محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
روز دوازده فروردین پرسشنامهای با 49 سؤال را به اشتراک گذاشتم. این پرسشنامه ابعاد اجتماعی متفاوتی از مواجهه ایرانیان با بحران کرونا را بررسی میکند. ظرف چهار روز 25073 نفر به این پرسشنامه پاسخ گفتند. پاسخگویانی را که سنشان کمتر از 15 سال ذکر شده بود از تحلیل کنار گذاشته و تحلیل بقیه پرسشنامهها (24447) انجام شد.
ذکر این نکته و هشدار ضروری است که این پرسشنامه در فضای مجازی و نه از طریق متداول مراجعه به منازل مردم تکمیل شده و بنابراین معرف جامعه ایران نیست. معرف نبودن به معنای بیاعتبار بودن دادهها نیست، بلکه قابلیت تعمیم دادن به کل جامعه ایران را ندارند. تعداد زیاد پرسشنامههای پرشده، ظرفیت خوبی برای طرح فرضیات مهم درباره ابعاد اجتماعی کرونا ایجاد میکند.
قول داده بودم نتایج را منتشر کنم و این کار را انجام میدهم. گزارش نهایی بیش از پنجاه صفحه است که مستقلاً منتشر میکنم، اما نتایج برخی تحلیلها هم احتمالاً برای خوانندگان جالب باشد. این اولین قسمت از تحلیلهای مختصرشده است. یک بار دیگر از همه کسانی که به این پرسشنامه پاسخ گفتند و در انتشار آن سهم داشتند سپاسگزارم.
1. 62.7 درصد پاسخگویان گفتهاند در صورت وضع جریمه یا محدودیت برای سفر، اقدام به سفر نمیکردهاند. این نکته فرصت از دسترفته سیاستگذاری برای اعمال محدودیت و کاهش احتمال انتقال ویروس را نشان میدهد.
2. میانگین نظر پاسخگویان درباره زمان طول کشیدن بحران کرونا به 3 ماه نزدیک است. 68.9 درصد پاسخگویان نیز زمان سه ماه و بیشتر را مد نظر دارند.
3. جامعه آمادگی ذهنی برای پذیرش بازههای زمانی سه ماه و بیشتر را دارد و از سوی دیگر به سختی میتواند هر سخنی درباره عادی شدن شرایط در کوتاهمدت را باور کند. اصرار بر کوتاهمدت خواندن بحران یا حرکت به سمت عادیشدن، بدون ارائه استدلال قانعکننده و شواهد معتبر، بیاعتمادی را افزایش میدهد.
4. چهار فعالیتی که بیشترین درصد گزینه «هیچ» را داشتهاند عبارتند از: بازی کامپیوتری (62.2 درصد)، نرمش و ورزش (24.9 درصد)، بازی و سرگرمی (22.9 درصد)، کتاب خواندن (21.9 درصد). درصد انتخاب گزینه «هیچ» در بقیه رفتارها زیر 5 درصد است.
5. بازگشت به شرایط عادی – با هر شرایطی از جمله رعایت استانداردهای بهداشتی و حمایت از اقشار آسیبپذیر اقتصادی – نظر 23.4 درصد پاسخگویان و ادامه تعطیلی تا مهار کامل بیماری نیز نظر 72.2 پاسخگویان است. این بدان معناست که علیرغم خطرات اقتصادی کرونا، اکثریت پاسخگویان با تداوم تعطیلی موافق هستند. دولت برای در پیش گرفتن هر سیاست دیگری به فرایند اطلاعرسانی و گفتوگوی اجتماعی صریح برای رسیدن به توافقی با جامعه نیازمند است.
6. 36.4 درصد افراد اعلام کردهاند که تا شش ماه یا یک سال بعد هم میتوانند از نظر اقتصادی تحت شرایط کرونا دوام بیاورند، اما بقیه که 65.6 درصد پاسخگویان را شامل میشود در زمان پاسخگویی هم از پا درآمدهاند (11.6 درصد) یا حداکثر تا مدت یک ماه دوام میآورند (52 درصد). این اعداد شدت ضربه اقتصادی ناشی از کرونا از نگاه پاسخگویان را نشان میدهد.
7. 36.6 درصد کل پاسخگویان معتقدند شش ماه تا یک سال دوام میآورند اما این میزان در بین کارکنان دولتی/عمومی 52.3 درصد است. این رقم در بازنشستگان نیز که درآمد ثابت دریافت میکنند 43.8 درصد و بالاتر از میانگین است. کارکنان بخش دولتی/عمومی تابآورترین گروهها در مقابل کرونا هستند. ضروری است دولت سناریوی کاستن از مخارج جاری کارکنان دولت (بالاخص کارمندان با حقوق بالاتر از سطح مشخص) و هزینه کردن آن برای گروههای به شدت آسیبپذیر از بحران کرونا را بررسی کند.
