گلها مثل خیلی از نمادهای دیگه از خیلی خیلی قبل، وارد زندگی انسانها شدن و هرکدومشون در فرهنگهای مختلف، معنای خاصی داشتن. مثلا گل نیلوفر که ریشه در خاک و ساقهاش توی آبه، برای ما ایرانیا یه جورایی نماد رشد و کماله و از اونجایی که در آب رشد میکنه جنبه تقدس داره و در دستان خیلی از الهههای ایران باستان دیده شده.
استاد سنتورم میگفت جدای از اینکه این گل، جعبه ذوزنقهای سنتورمون رو زیبا میکنه، برای صدادهی بهتر سنتور ایجاد شده و مکان قرارگیریش در صدادهی ساز و بازدهی امواج تأثیر بسزایی داره. اما وجود این دو گل برای من معنای دیگه ای هم دارن. من از اولین روزی که چشمم به گلهای سنتور و نقششون افتاد توی ذهنم نیلوفرهای مقدسی رو دیدم که ریشههاشون به روح نوازنده متصله و ساقهشون در دریای امواج بین دو صفحهی ساز میرقصه. بعد از اون روز، گل های سنتور متفاوتی روی سنتورها دیدم، حتی سنتورهایی دیدم که جای گل، نام سازنده ی ساز روش حک شده بود ولی مگه سنتور بدون گل هم میشه؟! اصلا سنتور با گلشه که سنتوره.
گل نیلوفر که در ضمیر ناخودآگاه آدمها ریشهای عمیق داره حالا روی جعبه سنتورم حک شده و در درون خودش، دنیای خدایان و انسانها رو احاطه کرده و با منشأ زندگی و تخیل آدمها جوش خورده؛برای من به این معنیه که اولینها رو به جهان پیوند میزنه. اولین آدمها، اولین انتزاع، اولین تصاویر، اولین صداها، اولین موسیقی ....
برای شما گلهای سنتور چه معنا و مفهومی دارن؟