عمر، باارزشترین سرمایهای هست که به هرکدوم از ما انسانها تعلق گرفته و عملاً از طلا هم ارزشمند تره. زمان خواص جالبی داره، نه میشه ذخیرهش کرد، نه میشه متوقفش کرد و نه میشه اون رو به عقب برگردوند (حداقل تا همین الآن).
خب وقتی به جامعه نگاه میکنید، افراد رو پیر، میانسال، جوان و نوزاد میبینید؛ سوال: آیا همهی انسانها تا مرحلهی پیری و کهنسالی پیش میرن؟! خیر.
پس تضمینی وجود نداره که مدت زمان عمر ما چقدره و این سرمایهی گذرا، تا کی قابلاستفاده هست.
رک بگم، هرطوری که بررسی کنید، باارزش تر از عمر پیدا نمیکنید؛ واقعا غیرقابل قیاس با هر سرمایهی دیگهایه. حالا افراد قدر این عمر رو میدونن؟!
هرکس به نحوی این سرمایه رو خرج میکنه برای اهداف مختلف و هر کسی راجع به نحوه استفاده از این سرمایه، اختیار تمام و کمال داره به طوری که میتونه همین الآن به زندگی خودش پایان بده و یا تا موقع مقرر برای ادامه حیات تلاش کنه.
همین الآن شما میتونید هرکاری کنید؛
+ هرکاری؟!
بله دقیقا، هرکاری.
+ ولی نمیشه.
بله شما به خاطر بعضی عواقب و تعهدات نمیتونید خیلی راحت به خودتون اجازه دست زدن به هرکاری رو بدید، ولی اگه دقت کنیم، ما تمام روزمون یعنی بیست و چهار ساعت در هر شبانهروز در اختیار داریم و انتخاب با ماست.
راستش من نمیخوام وارد بُعد فیزیکی ماجرا از لحاظ زمان و نسبیت بشم، برای همین از این جهت به این متن نگاه نکنیم.
هرچقدر بیشتر جلو میریم، به نظر میرسه امکان هدر دادن این سرمایه بیشتر و راحتتر از قبل میشه و درست مثل باز کردن شیر آب اون رو هدر داد و از بین برد، حتی طوری که خودمون متوجهش نشیم.
اینکه متعهد و مسئول باشیم در قبال تکتک ثانیه هایی که هرلحظه ما رو به مرگ نزدیکتر میکنه، میتونه کمک شایانی به ما در زندگی کردن کنه؛ بالاخره وقتی ارزش یه چیز روشن باشه، کسی دوست نداره راحت از کنارش رد شه و اهمیتی نده.
یکی از چیزایی که این روزا باعث هدررفت ساعات و عمر آدما میشه، تلفن همراهه...
بیاید یه حسابکتاب ساده انجام بدیم، فرض کنیم یه فرد، روزانه یک ساعت از تلفن همراه برای امورات غیرضروری و صرفاً برای گذران وقت استفاده کنه (بی هدف)، اگه ضرب در 365 کنیم، میشه 365 ساعت در سال! به عبارتی 15 روز از 365 روز زندگیش در طی یک سال رو به باد میده، یعنی تقریباً دو هفته.
این یه مثال معقول بود، خیلی از افراد ساعات بیشتری صرف میکنن، شاید 3،4 یا حتی 5،6 ساعت! حساب کنیم تقریبا دو ماه از هرسالشون رو این افراد از دست میدن با این ساعات...
بذارید برای کنکوری ها مثل خودم، یه مثال بزنم، اگه یه کنکوری هر روز فقط نیم ساعت صرف گوشی کنه، در ماه میشه 900 دقیقه یعنی 15 ساعت؛ یه کنکوری خوب میدونه 15 ساعت یعنی چی!
+ یعنی از تکنولوژی استفاده نکنیم؟!!
من چنین چیزی نگفتم، من منظورم اینه که اگه واقعاً نیاز و ضرورتی به صورت هدفمند برای استفاده از تلفن همراه وجود نداره، و فقط برای گشت و گذار و از روی بیکاری قراره وقت صرفش بشه، لطفا وقتتون رو نسوزونید.
+ خب حالا مگه چقدر زمان میره، اصلا بذارم کنار که بیکار میمونم!
اون اعداد ارقام بالا رو یادتونه؟! مثلا اون فردی که فقط به خاطر گوشی حدوداً یکی دو ماه از 12 ماه سال رو از دست میده، تو اون مدت خیلی کارا میتونه انجام بده که براش سودمند باشه.
ولی بازم میگم، هرکس برای زمان خودش، مختاره.
تا چندماه پیش که کلاس زبان میرفتم، دو نفر بودن که وقتی میاومدن سرکلاس بلافاصله گوشی رو در میاوردن و مشغول میشدن، این در حالی بود که معلم درس میداد و از اونها سوال میپرسید... خب چرا باید سرکلاس مشغول کار دیگه باشن؟! هرچیزی جای خودش.
خلاصه که مراقب ساعات و دقایق عمرمون باشیم که پیوسته میگذرن و به آخر نزدیک میشن.