر کرد، عنوان می کند که تخصیص دوره های زمانی طولانی و بدون وقفه، امکان نوشتن رمان را برای او فراهم می کند؛ اما اگر اجازه دهد ارتباطات پراکنده ای داشته باشد، بهره وری او دچار آسیب خواهد شد.
ب) برنامه ریزی دوحالته
این راهبرد برنامه ریزی شما را ملزم می کند که برای کار عمیق و دوره هایی که کار کم عمق را مجاز می دانید، بازه های زمانی مشخصی تعیین نمایید. این راهبرد می تواند در مقیاس های مختلف اعمال شود، به عنوان مثال:
۴ روز از هفته را برای کار عمیق و ۳ روز را برای کار کم عمق برنامه ریزی می کنید.
می توان یک فصل را به کار عمیق اختصاص داد و فصل دیگری را به کار کم عمق .
برای اینکه دوحالته محسوب شوید، باید در برنامه ریزی خود حداقل یک روز را به کار عمیق اختصاص دهید. این راهبرد اغلب از جانب افرادی که زندگی حرفه ای آنها نیازمند تعهدات کاری کم عمق است، استفاده قرار می گیرد. برخی از افراد می ترسند که در طول دوره های کار عمیق رهبانی خود با مخالفت دیگران مواجه شوند، اما کال می گوید در صورتی که دوره های در دسترس بودن شما كاملاً مشخص و تعریف شده باشد، اکثر افراد درک خواهند کرد.
ج) برنامه ریزی ریتمیک
برنامه ریزی ریتمیک نیاز به تصمیم گیری در مورد انجام دوره ای کار عمیق را برطرف می کند؛ زیرا در این شیوه برنامه ریزی ، هر روز به انجام کار عمیق می پردازید. می توانید کار عمیق روزانه خود را در یک ساعت مشخص تنظیم نمایید یا می توانید سهمیه روزانه خود را با استفاده از یک نشانگر تصویری، مانند *x* در یک تقویم پیگیری کنید. این یک روش زمان بندی عالی برای افرادی است که تعهدات رقابتی دارند. به عنوان مثال، اگر شما در یک شغل معمولی کار می کنید که به اهداف حرفه ای شما کمکی نمی کند، می توانید هر روز در صبح یا شب زمان مشخصی را برای انجام کار عمیق تعیین کنید. اگر کاری که انجام می دهید فوریت نداشته باشد، می توانید به جای رویکرد دوحالته، روش برنامه ریزی ریتمیک را انتخاب کنید. فوریت می تواند انگیزه ایجاد کند؛ اما در غیاب آن، مجبور کردن خودتان به انجام کار عمیق، می تواند کار دشواری باشد. تخصیص یک بازه زمانی روزانه به کار عمیق، می تواند به مقابله با این دشواری کمک کند.
د) برنامه ریزی روزنامه نگاری
این روش زمان بندی نیازمند این است که در هر بازه زمانی ممکن به کار عمیق بپردازید. کال این رویکرد را از آن جهت روش روزنامه نگاری می نامد که از جهاتی شبیه ماهیت کاری روزنامه نگاران است. شغل روزنامه نگاران مستلزم این است تا این قابلیت را در خود تقویت کنند که در هر زمانی بتواند مطلبی را بنویسد؛ صرف نظر از اینکه زمان مناسبی است یا نه . این روش برای افرادی که به مهارت خود اطمینان دارند، بهترین نتیجه را به دنبال دارد. غالباً افرادی که در رشته کاری خود به جایگاه مناسبی دست یافته اند، از این روش برنامه ریزی استفاده می کنند. کال اکثر اوقات از روش برنامه ریزی روزنامه نگاری استفاده می کنند. با توجه به جایگاه کال به عنوان استاد دانشگاه و پدر خانواده، رویکردهای رهبانی دوحالته و ریتمیک، برای او رویکردهای قابل اتکایی محسوب نمی شوند. توانایی انجام کار عمیق هر زمان که فرصت مناسبی پیدا
می شود، نسبت به رویکردهای دیگر کارآمدتر است. کال خود را کاملا به روش برنامه ریزی روزنامه نگاری مقید نمی کند، زیرا از ابتدای هفته برنامه ریزی دوره های کار عمیق خود را انجام می دهد؛ اما در عین حال به صورت روزانه آن ها را با برنامه ریزی هر روز خود منطبق می سازد.
قرار دادن عملکرد کار عمیق به صورت یک آیین در زندگی شخصی روش دیگری است که می تواند تلاش برای شروع کار عمیق را تسهیل کند. بسیاری از مردم تصور می کنند که انتظار برای الهام گرفتن راهی برای دستیابی به نتایج قابل توجه است؛ اما کال می گوید که چنین نیست. رهبران الهام بخش معمولاً آیین هایی دارند که به آنها امکان می دهد تا هر زمان تصمیم بگیرند، خود را در حالت جاری بودن قرار دهند. آیینی که برای شما بهترین نتیجه را در پی خواهد داشت، به شخصیت و نوع کار شما بستگی دارد.
در ادامه به برخی مواردی اشاره می کنیم که باید در آیین خود مد نظر قرار دهید:
-مکان کار کردن شما:
این مکان می تواند مکان معمولی باشد که کارهای خود را در آن انجام می دهید؛ یا مکانی کاملا مجزا مختص انجام کار عمیق باشد.
- چگونگی کار کردن شما
- قواعد چگونگی کار کردن شما
آیا به خودتان اجازه دسترسی به اینترنت را می دهید؟
چه محدودیت هایی در زمینه استفاده از اینترنت برای خود در نظرمی گیرید؟
باید در طول یک بازه کار عمیق به چه معیارهایی دست یابید؟
روش هایی که به وسیله آن ها از قابلیت خود در مورد انجام کار عمیق حمایت می کنید
این مسئله شامل دسترسی به غذا، که ممکن است برای انجام کار مورد نیاز شما باشد، استراحت و غیره می شود .
ژستهای بزرگ
ژست های بزرگ در کار عمیق، مستلزم انجام کاری برای تغییر ریشه ای عملکرد معمول شما است. این ژست ها می توانند سرمایه گذاری کلانی در زمینه انرژی یا پول باشند؛ مواردی مانند سفر کردن ، اجاره یک پلت فرم بازار آنلاین و غیره. این کار با افزایش ادراک ذهنی و اهمیت کار مورد نظر در ذهن شما، این امکان را ایجاد می کند تا انگیزه خود را بهتر به کار بگیرید .
نمونه هایی از ژست های بزرگ عبارت اند از: ۔ جی. کی. رولینگ، نویسنده مشهور، اتاقی را در هتلی مجلل و گران قیمت اجاره کرد تا نوشتن آخرین نسخه سری کتاب های هری پاتر را به پایان برساند.
- بیل گیتس هفته هایی را به فکر کردن اختصاص می دهد و در این زمان با چندین کتاب و کاغذ، برای تفکر عمیق به اتاقکی می رود. .
الن لايتمن، رمان نویس و فیزیکدان فارغ التحصیل از دانشگاه MMIT، هر تابستان برای تفکر عمیق به جزیره ای کوچک در منطقه . مین می رود
- پیتر شدکمن، کارآفرین برجسته، کار نوشتن یک کتاب را در پرواز رفت و برگشت به توکیو به پایان رساند. کل این کار ۳۰ ساعت به طول انجاميد.
همکاری با یکدیگر
کال معتقد است خلاقیت غیرمترقبه عالی است، اما استفاده از فضاهای اداری باز به منظور ایجاد محیط مناسب برای دستیابی به آن انتخاب هوشمندانه ای نیست. او به جای دفاتر باز، داشتن مراکز همکاری، در کنار دفاتر خصوصی را توصیه می کند که می توان در آنها کار عمیق انجام داد.
کال در تعریف راهبرد کار عمیقی که برای خود او مؤثر باشد، از چهارچوب DX۴ موجود در کتاب پرفروش «۴ قاعده اجرایی» استفاده کرد که در زمینه بهبود بهره وری نوشته شده است. او دریافت که چهارچوب معرفی شده در این کتاب، عملکردی فوق العاده دارد. در این بخش، او هر یک از قواعد را تحلیل می کند و چگونگی کاربرد آنها در فلسفه کارعمیق را توضیح می دهد.
قاعده ۱، روی موارد بسیار مهم تمرکز کنید انجام کار بیش از حد، منجر به اجرای ناکارآمد می شود. شما باید چند هدف را انتخاب کنید و جلسات کار عمیق خود را به آنها اختصاص دهید. اهداف خود را به روشنی مشخص کنید و حتی بازدهی محسوسی برای هدف خود در نظر بگیرید. انجام این کار به شما امکان ایجاد انگیزه بیشتری می دهد.
