چالش کتابخوانی آبان ماه کتابی بود که نویسنده اش برنده جایزه غیر ادبی شده است. از بین لیست کتاب های که طاقچه معرفی کرده بود (میتوانید اینجا ببینید) در آخر به دو کتاب رسیدم. چرا ملت ها شکست میخورند و اخرین دختر. در آخر آخرین دختر را انتخاب کردم و امیدوارم بتوانم چرا ملت ها شکست میخورند را هم به زودی بخوانم.
نویسنده کتاب نادیا مراد دختر 28 ساله عراقی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح 2018 است. نادیا که جز اقلیت دینی – ایزدی – هست شاهد نسل کشی ایزدیها توسط داعش و قتل خانوادهاش بوده. نادیا در سال 2016 نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد و در همان سال جایزه ساخاروف برای آزادی اندیشه را به طور مشترک با یکی از دختران ایزدی دریافت کرد. این کتاب به همراهی جنا کراجسکی روزنامه نگار آمریکایی نوشته شده.
کتاب های زیادی روایت کر نسل کشی و تبعیضند. آخرین دختر روایتی است از نسل کشی ایزدی ها در داعش و به بردگی گرفتن دختران ایزدی. روایتگر مردمی است که زندگی معمولی شان سیاه شد. مردان و براردرانشان کشته شدند و دخترانشان به بردگی داعش درآمدند. علاوه براین کتاب روایتگر مبارزه و فرار نادیا از زندگی سیاهی ست که داعشیان برایش رقم زده اند.
بخشی از کتاب :
لباسهای ما از خاک و عرق خاکستری شده بود، اما به عوضکردن آنها فکر نمیکردیم. دیگر چیزی نمیخوردیم و فقط مقادیر کمی از آب ولرم بطریهای پلاستیکی را مینوشیدیم که زیر آفتاب مانده بودند. برق قطع شد تا برای باقی محاصره ذخیره شود. از برق ژنراتور برای شارژ موبایلهایمان و تماشای تلویزیون در زمان پخش اخبار گزارش جنگ با داعش-که البته همیشه هم همین را پخش میکرد-استفاده میکردیم. سرخط خبرها ما را ناامید کرده بود؛ حدود چهل کودک در بالای کوه شهنگال از گرسنگی و کمآبی جان خود را ازدست داده بودند و بسیاری دیگر درحال فرار مرده بودند. داعش بَعشیقه و بَهزانی، دو روستای بزرگ نزدیک موصل را گرفته بود؛ اما خوشبختانه بیشتر مردم آنجا توانسته بودند به کردستان عراق فرار کنند. هزاران زن و دختر ایزدی از سراسر شهنگال ربوده شده بودند. شنیدیم که داعش از آنها بهعنوان بردههای جنسی استفاده میکند.
***
هنوز فکر میکنم یکی از بدترین بیعدالتیهایی که انسان میتواند با آن روبهرو شود این است که مجبور باشی بهخاطر ترس، خانه و محل زندگیات را ترک کنی. هرچیزی را که دوست داشته باشی از تو میدزدند. زندگیات را بهخطر میاندازی تا جایی زندگی کنی که هیچ معنایی برای تو ندارد-جایی که واقعاً کسی تو را نمیخواهد، فقط بهخاطر اینکه از کشوری آمدهای که امروزه آن را با جنگ و تروریسم میشناسند. پس بقیهٔ سالهای عمرت را در حسرت آن چیزی که پشتسر گذاشتهای میگذرانی و درعینحال، دعا میکنی که کاش تو را به آنجا بازنگردانند. داستان حزنی این موضوع را به من نشان داد که مسیر پناهجویان عراقی همیشه به عقب، به زندان یا به جایی که از آن آمدهاند منتهی میشود.
کتاب را نشر کولهپشتی در 370 صفحه با ترجمه سمیرا چوپانی منتشر کرده. نسخه الکترونیک این کتاب را میتوانید از طاقچه دریافت کنید. اگر اهل کتاب صوتی هستید هم میتوایند نسخه صوتی کتاب را با ترجمه محبوبه حسین زاده از لینک زیر دریافت کنید. اگر اولین باریست که به طاقچه سر میزنید میتوانید اولین خریدتان را با 50 درصد تخفیف ثبت کنید.
کتاب الکترونیک :
کتاب صوتی :