8. حدود 70 درصد کارکنان شاغل بخش خصوصی سقف تابآوری اقتصادی خود را تا یک ماه اعلام کردهاند که 12.3 درصد آنها نیز تا زمان پر کردن پرسشنامه ضربه اقتصادی اساسی خوردهاند. این داده ضرورت مداخله سریع و هدفمند، بدون هدررفت منابع در چارچوبهای متداول مداخلات دولت در اقتصاد ایران، را نشان میدهد.
9. مردان بیش از زنان و کلیت پاسخگویان بهطور کلی، بیشتر فعالیتهای فراغتی ساکن و کمانرژیبر در ایام قرنطینه انجام دادهاند. این گونه فعالیتها باعث چاقی، کاهش سلامت، به علاوه ظرفیت بیشتر برای تنش میشوند. روابط بررسیشده نشان میدهد کسانی که تنش با سایر اعضای خانواده را تجربه کردهاند یا تجربه خوبی از قرنطینه ذکر نکردهاند، بیشتر بر فعالیتهای ساکن کمانرژیبر و تلویزیونمحور متمرکز بودهاند.
10. دارندگان جایگاههای اقتصادی-اجتماعی پایینتر کمتر به فعالیتهای «ارتباطی انرژیبر» پرداختهاند. صدا و سیما به عنوان کانون یکی از فعالیتهای تلویزیونمحور، میتواند برنامههایی برای افزایش تشویق به فعالیتهای ورزش و نرمش و توسعه فراغت ارتباطی و محتوایی در ایام قرنطینه ارائه کند.
11. 47 درصد پاسخگویان اثر تحریمها بر ظرفیت کشور برای مقابله با کرونا را زیاد و خیلی زیاد ارزیابی میکنند. هر قدر باور به آسیب تحریمها به کشور افزایش مییابد، باور به ظرفیت دولت برای حمایت اقتصادی از آسیبدیدگان کرونا نیز کمتر میشود. هر گونه گفتار و ایدهای درباره فرصت بودن تحریمها یا بیاثر بودن آنها بر ظرفیت مقابله با کرونا، در چنین شرایطی، بر بیاعتمادی میافزاید و دال بر پنهانکاری تفسیر خواهد شد.
12. بیش از نیمی از پاسخگویان (51.4 درصد) توان دولت برای حمایت اقتصادی از آسیبدیدگان را از کم تا هیچ ارزیابی میکنند. دولت نیازمند گفتوگوی اجتماعی صریح، تشریح تواناییها خود و اولویتبندی کردن اهداف کمک است. بیش از نیم جامعه ظرفیت و توان کم دولت برای حمایت اقتصادی از آسیبدیدگان را باور دارد و میتوان از این به عنوان ظرفیتی برای گفتوگو درباره چگونگی حمایت اجتماعی از آسیبدیدگان و طراحی مدلهای حمایت اجتماعی متناسب با این شرایط استفاده کرد.
13. احساس خطر از جانب کرونا کاملاً خصیصه طبقاتی و مرتبط با جایگاه افراد در مراتب اقتصادی-اجتماعی دارد و هر قدر افراد جایگاه پایینتری را اشغال میکنند، احساس خطر آنها بیشتر است. احساس خطر تابع متغیرهای فردی و روانی افراد نیست و کاملاً از جایگاه اقتصادی-اجتماعیشان تأثیر میپذیرد.
14. فقط 2.2 پاسخگویان گفتهاند که در ایام نوروز سفر رفتهاند.
15. دو گروه، یعنی کسانی که به دلایل شغلی یا شرکت در مراسم سفر کردهاند، به نسبت بقیه، بیشتر در مقابل محدودیت سفر مقاومت میکردهاند. در بقیه گروهها بیش از 60 درصد تا 79.3 درصد (در گروه مسافران تفریحی) در صورت وضع مانع و محدودیت از سفر صرفنظر میکردهاند. این نکته ظرفیت بالای ممانعت از سفرهای نوروزی در صورت در پیش گرفتن رویکرد فعال به منع و محدود کردن سفر را نشان میدهد. ظرفیتی که از آن استفاده نشد.
16. 64 درصد آنها که مسافرت رفتهاند در طول مسیر در ایستگاههای غربالگری وزارت بهداشت، تبسنجی شدهاند.
17. مازندران (10.8 درصد)، اصفهان (8.2 درصد)، خراسان رضوی (7.6 درصد)، تهران (7.4)، خوزستان (6.2) و فارس (5.4) نیز مقصد بیشترین سفرها بودهاند. از آنجا که عمده پاسخگویان مسافر تهرانی بودهاند، و بهطور سنتی سفر به شمال ایران در این گروه زیاد است، مازندران در صدر پذیرندگان مسافر بوده است.