قاعده ۲: بر اساس معیارهای پیشرو اقدام کنید شما باید موفقیت خود را بسنجید. چهارچوب DX۴ برای انجام این کار ۲ روش دارد: اقدامات متأخر و اقدامات پیشرو. اقدامات متأخر، معیارهای تفاوت در حوزه ای است که برای بهبود آن تلاش می کنید. معیارهای پیشرو، رفتارهایی هستند که معیار متأخر را به حرکت درمی آورند. اقدامات پیشرو باید در کانون تمرکز بازه زمانی کوتاه مدت شما باشد؛ زیرا در نهایت معیار متأخر را به حرکت درمی آورد.
قاعده ۳: یک جدول امتیازات جذاب داشته باشید اقدامات پیشرو خود را در معرض نمایش عمومی قرار دهید. انجام این کار به بهبود انگیزه کمک می کند. معیار اصلی شما در زمینه کار عمیق، میزان ساعاتی است که کار عمیق انجام می دهید. ثبت این
ساعت ها می تواند به شما کمک کند تا زمان لازم برای دستیابی به هدف خود را بهتر بسنجید.
قاعده ۴ - یک فرایند منظم برای بررسی عملکرد خود ایجاد کنید چهارچوب DX۴ عنوان می کند که برگزاری جلسات منظم بررسی عملکرد برای حفظ انسجام گروه ضروری است و هر تیم به جدول امتیازات خود و اقدامات پیش رو در جهت بهبود یا ادامه پیشرفت خود می پردازد.
با استفاده از این فرایند در زمینه کار عمیق ، می توانید با بررسی جدول امتیازات خود از عملکرد هفتگی تان اطلاع داشته باشید تا چگونگی دستیابی خود به این سطح از بهره وری و این را که در ادامه به چه صورت
عمل کنید، بهتر متوجه شوید.
با استفاده از چهارچوب ۴ DX، کال توانست در طی یک سال ۹ مقاله بنویسد. او این موفقیت را مدیون نظمی است که چهارچوب DX۴ فراهم می کند.
تیم کریدر ، مقاله نویس، در مقاله ای در سال ۲۰۱۲ عنوان کرد که تنبلی در فرایند تولیدی او نقش بسیار مهمی دارد. مقصود او این بود که فراهم کردن زمان بیکاری برای مغز به او اجازه می داد تا زمانی که نیاز به استفاده از مغز خود را دارد ، بتواند عمیقاً تمرکز کند. کال می گوید شما می توانید این کار را با اختصاص یک بازه زمانی خاص در طول روز انجام دهید که در آن اجازه دارید کار کنید یا به کار بیندیشید؛ بعد از زمان اختصاص یافته به کار، کاملاً از آن دست می کشید و تا روز بعد به کار فکر نمی کنید. کال ۳ دلیل برای اینکه در نظر گرفتن زمان استراحت بهره وری را افزایش می دهد ذکر می کند:
۱. بینش ها
بسیاری از دانشمندان روی ضرورت اجازه ذهن ناخودآگاه برای جمع آوری ایده ها تأکید کرده اند. دانشمندان می گویند تفکر آگاهانه محدودیت هایی دارد. ای. پی. داکستقیس روان شناس هلندی، در بررسی نقشی که آگاهی در تصمیم گیری دارد، نظریه تفکر ناخودآگاه (UTI) را ارائه داد. این مقاله می گوید بهتر است تصمیماتی که شامل قوانین سخت گیرانه هستند از طریق ذهن آگاه پردازش شوند؛ اما پردازش تصمیماتی که شامل اطلاعات گنگ ناخودآگاه بهتر عمل می کند. داکستقیس معتقد است که ذهن ناخودآگاه پهنای باند عصبی بیشتری دارد؛ بنابراین می تواند درک بالقوه بیشتری را ایجاد کند.
۲. خودتان را شارژ مجدد کنید
در یک آزمایش به گروهی گفته شد که در مسیری در دل طبیعت پیاده روی کنند و به گروه دیگری گفتند که در شهر قدم بزنند. پس از آن به هر دو گروه یک تکلیف تمرکز محور دادند. گروهی که در دل طبیعت قدم زده بودند، نسبت به گروهی که در شهر قدم زده بودند، ۲۰٪ بهتر عمل کردند.
این مطالعه از نظریه بازیابی توجه ART حمایت می کند. نظریه بازیابی توجه عنوان می کند که زمان صرف شده در طبیعت می تواند تمرکز را بهبود بخشد؛ مانند قدرت اراده، توانایی ما در جهت دهی توجه نیز محدود است. دلیل اینکه طبیعت تمرکز را بازیابی می کند، در حالی که شهرها توانایی تمرکز را از بین می برند، این است که در شهرها شما درگیر توجه مستقیم هستید. شما باید تعیین کنید که چه زمانی از سر راه شخص دیگری کنار بروید یا چه زمانی از خیابان عبور کنید. در طبیعت، چنین موانعی که نیاز به رمزگشایی داشته باشند وجود ندارد. کال می گوید به منظور دستیابی به هدف انجام کار عمیق، صرف استراحت دادن توجه می تواند در شارژ مجدد به شما کمک کند. تلاش برای انجام کار بیش از حد در طول روز، می تواند میزان بهره وری شما در روز آینده را کاهش دهد.
۳. اهمیت
تحقیقات نشان داده است که ظرفیت ما برای انجام کار عمیق محدود است. مقاله آندرس اریکسون در سال ۱۹۹۳ عنوان کرد که تازه کارها توانستند روند انجام کاری را که پردازش شناختی زیادی طلبید حدود یک ساعت حفظ کنند، در حالی که متخصصان توانستند به اندازه چهار ساعت جریان کار طاقت فرسای شناختی را حفظ کنند. این یافته ها نشان می دهد تا کاری را که می خواهید به اجبار در برنامه کاری روزانه خود قرار دهید، احتمالاً اهمیت کمتری دارد و یا به طور کارآمد انجام نخواهد شد. کال تأکید می کند که باید در مورد زمان استراحت کردن سختگیر باشید. اجازه هیچ گونه بررسی کارهای انجام شده، یا جست وجوی وب مرتبط با کار را به خودتان ندهید. او توصیه میکند که یک آیین استراحت کردن به وجود بیاورید. آیین استراحت کردن باید درک روشنی از اینکه کجا از کار دست کشیده اید به شما بدهد و برنامه ای برای حرکت رو به جلو باشد. این آیین باید مراحل واضحی را نشان دهد و با عبارتی خاتمه یابد (کال از عبارت «استراحت کامل» استفاده می کند)؛ تا ذهن شما را نسبت به تعهدتان مبنی بر عدم انجام کار در زمان باقی مانده از روزجلب کند
دلیل اهمیت بسیار زیاد آیین استراحت به دلیل اثر زیگارنیک است . اثر زیگارنیک عنوان می کند تا زمانی که چرخه های کاری باز (یا ناقص) باشند، توجه ما را تحت سلطه خود قرار می دهند. آیین استراحت به عنوان خاتمه دهنده چرخه کاری عمل می کند که باعث آزادی و رهایی توجه شما می شود. روی بامیستر، روان شناس، در یک مطالعه نشان دار که برنامه ریزی برای اتمام یک تکلیف کامل نشده، به از بین بردن اثر زیگارنیک کمک کرد.
کال عنوان می کند که لازم نیست برای هر یک از کارهای خود برنامه ریزی دقیقی داشته باشید؛ بلکه فهرست بندی کردن کارها در یک مکان مشترک که به صورت روزانه یا هفتگی آنها را مرور می کنید، می تواند به همان اندازه مؤثر باشد. کال هشدار می دهد که پس از آغاز آیین استراحت، ممکن است تا 14 روز طول بکشد تا ذهن شما به رهاسازی موضوعات مرتبط با کار اعتماد کند.
قانون شماره ۲: خستگی را بپذیرید
تمرکز، یک مهارت است، بسیاری از افراد تصور می کنند که عادت های اهمال کاری یا ضعف آنها در قابلیت تمرکز، مسئله ای ناشی از غفلت است و می توان قابلیت تمرکز را مجدداً به راحتی به دست آورد؛ اما این کار سعی و تلاش زیادی را می طلبد در اینجا کال تأکید می کند که شما باید خود را آموزش دهید تا در طول روز به خستگی خود رسیدگی کنید. در صورتی که بخواهید در زمان نیاز توانایی تمرکز داشته باشید، رسیدگی به خستگی نقشی حیاتی دارد. کال نیاز به استراحت برای قابلیت تمرکز را با نیاز یک ورزشکار به خوردن غذای سالم در تمام طول سال مقایسه می کند، چه در دوره تمرین باشد یا له.
جامعه مدرن ما را به حواس پرتی وابسته کرده است. در صورتی که خارج از زمان انجام کار همین تسلیم عوامل حواس پرتی شوید که منجربه تولید دوپامین می شوند، تمرکز روی کار عمیق دشوارتر خواهد بود. یک استاد ارتباطات دانشگاه استنفورد به نام کلیفورد ناس مطالعاتی در زمینه رفتار در عصر دیجیتال ارائه کرده است. وی در تحقیقات خود دریافت که تغییر هم زمان توجه، اثر ماندگاری در مغز دارد همچنین افرادی که چندین کار را به طور همزمان انجام می دهند، در فیلتر کردن محرک های نامربوط با مشکل مواجه می شوند. در نتیجه، چنین افرادی در نهایت قسمتهایی را در مغز خود استفاده می کنند که به تکلیف مورد نظر ارتباطی ندارند. باور این افراد به آنها می گوید که توانایی تمرکز دارند، اما اسکن های انجام شده از مغز، خلاف این مسئله را نشان داده است .
کال می گوید اینکه به خودتان آموزش دهید تا با حالت خستگی به راحتی برخورد کنید، اهمیت زیادی دارد. انجام این کار قابلیت تمرکز شما را افزایش می دهد.
تعطیلی اینترنتی (سم زدایی دیجیتال) در این تعطیلی، شما یک چهارچوب زمانی (معمولاً یک روز در هفته) را در نظر می گیرید، که در آن از ابزار مرتبط با شبکه استفاده ای نکنید. برخی از افراد سالی یک یا دو ماه این کار را انجام می دهند و برخی دیگر روزانه دو تا سه ساعت از شبکه فاصله می گیرند. کال می گوید تعطیلی اینترنت می تواند مفید باشد، اما اثرات مورد نیاز ما را در مغز ایجاد نمی کند. بهتر است ما مغز خود را به دور از حواس پرتی و به شکل عمقی سیم کشی مجدد کنیم. کال معتقد است تعطیلی اینترنت مانند رژیم کاهش وزن تنها یک روز در هفته است. این کار جواب نمی دهد؛ شما برای کاهش وزن (بازیابی یا حفظ قابلیت تمرکز) به یک عملکرد ثابت نیاز دارید. کال می گوید به جای اینکه هر موقع حوصله تان سر رفت به خودتان اجازه دهید از محرک های پرت کننده حواس استفاده کنید، باید از قبل برنامه ریزی کنید که در چه زمانهایی اجازه استفاده از چنین محرک هایی را به خود می دهید. او می گوید برای انجام این کار، شما باید متوجه ارتباط بین استفاده از اینترنت و ایجاد حواس پرتی باشید. کال همچنین عنوان می کند که استفاده از اینترنت می تواند برای انجام کارهای متمرکز نیز مورد استفاده قرار گیرد و موارد خارج از اینترنت نیز می توانند موجب بروز حواس پرتی شوند؛ اما استفاده از اینترنت برای انجام کار متمرکز درباره افرادی که به حواس پرتی عادت دارند خیلی روشن نیست و همچنین، مقاومت در برابر حواس پرتی های خارج از استفاده اینترنتی کار راحت تری است .
زمان استفاده از اینترنت را برنامه ریزی کنید و خارج از مواقع تعیین شده از اینترنت استفاده نکنید.
کال می گوید استفاده از اینترنت به خودی خود موجب حواس پرتی نمی شود؛ اما توانایی بالقوه اینترنت در
ایجاد حواس پرتی بسیار زیاد است. در هنگام خستگی یا زمانی که شرایطی طاقت فرسا از نظر شناختی را تجربه می کنید، تغییر وضعیت از حالت کم محرک و انجام کارهای با ارزش، به حالتی با محرک های زیاد و انجام کارهای کم ارزش، بسیار وسوسه کننده است. این تغییر حالت توانایی شما در تمرکز سخت در موقعیت هایی را ضعیف می کند که اغلب پاداش بالایی دارند. کال می گوید مقاومت در برابر این تغییر حالت مانند تقویت عضله است . هنگام اجرای این رویکرد برنامه ریزی حواس پرتی، باید ۳ نکته را در فربگیرید؛
۱) در صورتی که شغل شما به استفاده زیاد از اینترنت نیاز دارد نیز می توانید این راهبرد را اعمال کنید. اگر شغل تان شما را ملزم به آنلاین بودن می کند، زمان استفاده شما از اینترنت احتمالاً بیشتر و طولانی تر خواهد بود. کال می گوید تکرر و طول زمان استفاده شما از اینترنت ، به اندازه حصول اطمینان از این مسئله که در پایان زمان کار با اینترنت، به عدم استفاده از اینترنت پایبند بمانید، اهمیت ندارد.
۲) زمان خارج از بازه های زمانی استفاده از اینترنت را به دور از استفاده اینترنتی نگه دارید
یکی از موانعی که معمولا در بازه های زمانی آفلاین بودن شما به وجود می آید، این است که با اطلاعاتی روبه رو می شوید که ممکن است شما را ملزم به آنلاین بودن کنند و بدون استفاده از اینترنت نمی توانید پیشرفتی
در کارتان حاصل کنید. کال می گوید در چنین شرایطی باید در برابر وسوسه جست وجوی سریع انلاین مقاومت کنید؛ زیرا خود را در معرض وسوسه های بیشتری قرار می دهید و یا ممکن است در اینترنت چیزی ببینید که موجب کلافگی شما شود و بازگشت به کار آفلاین را برای شما دشوار کند.
در چنین شرایطی باید سعی کنید بدون آن اطلاعات کار خود را پیش ببرید؛ اگر نمی توانید به سراغ فعالیت آفلاین دیگری بروید. اگر مهلت زمانی تعیین شده برای کاری که در حال انجام آن هستید، تمامی این راهکارها را غیرممکن می سازد، می توانید بازه برنامه ریزی شده و زمان استفاده بعدی خود از اینترنت را جلو بیندازید. به محض مواجهه با شرایطی که شما را ملزم به استفاده از اینترنت می کند برنامه ریزی خود را تغییر ندهید؛ حداقل ۵ دقیقه صبر کنید.
کال می گوید که گذراندن این زمان انتظار به شما کمک می کند تا میل به استفاده از اینترنت را از پاداش آن تفکیک کنید. از منظر روان شناسی رفتاری، می توانید با برقراری پیوند نزدیک بین محرک و پاداش، یک رفتار را ارتقا دهید. در مواردی که بازه های زمانی برنامه ریزی شده در جهت آنلاین یا آفلاین بودن شما باید دستکاری شوند، باید به صورتی رفتار کنید که مغز شما یاد نگیرد تا در زمان تمایل به استفاده از اینترنت ، انتظار پاداش داشته باشد.
۳) برنامه ریزی استفاده از اینترنت در خانه و محل کار
کال می گوید که استفاده بدون محدودیت از اینترنت در خارج از کار، هدف شما مبنی بر اینکه به مغز خود یاد دهید تا خستگی را تجربه کند از بین می برد. باید اطمینان حاصل کنید که استفاده شما از اینترنت، در خارج از زمان کاری نیز برنامه ریزی شده است. بر خلاف ساعات کاری ، ممکن است در ساعات غیرکاری اجازه برقراری ارتباطات حساس از نظر زمانی و جمع آوری اطلاعاتی را بدهید که به اینترنت متکی است. این حالت شامل مواردی مانند ارسال یک آدرس به صورت پیام کوتاه یا جست و جوی یک رستوران است. در غیر این صورت، هنگامی که در بازه های زمانی آفلاین خود در خانه هستید نیز از اینترنت ، پیام کوتاه و سایر ابزارهای مبتنی بر شبکه استفاده نکنید. به یاد داشته باشید که می توانید بازه های زمانی استفاده از اینترنت طولانی مدت را در جهت مواردی مانند تماشای برنامه های آنلاین برنامه ریزی کنید. هدف اصلی این مطلب مربوط به طول زمان استفاده از اینترنت نیست ، بلکه مربوط به مواجهه با بی حوصلگی در خارج از آن بازه های زمانی است .
تئودور روزولت، در سال های تحصیل در دانشگاه هاروارد، در چندین فعالیت فوق برنامه شرکت داشت. از طریق محدود کردن وقت خود در خارج از آن فعالیتها، او توانست دوره تحصیلی خود را با موفقیت به پایان برساند . یک زندگی نامه نویس تخمین زده که کمتر از یک چهارم از وقت خود در دوران تحصیل را صرف مطالعه کرده است، با این حال، توانست در بسیاری از کلاس های خود درجه ممتاز خود را حفظ کند.