18. مردان به طرز معناداری بیش از زنان قرنطینه خانگی را رعایت نکردهاند. 10.9 درصد مردان پاسخگو قرنطینه را رعایت نکردهاند و این رقم در زنان 5 درصد است. با توجه به نقش مردان در کار بیرون از خانه، نتیجه طبیعی است اما هم ابتلای احتمالی بیشتر مردان به کرونا را توضیح میدهد، و هم ضرورت تمرکز بر اطلاعرسانی و آموزش به مردان برای مقابله با بحران کرونا را یادآور میشود.
19. پاسخگویان در قرنطینه، بیش از هر فعالیتی، سرگرمی با گوشی موبایل، خواب و استراحت و پرسهزنی در اینترنت را به عنوان سه فعالیت اول، تجربه کردهاند.
20. هر قدر جایگاه اقتصادی-اجتماعی افراد بالاتر است (که به معنای داشتن منازل بزرگتر و سرمایه فرهنگی بیشتر برای ارتباطگیری و زمینه مساعدتر برای فعالیتهای انرژیبر است) سطح فعالیتهای «ارتباطی انرژیبر» افزایش مییابد، و در عوض با پایینتر رفتن جایگاه اقتصادی-اجتماعی، سطح فعالیتهای تصویرمحور و ساکن کمانرژیبر بیشتر میشود.
21. پاسخگویان در مجموع دولت ایران را در مواجهه با بحران کرونا، بسیار ناموفقتر از دولتهای کره جنوبی، چین و آلمان ارزیابی کردهاند. ارزیابی آنها از عملکرد دولت ایران در مقایسه با آمریکا، فرانسه و انگلستان، مناسبتر است.
22. 65.9 درصد پاسخگویان عملکرد دولت در بحران کرونا را در مقایسه با سایر دولتها دارند، پایینتر ارزیابی کردهاند.
23. 17.7 درصد پاسخگویان عملکرد دولت را همسطح سایر دولتهای ارزیابی میکنند.
24. 16.3 درصد عملکرد دولت را بهتر از سایر دولتها ارزیابی میکنند.
25. دولت نیازمند آن است که اطلاعرسانی گسترده و شفافی درباره همه اقداماتی که برای بحران کرونا انجام داده است ارائه کند تا حد ممکن به اصلاح ذهنیت شهروندان درباره عملکردهایش بینجامد. تقویت اعتماد به دولت برای غلبه بر بحران کرونا ضروری است. این نکته زمانی مهم میشود که در بخش دادههای مربوط به ارزیابی اطلاعرسانی مشخص میشود که فقط 15.8 درصد پاسخگویان کیفیت اطلاعرسانی درباره مبتلایان و جانباختگان را خوب و خیلی خوب ارزیابی کردهاند و 16.4 درصد پاسخگویان کیفیت اطلاعرسانی درباره جلسات و تصمیمات دولت را خوب و خیلی خوب ارزیابی کردهاند.
26. 28.4 درصد پاسخگویان خود را در زمان پاسخگویی به پرسشنامه نیز نیازمند کمکهای فوری اقتصادی دولت دانستهاند. این رقم در سؤالی درباره تداوم بحران کرونا به 44 درصد رسیده است. این نشان میدهد کل نظام به سرعت با بحران اقتصادی عمیقی مواجه میشود که حتی در نمونه پاسخگویان این تحقیق که تورش و اریب به سمت اقشار اقتصادی-اجتماعی متوسط و بالاتر دارد، درصد نیازمندان کمک فوری را به 44 درصد میرساند. تدوین نظامی با حداکثر دقت ممکن برای مداخلات حمایتی ضروری است.
27. کارکنان دولت/بخش عمومی در معرض کمترین آسیبپذیری و در مقابل زنان سرپرست خانوار، در حال حاضر و در صورت تداوم بحران در معرض بیشترین آسیبپذیری قرار دارند. داشتن نظام شناسایی افراد آسیبپذیر ضروری است و با توجه به طولانیشدن احتمالی بحران، اقدام برای تکمیل نظام شناسایی موجود بسیار ضروری است.
28. دولت سخت نیازمند بالا بردن سطح کیفیت اطلاعرسانی درباره کرونا و همچنین جلسات و مصوبات خود در این زمینه است. همه توصیههای متخصصان رشتههای مختلف و ماهیت بدخیم بحران کرونا الزام میدارد که اعتماد اجتماعی شکل بگیرد و این اعتماد در شرایطی که فقط حدود 16 درصد پاسخگویان به کیفیت خوب اطلاعرسانی درباره مبتلایان و جانباختگان یا جلسات و مصوبات دولت باور دارند، به دست نمیآید. کیفیت متفاوتی از اطلاعرسانی برای غلبه بر این بحران ضروری است.