۱. تئودور روزولت بیست و ششمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود. او در دانشکده حقوق دانشگاههای کلمبیا و هاروارد تحصیل کرده در جنگ آمریکا و اسپانیا با رده سرهنگ خدمت کرد؛ فرماندار نیویورک بود و یا ۴۲سال سن جوان ترین رئیس جمهور ایالات متحده شد. او همچنین در طول عمر ۶۹ ساله خود توانست ۴۰ کتاب منتشر کندا
کال توصیه می کند که و *خط مشی روزولت* را در برنامه کاری خود به کار بگیرید. ممکن است مدت زمان زیادی برای کار همین در اختیارنداشته باشید، اما هنگامی که وقت دارید، به شدت تمرکز کنید. روشی دیگر برای به کارگیری خط مشی روزولت، انتخاب یک هدف یا پروژه، شناسایی مدت زمان برآورد شده برای اتمام آن هدف با پروژه و کاهش شدید آن زمان است. کاهش مهلت تعیین شده، حتی اجازه در نظر گرفتن کار سطحی را نیز به شما نخواهد داد. انجام این کار می کند تا مغز خود را به صورتی آموزش دهید تا در مدت زمان کوتاه تری به تمرکز بیشتری دست یابد.
کال به شما توصیه می کند فعالیتی داشته باشید که از نظر جسمی به خود مشغول کند، اما نه از نظر روانی، این فعالیت می تواند پیاده روی ، شنا، رانندگی و غیره باشد. در حین انجام این فعالیت فیزیکی، روی یک مسئله مرتبط با شغل خود تمرکز کنید. وقتی توجه شما سرگردان شد، آن را به سمت مسئله مورد نظر برگردانید. این کار را می توانید به صورت روزانه یا چند بار در هفته انجام دهید. برنامه ریزی برای انجام این کار نباید زیاد سخت باشد. هدف از انجام این کار، بهبود توانایی تفکر عمیق شماست .
کال می گوید که مدیتیشن سازنده در ابتدا می تواند کار سختی باشد؛ اما او توانسته است از طریق مدیتیشن روی ایده ها، نتایج خارق العاده ای را در زندگی حرفه ای خود مشاهده کند. کال دو پیشنهاد دارد که به شما
کمک می کند بیشترین بهره را از مدیتیشن سازنده ببرید؛
(الف) مراقب حواس پرتی و قرار گرفتن توجه در چرخه باطل باشید ذهن شما ممکن است حواس شما را با تمرکز روی مسائل سبک تر و کم اهمیت تر از بین ببرد یا ممکن است با پرداختن به یکی از جنبه های مسئله که قبلاً در مورد آن به ادراک رسیده اید، در چرخه ای باطل قرار گیرد. هنگام مواجهه با چنین رخدادی، یک یادداشت ذهنی ثبت کنید، سپس به تمرکز روی مسئله مورد نظر برگردید.
(ب) ساختاربندی لازم برای تفکر عمیق را ایجاد کنید
کال به شما توصیه می کند جلسه انجام کار عمیق خود را با مرور اطلاعات لازم در جهت حل مشکل شروع کنید. انجام این کار به شما کمک می کند تا ذخیره سازی این اطلاعات در حافظه کاری شما بهتر انجام شود. سپس پرسش هایی را شناسایی کنید که باید با استفاده از آن متغیرها به آنها پاسخ دهید. به عنوان مثال، اگر می خواهید تیم خود را گسترش دهید، متغیرها موارد زیر را شامل می شوند: موقعیت های شغلی مورد نیاز، تجربیاتی که داوطلب باید داشته باشد، زمانی که برای انجام مصاحبه اختصاص می دهید. پرسش مربوط به آن نیز می تواند این باشد: چگونه تعیین می کنم که هر نامزد چه میزانی از تجربه را داراست ؟ پس از رسیدن به پاسخ، باید وقت خود را صرف بررسی نامزد و موقعیت شغلی مورد نظر کنید.
در سال ۲۰۱۴ هنری رودیگر محقق در بخش حافظه ، به همراه تیم خود، مطالعه ای در جهت تلاش برای شناسایی این موضوع انجام دادند که چه چیزی افراد دارای قابلیت فوق العاده را از افراد معمولی متمایز می کند. وی دریافت که حافظه در مقایسه با کنترل توجه، یک عامل جزئی به شمار می آید. افرادی که حافظه استثنایی دارند، می توانند بیشتر روی موارد ضروری تمرکز کنند. کال به شما پیشنهاد می کند در جهت آموزش حافظه و تمرکز خود، حفظ محتوای یک دسته کارت را در نظر بگیرید. به این منظور، باید با محتوای کارت ها صحنه هایی را در ذهن خود ایجاد کنید. ذهن صحنه ها را به خاطر می آورد و در یادآوری اطلاعات انتزاعی با دشواری مواجه می شود.
ران وایت " متخصص حوزه حافظه، عنوان می کند که اگر اطلاعات را به روش صحیح ذخیره کنیم، می توانیم اطلاعات زیادی را به خاطر بیاوریم. برای کمک به حفظ اطلاعات، ران توصیه می کند یک کاخ حافظه ایجاد کنید. خانه شما احتمالاً بهترین مکان برای ایجاد این کاخ است؛ اما می توانید این کار را در هر مکانی انجام دهید. این کار را با قدم زدن ذهنی در ۵ اتاق (یا بخش) از خانه خود شروع کنید. سپس در هر اتاق ۱۰ شیء را مشخص نمایید. سعی کنید وسایل بزرگ را بیابید. تصویر موارد را به ترتیب در هر اتاق ذخیره کنید. اول، دوم و ... چه چیزی را به یاد می آورید. برای رسیدن به عدد ۵۲ (تعداد کارت های موجود در یک دست ورق پاسور)، هر بار دو مورد دیگر به خزانه کاخ خود اضافه کنید. در مرحله بعدی، باید یک شخص به یادماندنی را با هر یک از کارت ها تداعی کنید. به منظور تمرین این مرحله، می توانید به صورت تصادفی یک کارت را بیرون بکشید و ببینید که آیا فرد به یادماندنی را که با آن کارت تداعی کرده اید به درستی به یاد می آورید یا خیر. در مرحله بعد، هنگام یادآوری شخصی که با هر کارت تداعی کرده اید، تصور کنید او در نزدیکی شما یا در اتاقی که انتخاب کرده اید، کاری انجام می دهد. پس از مدتی تمرین، می توانید کل دسته کارت را به صورت کامل به حافظه بسپارید. برخی از ورزشکاران حوزه حافظه می توانند در عرض چند دقیقه یک دست کامل کارت را به خاطر بسپارند. به یاد داشته باشید که این فعالیت به آموزش تمرکز شما مربوط می شود. کال می گوید: «توانایی شما در تمرکز کردن، تنها به اندازه تعهد شما برای آموزش آن است .»
قانون شماره ۳: رسانه های اجتماعی را ترک کنید
شرکت های رسانه های اجتماعی محصولات خود را به صورتی طراحی می کنند که استفاده کاربران از آنها را افزایش دهند. این شرکت ها ویژگی های خاصی را در رسانه های اجتماعی پیاده سازی می کنند که دانشمندان نشان داده اند باعث افزایش ترشح دوپامین می شود. دوپامین، انتقال دهنده اعصاب مرتبط با کسب پاداش است. در فصول قبلی، کال مشخص کرد که قدرت اراده محدود است. در اینجا او به این نکته اشاره می کند که درگیر شدن در رسانه های اجتماعی و سایر سایت های خبری ، بدون اعمال هیچ گونه قانون و رهنمون، تنها باعث کاهش بیش از پیش قدرت اراده خواهد شد. کال می گوید بسیاری از مردم، با این توجیه که استفاده از رسانه های اجتماعی به آنها کمک می کند تا دوست پیدا کنند یا سرگرم شوند، روش استفاده خود را از رسانه های اجتماعی توجیه می کنند؛ اما کال عنوان می کند که این مزایای جزئی در مقابل هزینه های مربوط به استفاده از رسانه های اجتماعی ناچیز محسوب می شود. کال این رویکرد را درباره رسانه های اجتماعی «ذهنیت هر سود» می نامد. ذهنیت هر سود می گوید اگر می توانید هرگونه مزایایی برای استفاده از ابزار مرتبط با شبکه داشته باشید، باید از آن استفاده کنید. این طرز فکر نمی تواند ماهیت اعتیادآور رسانه های اجتماعی و تأثیرگذاری منفی آنها روی تمرکز را مد نظر قرار دهد
رویکرد صنعتگر به انتخاب ابزار
شما باید ابزارهای مبتنی بر شبکه خود را بادقت انتخاب کنید؛ شبیه نحوه انتخاب ابزار یک صنعتگر. کال چهارچوبی تهیه کرده است که به شما کمک می کند تا بفهمید کدام یک از ابزار در سبک زندگی شخصی شما سود بیشتری دارد. برای اینکه استفاده از ابزاری توجیه پذیر باشد ، باید مزایای آن بسیار بیشتر از جنبه های منفی استفاده از آن ابزار باشد.
ابتدا، شما باید عوامل اصلی تعیین کننده در موفقیت و خوشبختی زندگی شغلی و شخصی خود را شناسایی کنید. این عوامل، باید شامل اهداف کلی باشد و جزئیات زیادی را نشان ندهد. به عنوان مثال، باید به جای « فروش یک میلیون نسخه از کتاب»، هدف «نویسنده ای پربار بودن» را انتخاب کنید.
در مرحله بعدی، دو تا سه مورد از اعمالی را فهرست می کنید که بیشترین تأثیر را در برآوردن هر هدف دارند. سپس، ابزارهای مبتنی بر شبکه ای را لیست کنید که در حال حاضر از آن استفاده می کنید. هر یک از ابزارها را از این نظر که چگونه در انجام هر کدام از فعالیت های موجود در مرحله قبل به شما کمک می کند، ارزیابی کنید. آیا این ابزار روی هدف شما تأثیر مثبت، منفی یا کمی دارد؟
در نهایت ، باید به استفاده از ابزاری ادامه دهید که در مقایسه با اثرات منفی، اثر مثبت زیادی دارند و استفاده از ابزارهایی را متوقف کنید که خنثی هستند یا تأثیر منفی آن ها نسبت به تأثیر مثبتی که دارند بیشتر است .
به خاطر داشته باشید «سؤال اصلی این نیست که آیا اگر ابزار مبتنی بر شبکه مورد نظر را در اینجا وارد کنید مزایایی جزئی ارائه می دهد یا خیر؛ بلکه سؤال اصلی این است که آیا مزایای کافی برای جبران وقت و توجهی را ارائه می دهد که صرف آن می کنید یا خیر.»
سناریوی فرضی ارزیابی فیس بوک به عنوان یک ابزار
هدف شخصی فرضی: حفظ روابط نزدیک با افراد مهم. فعالیت های حامی هدف: به طور منظم برای افراد مهم وقت صرف کرده و فداکاری کنید.
برقراری ارتباط با دوستان قدیمی حفظ ارتباط با افرادی که آنها را به طور مرتب صورت حضوری ملاقات نمی کنید
نظارت بر وقایع مهم زندگی افراد دیگر
پیوستن به گروه هایی که علایق مشترکی با شما دارند
کال می گوید انداختن نگاهی به مزایای فیس بوک در فعالیتهای مورد نیاز برای تحقق هدف «حفظ روابط نزدیک با افراد نشان می دهد که فیس بوک برای او ابزار مناسبی برای استفاده در جهت دستیابی به این هدف نیست. فعالیت های حمایتی که او فهرست بندی کرده است، عمدتاً شامل فعالیت های آفلاین می شود . «قانون محدوده حیاتی» از اصل ۲۰/۸۰ برگرفته شده است. این قانون بیان می کند که «در بسیاری از زمینه ها، ۸۰٪ از تأثیرات ، تنها از ۲۰٪ علل احتمالی ناشی می شود.» اساساً، عواملی که در به دست آمدن نتیجه ای خاص نقش دارند، اغلب به طور مساوی توزیع نمی شوند. قانون محدوده حیاتی عنوان می کند: در صورتی که بتوانید ۱۰ تا ۱۵ فعالیتی را فهرست کنید که هدف اصلی شما را حمایت می کنند، تنها ۲ یا ۳ مورد از آن ها بیشترین تأثیر را خواهند داشت. کال از شما می خواهد
که روی این موارد مؤثر تمرکز کنید. دلیل اینکه باید ۸۰٪ فعالیت های دیگر را نادیده بگیرید، محدودیت زمان و توجه ما است . زمان صرف شده برای فعالیت هایی که تأثیر کمتری
دارند، توجه شما را از نتایجی منحرف می کند که می توانید با فعالیتهای تأثیرگذار به دست آورید.
میزبان پادکست «مینیمالیست» رایان نیکودیموس ، با استفاده از یک راهبرد هوشمندانه زندگی خود را ساده کرد. او تمام وسایل خانه اش را بسته بندی کرد (به صورتی که انگار در حال اسباب کشی است)، سپس هفته های بعدی را طبق روال عادی خود گذراند. هر بار که به یکی از وسایل بسته بندی شده احتیاج داشت، آن را باز می کرد و در جایی قرار میداد که قبلا نگهداری می شد. بعد از گذشت مدتی، اکثر وسایلش همچنان بسته بندی شده باقی مانده بود. در نهایت، تمامی وسایلی را که در بسته بندی ها باقی مانده بود دور انداخت .
کال پیشنهاد می کند که این روش «مهمانی بسته بندی» را با کمی تغییر روش در مورد استفاده خود از رسانه های اجتماعی انجام دهید. باید استفاده از رسانه های اجتماعی را به مدت سی روز و به طور کامل متوقف کنید. به دیگران اطلاع ندهید که قصد انجام این کار را دارید . پس از گذشت سی روز، تجربه خود را با دو پرسش ارزیابی کنید:
الف) آیا با استفاده از خدمات رسانه های اجتماعی ۳۰ روز گذشته بهتر می بود؟
ب) آیا دیگران به اینکه من از رسانه های اجتماعی استفاده نمی کردم اهمیت می دادند؟
در صورتی که به هر دو پرسش پاسخ منفی دادید، استفاده از خدمات رسانه های اجتماعی را ترک کنید. اگر به هر دو پرسش پاسخ مثبت دادید، به استفاده از خدمات آن رسانه ها ادامه دهید. اگر پاسخ شما به یک سؤال مثبت است و به سؤال دیگر منفی، در این صورت باید سایر نکات مثبت و منفی تعیین کننده در مورد اینکه آیا باید به استفاده از این خدمات برگردید یا خیر را ارزیابی کنید. دلیل تمرکز کال بر رسانه های اجتماعی بیش از سایر ابزارهای مبتنی بر شبکه، به دلیل اعتیادآور بودن آنها است. در ادامه دو مورد از تأثیرات رسانه های اجتماعی را بیان می کنیم که ممکن است به راحتی آنها را در مورد خودتان در نظر نگیرید:
الف) اطلاعات شخصی سازی شده که بدون برنامه ریزی مشخصی به شما ارائه می شوند این نوع اطلاعات بسیار اعتیادآور است . ماهیت اعتیادآور این دسته اطلاعات باعث می شود که برنامه ریزی زمان استفاده و کنار گذاشتن آن ها بسیار دشوار شود.
ب) ترس عقب افتادن FOMO
روش بازاریابی بسیاری از شرکت های رسانه های اجتماعی، متمرکز بر استفاده از خدمات آنها در جهت کمک به «در جریان قرار گرفتن» شما حرکت می کند. از نظر مغز بدوی ما، این مسئله بسیار وسوسه کننده است. از دست دادن اطلاعات جاری، می تواند مرگ یا زندگی را به دنبال داشته باشد.
روزه گرفتن سی روزه رسانه های اجتماعی به شما کمک می کند تا ذهن شما مجدداً نسبت به واقعیت شرطی سازی شود. در واقع ربطی به اثبات این مسئله نخواهد داشت که چون از رسانه های اجتماعی استفاده نمی کنید، اطلاعات مورد نیاز را از دست می دهید. دلیل اینکه کال به شما توصیه می کند آزمایش خود را به دیگران اعلام نکنید، این است که بازخورد واضحی در مورد این داشته باشید که نقش شما در ارسال محتوا در رسانه های اجتماعی آن قدری تقاضا ندارد که تصور می کنید.
کال معتقد است یکی از دلایل اصلی اینکه عادت به استفاده از رسانه های اجتماعی تا این حد آسان و شدید به وجود می آید، قابلیت این رسانه ها در کوتاه کردن دوره انجام کار جدی است. استفاده از رسانه های اجتماعی، میان بری بر سر راه انجام کار جدی ایجاد می کند که در جهت تولید ارزش و پاداش جلب توجه به وجود می آید.
بخش «دنبال کردن در ازای دنبال کردن» رسانه های اجتماعی، دقیقاً این نکته را نشان می دهد. یک توافق سطحی وجود دارد که اگر به من توجه کنید، توجه دریافت خواهید کرد.
نویسنده انگلیسی آرنولد بنت ، دیدگاه جالبی در مورد داشت. با وقوع انقلاب صنعتی، کارگران در هفته مقدار مشخصی کار می کردند و در ازای آن حقوق ثابتی می گرفتند. بنت معتقد بود که این روش عملکرد، تجربه کیفیت زندگی افراد را محدود می کند. هشت ساعت کار روزمره افراد، به عنوان «هسته اصلی» زندگی در نظر گرفته شد و ساعات باقی مانده شبانه روز به عنوان عناصر گذران حمایت کننده از ساعات کاری در نظر گرفته شدند. بنت معتقد بود که ما باید از ساعات خارج از کار در جهت خودسازی استفاده کنیم و اساساً باید ساعات خارج از اوقات کاری را به عنوان یک روز در زندگی روزمره در نظر بگیریم. این باور، با حالت معمول چگونگی گذراندن ساعات خارج از وقت کاری از دیدگاه اکثر افراد در تضاد قرار دارد . گسترش اینترنت باعث شده است که ما بیشتر مستعد توجه رسانه هایی شویم که به دنبال جلب توجه هستند که باعث اتلاف وقت ما با کمترین میزان محتوای تولیدات ارزشمند می شوند.
سایت های سرگرمی یکی دیگر از ابزارهای مبتنی بر شبکه هستند که تهدیدی جدی محسوب می شوند. چنین مواردی شامل سایت هایی مانند: Business Insider Huffington Post Buzzfeed Redditهستند.
این ابزارها از الگوریتم های قدرتمندی استفاده . کنند که عناوین رسانه ها و تصاویری را انتخاب می کنند که بیشترین توجه را به سمت خود می کشند. پس از ورود به صفحه سایت های سرگرمی، پیشنهادها و سایر لینک ها، شما را بیشتر و بیشتر در چرخه محتوا فرو می برند.
این سایت ها می توانند اعتیادآور باشند؛ خصوصاً در صورتی که پس از یک دوره کار طاقت فرسای شناختی مورد استفاده قرار گیرند. درگیر شدن در این سایت ها، تنها موجب می شود توانایی شما در زمینه کنار آمدن با خستگی و تمرکز تضعیف شود ، در صورتی که شرایطی نیازمند تمرکز بروز کند. نکته منفی دیگر این سایت ها، میزان تلاش کمی است که برای دسترسی به آن ها لازم است؛ آن ها اغلب برای استفاده از محتوای سایت نیازی ندارند تا وارد حساب کاربری خود شوند. کال توصیه می کند که برای اوقات فراغت خود برنامه ریزی کنید. انجام این کار به شما کمک می کند تا برای درگیر ساختن توجه خود به منابع آسانی اتکا نکنید که وسوسه کننده و اعتیادآور هستند، اما ارزش بلندمدتی در زندگی شما فراهم نمی کنند. در ادامه چند گزینه پیشنهادی برای گذران اوقات فراغت را بیان می کنیم:
- سرگرمی های ساختارمند یا تفریحی
-مطالعه کردن
-ورزش
-ملاقات های اجتماعی
برخی افراد ممکن است تصور کنند که افزودن ساختار به اوقات فراغت به آرامش آن ها آسیب می رساند؛ اما این تصور باور دقیقی نیست . مغز به تغییر نیاز دارد، اما لزوماً نمی خواهد متوقف شود. روزی که خود شما آن را کارگردانی کنید، نسبت به روزی که انتهای آن باز گذاشته شود، حس انرژی مجدد بسیار بهتری را برای شما فراهم می کند.
قانون شماره ۴: بخشهای کم عمق زندگی را کنار بگذارید
در سال ۲۰۰۷ ، شرکت نرم افزاری بیس کمپ از هفته های کاری ۵ روزه ، به هفته کاری ۴ روزه تغییر روش داد. مدیرعامل شرکت ، جيسون فريد گفت که دلیل انجام این کار، افزایش بهینگی در محل کار است. او متوجه شد که تیم کارمندان شرکت در ۴ روز توانستند همان میزان کاری را به اتمام برسانند که در ۵ روز انجام می دادند. معمولاً هنگامی که زمان زیادی به افراد داده می شود، اتلاف وقت بیشتری دارند. با کوتاه ساختن زمان کاری، به صورتی که وظایف شغلی کاهش نیابد، کارمندان می توانند از یک روز وقت آزاد بیشتر در هر هفته لذت ببرند. جیسون دریافت که جایگزینی کار کم عمق با کار عمیق که یکی از عوارض جانبی محدودیت زمانی است ، به تعالی شرکت کمک کرده است .
در اینجا، کال راهبردهایی برای شناسایی کم عمق بودن برنامه کاری شما ارائه می دهد؛ به طوری که می توانید میزان کار کم عمق را به صورت قابل توجهی کاهش دهید. حذف کامل کار کم عمق واقع بینانه نیست؛ زیرا بسیاری از فعالیتهای حاوی کار کم عمق، موجب تسهیل کار ا می شوند. کال هنگام صحبت درباره وجود کار کم عمق در زندگی، بر اصطلاح «مهار کردن» تأکید خاصی دارد. ظرفیت شناختی نیز یکی دیگر از مسائلی است که باید مورد توجه قرار داد. انجام کار عمیق از نظر شناختی طاقت فرسا است. تحقیقات انجام شده در مورد عملکرد به ما نشان داده است که یک فرد تازه وارد در زمینه کار عمیق، معمولاً می تواند روزانه حدود یک ساعت کار عمیق انجام دهد؛ در حالی که اگر فردی با انجام کار عمیق آشنا باشد، می تواند روزانه تا چهار ساعت به کار عمیق بپردازد. در صورتی که سعی کنید میزان کار بیشتری انجام دهید، احتمالاً بازده کمتری را تجربه خواهید کرد.
ممکن است این طور به نظر برسد که اگر شیفت کاری شما هشت ساعت طول می کشد، سقف چهار ساعت انجام کار عمیق، چهار ساعت اضافی برای پرداختن به کار کم عمق را در اختیار شما قرار می دهد؛ اما کال می گوید که نباید چنین کاری را انجام داد. کارهای کم عمق غالباً پیش بینی ناپذیر هستند و اگر مواظب نباشید به راحتی می توانند اتلاف وقت زیادی را در کار شما به وجود آورند . برای جلوگیری از بروز این مسئله، کال ۵ راهبرد ارائه می دهد:
راهبرد ۱: کل روز خود را برنامه ریزی کنید
مطالعات نشان داده است که ما در برآورد زمانی که صرف فعالیت های مختلف می کنیم، عملکرد بسیار بدی داریم. کال می گوید این مطالعات نشان می دهد که ما بیشتر روز خود را به صورت خودکار پیش می بریم. در صورتی که ما عمداً زمان خود را برنامه ریزی نکنیم، بروز مداخله در زمان از طریق کارهای پیش پا افتاده به راحتی امکان پذیر است . در ابتدای روز، یک دفترچه با ورقهای خط کشی شده بردارید، صفحه جدیدی را باز کنید و در سمت چپ صفحه هر دو خط از صفحه را به یک ساعت از روز اختصاص دهید. می توانید ساعات مختلف را نیز به بخش های جداگانه تقسیم کنید و برای هر بخش از آن ساعت ، فعالیت جداگانه ای در نظر بگیرید. حداقل طول یک بازه زمانی باید ۳۰ دقیقه باشد. کارهای مشابه را در یک بازه زمانی قرار دهید. به عنوان مثال، ارسال ایمیل به تاد، ارسال ایمیل به اتاق بازرگانی محلی، تماس گرفتن با دندان پزشک و غیره. از این برنامه به عنوان راهنما استفاده کنید. در طول روز ممکن است چند مورد جدید پیش بیاید. ممکن است زمان اتمام یک کار را به اشتباه برآورد کرده باشید یا کارهای فوری جدیدی پیش بیاید و برنامه ریزی فعلی شما را مختل کند. هنگامی که هر یک از این موارد اتفاق می افتد، باید برای مدت زمان باقی مانده از روز،مجدداً برنامه دیگری تنظیم کنید.
کال می گوید تجدید نظر در برنامه ریزی مسئله مهمی نیست. نکته اصلی این است که یک برنامه ریزی مدبرانه داشته باشید که همواره رفتار شما را هدایت کند. در صورتی که تجدید نظرها بیش از حد مکرر شود، باید پیش بینی بازه های زمانی خود را با دقت بیشتری انجام دهید.
همچنین می توانید از مقادیری استفاده کنید که از بازه های زمانی شما اضافه می آید. بازه زمانی برآورده شده برای یک کار پایان یافته را علامت گذاری کنید، سپس از بازه زمانی بعدی برای کار انعطاف پذیر دیگری استفاده کنید. در صورتی که پس از تکمیل اولین بازه زمانی به زمان بیشتری نیاز داشتید، کار را در بازه زمانی بعدی ادامه دهید. در صورت اتمام زودهنگام یک کار، باید گزینه ای جایگزین برای بازه زمانی دوم داشته باشید. انجام این کار از لزوم تجدید نظر در برنامه ریزی جلوگیری می کند.
برخی از افراد ممکن است نگران این مسئله باشند که برنامه ریزی کل روز باعث ایجاد محدودیت و وسواس بیش از حد و مانع از دستیابی به موفقیت می شود؛ اما کال می گوید لزوماً این گونه نیست . باید چند قانون مشخص کنید که به شما اجازه می دهد در صورت لزوم برنامه خود را نادیده بگیرید. به عنوان مثال، کال قانونی دارد مبنی بر اینکه اگر به بینش مهمی برخورد کند، به او اجازه می دهد به استثنای وظایفی که نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد، بقیه برنامه های روزانه خود را نادیده بگیرد. هنگامی که او توجه لازم را به بینش مورد نظر مبذول می دارد، برنامه خود را مجدداً مرور می کند و آن را برای بقیه روز مورد تجدید نظر قرار می دهد. به یاد داشته باشید برنامه ریزی محدودیت نیست؛ بلکه رهنمونی متفکرانه است .
راهبرد ۲: عمق هر فعالیت را ارزیابی کنید
برنامه ریزی روزانه می تواند میزان این را کنترل کند که تا چه حد خود را درگیر کار کم عمق می کنید؛ اما این مسئله که چه کاری واجد شرایط کار کم عمق است ، گاهی اوقات مشخص نیست .
تعریف کار کم عمق به این صورت است: «کارهایی که از نظر طاقت فرسا نیستند، کارهایی که حالت لجستیکی دارند، و اغلب حين حواس پرتی انجام می شوند. کارهای کم عمق معمولاً ارزش جدیدی ایجاد نمی کنند و تکرار آن ها آسان است .»
مثال هایی از کار کم عمق عبارت اند از: ایمیل، برنامه ریزی تماس تلفنی و غیره . برای ارزیابی اینکه کاری کم عمق است یا نه، از خودتان این سؤال را بپرسید:
«چقدر طول می کشد (چند ماه) تا فردی باهوش را که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده و تحت آموزش تخصصی در حیطه کاری من قرار نگرفته است برای تکمیل این کار آموزش داد؟»
این سؤال کمک می کند تا جایگاه کار مورد نظر را در مقیاس کار کم عمق مشخص کنید. هرچه زمان لازم برای آموزش موفقیت آمیز فردی برای انجام کار مورد نظر بیشتر باشد، احتمال آنکه کار عمیقی به نظر برسد بیشتر است؛ و هرچه زمان لازم کوتاه تر باشد، کار مورد نظر کم عمق تر خواهد بود .
راهبرد ۳: از رئیس خود درخواست کنید بودجه زمانی خاصی را به کارکم عمق اختصاص دهد
در اینجا کال پیشنهاد می کند که از رئیس خود (یا اگر رئیس ندارید) از خودتان بپرسید که چند درصد از وقت را باید صرف کارهای کم عمق کرد. البته باید قبل از چنین درخواستی کار کم عمق را برای رئیس خود تعریف کنید. پس از دریافت پاسخ سعی کنید به بودجه زمانی تعیین شده پایبند باشید.
این راهبرد به تصمیم گیری شما در زمینه انتخاب یا رد پروژه های آتی کمک خواهد کرد. ارائه حمایت در این زمینه از طرف رئیس، باعث می شود از نگرانی در مورد این خلاص شوید که معیارهای محیط کاری را برآورده نمی کنید.
کال می گوید در صورتی که رئیس شما پاسخی مبهم «هرچه بیشتر بهتر» ارائه دهد، در این صورت احتمالاً باید در شغل خود تجدید نظر کنید. کال می گوید این مسئله ممکن است نشان دهنده این نکته باشد که محیط کار فعلی شما از کار عمیق حمایت نمی کند و این مسئله مانع از این می شود که مهارت لازم برای پیشرفت در اقتصاد اطلاعات محور را در خودتان گسترش دهید.
در صورتی که شغل شخصی دارید، احتمال دارد تخصیص بودجه زمانی به کارهای کم عمق شما را به سمت تصمیماتی سوق دهد که ممکن است به دلیل سود بالقوه به آنها پاسخ مثبت دهید؛ اما این رویکرد، در جهت پیشبرد مهم ترین اهداف شما مفید نخواهد بود.
راهبرد ۱۲ کار خود را تا ساعت ۵:۳۰ عصر به پایان برسانید
کال بعد از ۵۱۳۰ عصر کار نمی کند. او رویکرد خود را «بهره وری بر اساس رنامه ثابت» می نامد. این رویکرد پیشنهاد می کند که زمانی را تعیین کنید تا هر روز کار شما در آن ساعت مشخص متوقف شود، سپس برای رسیدن به اهداف خود در زمان تعیین شده برنامه ریزی کنید.
رادیکا ناگپال ، استاد علوم رایانه ای هاروارد، مقاله ای در مورد روال بهره وری بر اساس برنامه ثابت خود نوشته است که آن را موجب تسهیل تصاحب عضویت خود در هیئت عملی می داند. دو قاعده ای که وی به مرور در زندگی خود به کار گرفت عبارت اند از: بیش از پنجاه ساعت در هفته کار نکند و سفر کردن را به ۵ مرتبه در سال محدود نماید.
کال می گوید که او نیز از رهنمونی مشابه پیروی می کند. رویکرد کال به او اجازه می دهد غالباً بدون تعمق زیاد، بیشتر «نه» بگوید. کال دریافت که ساده ترین راه برای «نه» گفتن این است که در مورد چرایی نه گفتن خود روشن اما در عین حال مبهم باشید. وقتی بیش از حد در مورد دلیل نه گفتن خود دقیق شوید، ممکن است طرف مقابل سعی کند روش هایی برای متقاعد کردن شما بیابد. به کار بردن عبارت های مبهم همچنین به شما کمک می کند که در ازای نه گفتن خود گزینه های جایگزینی برای افراد مطرح نکنید.
برنامه ریزی ثابت مستلزم آن است که بدانید وقت خود را صرف انجام چه کاری می کنید و درباره آن سختگیر باشید، باید به برنامه ریزی و عادات کاری خود بیشتر فکر کنید. به طور کلی، این راهبرد در نهایت منجر به این می شود که در زمان کمتری مقدار کار بیشتری را انجام دهید.
راهبرد ۵: خود را به راحتی در دسترس دیگران قرار ندهید
ایمیل یکی از مهم ترین عوامل سرقت توجه در کار دانش ورز است. کال سه نکته برای کمک به شما در بهبود روابط خود با ایمیل ارائه می دهد:
نکته ۱: به افرادی که به شما ایمیل می دهند زحمت بیشتری بدهید کال در مورد ایمیل از رویکرد فیلتر فرستنده استفاده می کند. این رویکرد مستلزم آن است که فرستنده قبل از تماس با او، خود را فیلتر کند. این رویکرد همچنین به تعیین سطح انتظارات نیز کمک می کند. در رویکرد کال، وی ایمیلی برای مقاصد عمومی ندارد. در صفحه تماس خود، او افراد مختلفی را برای برقراری تماس در جهت اهداف مختلف فهرست می کند. به عنوان مثال، نماینده ادبی او برای درخواست های مربوط به حق نشر فهرست شده است. وی همچنین آدرس های ایمیل خاصی نیز برای دسته های مختلف علایق دارد. او همچنین در صفحه تماس خود اعلامیه سلب مسئولیتی ارائه داده است که به افراد اطلاع می دهد تا در چه صورت و چه زمانی باید انتظار پاسخ را داشته باشد.
بسیاری از افراد تصور می کنند دیگران از عدم پاسخگویی آنها آزرده خاطر خواهند شد؛ اما کال دریافته است که اگر پیش از نیاز افراد به تماس با ما، به وضوح بیان کنیم که در چه صورت و چه مواقعی پاسخ گو هستیم، باعث آرامش خاطر فرستندگان می شود . نمونه های دیگری از فیلترهای فرستنده عبارت اند از:
الف) کلی هربرت - متخصص جمع آوری بودجه جمعی
به خاطر اینکه تعداد افراد زیادی سعی دارند تا با او ارتباط برقرار کنند، هربرت مجموعه ای از مراحل را ایجاد کرده است که افراد باید قبل از دسترسی به او طی کنند. ابتدا فرستنده باید بخش سؤالات متداول را بررسی کند تا ببیند آیا سؤال او قبلا پاسخ داده شده است یا خیر. در مرحله بعد، فرستنده باید یک نظرسنجی را پر کند. این نظرسنجی ارتباط موضوع مد نظر فرستنده با تخصص هربرت را می پیماید. اگر به صورت موفقیت آمیز به سؤالات نظرسنجی پاسخ دهید، باید هزینه ای جزئی بپردازید.
ب) آنتونیو سنتنو ـ صاحب وبلاگ Real Man Style
سنتنو از افراد می خواهد سؤالات خود را در یک انجمن عمومی ارسال کنند. این کار مانع از پاسخ مکرر به سؤالات مشابه می شود. سپس فرستنده ها باید با کلیک کردن سه گزینه تأیید کنند که هرزنامه ارسال نمی کنند و سؤالی که می پرسند در جای دیگری پاسخ داده نشده است .
نکته ۲: هنگام ارسال با پاسخ به نامه های الکترونیکی، کارهای بیشتری انجام دهید
برخی از ایمیل هایی که به دست ما می رسند ممکن است خیلی کوتاه باشند؛ تا حدی که وسوسه شوید سریع و با چند کلمه به آنها پاسخ دهید تا صندوق ورودی ایمیل خود را پاک کنید. کال می گوید از انجام این کار بپرهیزید. تداوم در تایپ کردن و برقراری ارتباط از طریق ایمیل، تنها موجب حواس پرتی بیشتر شما می شود. کال پیشنهاد می کند قبل از پاسخ دادن به یک ایمیل، سؤال زیر را از خود بپرسید:
«پروژه (یا هدف) مطرح شده در این پیام و کارآمدترین فرایند (از نظر پیام های ردوبدل شده) برای به نتیجه رساندن موفقیت آمیز پروژه مورد نظر چیست؟
پاسخ خود به این سؤال را در شیوه پاسخ دهی خود اعمال کنید. در پاسخ خود به ایمیل مورد نظر، مراحل فعلی و مراحل بعدی مورد نیاز را شرح دهید. کال این روش را «رویکرد فرایند محور» نسبت به ایمیل می نامد. اتخاذ این رویکرد به شما کمک می کند تعداد ایمیل های دریافتی را کاهش دهید و نسبت کمتری از پردازش ذهنی شما درگیر ایمیل باشد .
در مواجهه با هر ایمیل، خواه ایمیل جدیدی باشد یا پاسخ دادن به ایمیلی که دریافت کرده اید ، پروژه را در نظر بگیرید، موقعیت فعلی پروژه را توصیف کنید، سپس مراحل پیش رو را مشخص کنید.
ایمیل های فرایند محور ممکن است در کوتاه مدت فشرده به نظر برسند؛ اما در بازه طولانی مدت یک سرمایه گذاری محسوب می شود. تعهد به این رویکرد همچنین ممکن است کاری تکنیکی و دشوار به نظر بیاید. اگر این مسئله شما را اذیت می کند، می توانید بخشی از تعاملات ایمیل خود را به محاوره اختصاص دهید و بخشی را نیز برای ایمیلهای فرایند محور در نظر بگیرید .
نکنه ۳: پاسخ ندهید
زمانی که کال دانشجوی کارشناسی ارشد بود، متوجه شد که بسیاری از اساتید به ایمیل پاسخ نمی دهند. او بعداً دریافت که آنها این کار را برای جلوگیری از ارتباط سطحی انجام می دهند.. کال ۳ قاعده مطرح کرده است که می توانید در ارتباطات حرفه ای خود مورد استفاده قرار دهید تا تعیین کنید که آیا به یک ایمیل باید یا نباید پاسخ داده شود:
الف) ایمیل مبهم است
ب) ایمیل سؤال یا پیشنهادی نیست که علاقه شما را برانگیزد.
ج) اگر پاسخ دهید هیچ اتفاق خاص خوب یا بدی رخ نخواهد داد.
کال خاطرنشان می کند که موارد خاصی مانند پیامی از طرف رئیس وجود خواهد داشت؛ اما در مورد اکثر ایمیل ها، باید از معیارهای فوق پیروی کنید. همچنین باید متوجه باشید که ممکن است با اتخاذ این رویکرد برخی موارد را نیز از دست بدهید. ممکن است اتفاقات بدی رخ دهد؛ به عنوان مثال، ممکن است فردی از این کار شما ناراحت شود. می گوید باید به بروز چنین مواردی عادت کنید؛ زیرا تأثیر این منفی کوچک، در مقابل مقدار زمانی که با اتخاذ این رویکرد از انجام کار کم عمق اجتناب خواهید کرد، ناچیز است .
به طور کلی، رویکرد کال در مورد ایمیل، به شما کمک می کند تا وقت و توجه خود را آزاد کنید.
تجربه کار عمیق کال
کال می گوید که فلسفه کار عمیق او یک جدل اخلاقی نیست. او این فلسفه را با این عنوان ارائه کرده است که تمرکز کردن نتایج ارزشمند را به دنبال دارد.
بر اساس تجربه شخصی کال، کار عمیق به او اجازه داد در طی سال های گذراندن تحصیلات تکمیلی خود، در حالی که در روزهای هفته از ساعت ۵ بعدازظهر و آخر هفتهها کار نمی کرد، دو مقاله تخصصی بنویسد. وقتی به درجه استادی رسید نیز، نگران بود که مبادا برنامه اش با شرایط جدید او سازگار نباشد. به همین منظور، او برنامه کار عمیقی را طراحی کرد که متناسب با سبک زندگی جدید او باشد. او در طی دو سال نهایی گذراندن دوره فوق دکترا در دانشگاه MIT، آزمایش خود را شروع کرد. در اینجا برخی از عواملی را عنوان می کنیم که او به آزمایش آن ها پرداخت:
ایجاد محدودیت های ارادی در برنامه ریزی شخصی
زمان بندی دقیق ساعات کار عمیق
انجام مدیتیشن سازنده در مواقع پیاده روی
شناسایی مکان های خلوت مناسب برای تمرکز کردن
هنگامی که وی استاد دانشگاه جورج تاون شد، عادتهای کار عمیق او بسیار مفید واقع شدند. در موقعیت شغلی جدید تعهدات کاری وی افزایش یافت، اما تعداد مقالات تخصصی وی از دو مورد به چهار مقاله رسید.
کال در سومین سال استادی خود، متوجه شد که شدت کار عمیق او در حد و اندازه توانایی هایش قرار ندارد. فرایند عضویت او در هیئت علمی در شرف وقوع بود و او و همسرش در انتظار فرزند دوم خود بودند. علاوه بر این، درخواست وی برای دریافت یک کمک هزینه پژوهشی رد شد که به بسیاری از همکاران وی اعطا شده بود. در نتیجه تمامی این رخدادها، كال تصمیم گرفت روند کار عمیق خود را بهبود بخشد. او مصمم بود که کیفیت و نرخ انتشار مقالات علمی خود را افزایش دهد.
تلاش های وی در جهت بهبود عملکرد کار عمیق، او را وادار کرد که در مورد «نه» گفتن به چیزهایی به طور فزاینده ای سنگدل که تأثیر قابل توجهی روی اهداف او ندارند. او اغلب در مکان های خلوت خارج از دفتر کار خود همچنان کارش را ادامه می داد. او ساعات کار عمیق خود را در مکانی قابل مشاهده یادداشت و پیگیری می کرد و در هر فرصتی سعی می کرد مدیتیشن سازنده و مؤثری انجام دهد. او دیگر منتظر نمی ماند تا نزدیک شدن مهلت نهایی پایان کارها شدت کار عمیق او راافزایش دهند. اکنون، کار عمیق بخشی اساسی از هر برنامه روزمره وی بود
تلاش های کال به ثمر نشست. در سالی که کار عمیق خود را افزایش داد، با وجود اینکه بعد از ساعت ۵:۳۰ بعدازظهر کار نمی کرد، موفق به نگارش ۱ کتاب و انتشار ۹ مقاله تخصصی شد. کال می گوید که آن سال، سالی بسیار طاقت فرسا بود و قصد دارد در ادامه شدت انجام کار خود را تعدیل کند. پیام اصلی مورد نظر در اینجا این است که اتخاذ سبک زندگی مبتنی بر کار عمیق، می تواند نتایجی فراتر از آنچه را ایجاد کند که تصور می کنید.
کال مجدداً یادآور می شود که انجام کار عمیق آسان نیست. دستیابی به این امر مستلزم این است که در عادتهای خود تغییراتی اساسی ایجاد کنید. در رویکرد کار عمیق، در عوض اینکه با بررسی ایمیل احساس مثمرثمر بودن داشته باشید، باید روی تولید ارزش واقعی تمرکز کنید. هنگامی که معیار تولید ارزش را برای خود در نظر می گیرید، شایستگی خود را به آزمایش می گذارید. هضم مواجهه با این واقعیت که میزان شایستگی فعلی شما در سطحی قرار ندارد که تمایل دارید، می تواند بسیار دشوار باشد.
گردآوری : میثم پیرستانی