قدیمی
قدیمی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم!

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
من به صد حیله و ترفند به تو نخ دادم

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
من که هر دم که شما امر کنی آمادم

شهره شهر شدیم و چَتمان لو رفته
من از این حادثه بیش از همه کس ناشادم


زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم


سرآغاز وصال (پیام های پیامرسان وطنی معشوق)

Hafez
سلامی چو بوی خوش آشنایی
11:30 PM ᅑ


Hafez
چه شود گر به سلامی دل ما شاد کنی
11:45 PM ᅑ


خب حالا..... سلام ?
ᅏ PM 11:49


Hafez
دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش
11:50 PM ᅑ


نِ! باریک ا.. ??
از اینکارا هم بلد بودی ما خبر نداشتیم ?
ᅏ PM 11:54


Hafez
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
11:55 PM ᅑ


آها! حالا دوزاریم افتاد ??‍♂️
میگم آفتاب از کدوم طرف در اومده مهربون شدی ?
ᅏ AM 0:01


Hafez
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
جمال چهره تو حجت موجه ماست
00:02 AM ᅑ


برو !! خودتی!!! یعنی اون موقع که هر روز هر روز با طرف تو کافه نادری قرار میذاشتین هم باز تو فکر و خیال روی ماه ما بودی؟! ?
میگم با وفا! میذاشتی لااقل دو روز بگذره از کات کردنت بعد از یه یار جدید رونمایی میکردی ?
حالا واسه دلبری کردن وقت زیاده، زود تند سریع بگو ببینم چیطو شد که ایطو شد؟! دارم می میرم از فضولی ?
ᅏ AM 0:04


Hafez
زین قصه بگذرم که سخن می شود بلند
00:05 AM ᅑ


زیر لفظی می خوای؟! بگو دیگه ?
من که تا کل داستانو برام تعریف نکنی خوابم نمی بره ...
ᅏ AM 0:06


Hafez
به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت
رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت
00:08 AM ᅑ


چییی میگی!!! مگه رقیبی هم در کار بود؟! ?
نکنه اون پسره دیلاقِ از خود راضی رو می گی؟!! ??‍♂️
غصه نخوریا؛ اون دختره ایکبیری اصلا لیاقت تو رو نداشت ?
دیگه دیر وقته عشقم, بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه ?? ?
ᅏ AM 0:10


Hafez
صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
که ز بند غم ایام نجاتم دادند
??
?
00:11 AM ᅑ




فردای آن روز (پیام های گوشی حافظ)

Yare Shirin Sokhane Nadere Goftar
فردا چیکاره ای؟? یه پارتی دعوت شدم خفن
تو هم بیا یکم حال و هوات عوض بشه
07:40 PM ᅑ


شکر خدا که از مدد بخت روزگار
امروز قدر پند عزیزان شناختم
ᅏ PM 7:41


Yare Shirin Sokhane Nadere Goftar
الان این که گفتی یعنی چه؟؟ ? اون عزیز موعظه گو کیم دی؟
07:41 PM ᅑ


یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست

گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند
"برآتش تو بجز جان او سپند مباد"
ᅏ PM 7:43


من که از آتش دل چون خم می در جوشم
اینقدر هست که گه گه قدحی می نوشم
ᅏ PM 7:44


Yare Shirin Sokhane Nadere Goftar
اوووف، بابا آتیش ♨️جیزززز
ببین اصلا نگم برات خیلی جای ردیفیه هرچی بخوای اونجا موجوده
07:45 PM ᅑ


ساز چنگ، آهنگ عشرت، صحن مجلس، جای رقص؟!!! ?
ᅏ PM 7:45


Yare Shirin Sokhane Nadere Goftar
Yeeesss ?
07:46 PM ᅑ


رقصیدن سر و حالت گل
بی بوس و کنار خوش نباشد ??
ᅏ PM 7:49


Yare Shirin Sokhane Nadere Goftar
خیلی بی جنبه ای، دو دیقه بهت خندیدیم روت وا شد
اصلا میدونی چیه
بنظرم خوب شد ولت کرد. حقت بود ? برو به .... ? اَه
?
07:51 PM ᅑ


من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
ᅏ PM 7:53


بازآ که توبه کردیم، از گفته و شنیده ?
ᅎ PM 9:59


زبان آتشینم هست، لیکن در نمی گیرد
ز هر در می دهم پندش، ولیکن در نمی گیرد ??
ᅎ AM 0:02




لازم به ذکر است که تمامی ابیات استفاده شده از جناب آقای حافظ بوده و قابل استناد و پیگیری در تمامی مراجع قضایی و فتایی، محافل عمومی و خصوصی و درگوشی می باشند.

دیدیم پلیس فتا حواسش به خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی متخلص به «حافظ» نیست زین سبب بصورت آتش به اختیار عمل کرده و راسا با سردبیر "نشر اکاذیب" رایزنی نمودم تا این گفت و گوی وقیحانه بدون فیلتر را جهت عبرت آموزی عموم هموطنان، در خارج از فضای مجازی بصورت گسترده ای به چاپ برسانیم تا هم در فضای مجازی و هم در فضای غیر مجازی از طرح صیانت حمایت نموده و از گفت و گوهای پشت پرده جوانان بی حیا پرده برداری کرده باشیم. باشد که از این طریق موجبات رضایت مسئولین همیشه در صحنه سانسورچی را فراهم نموده باشیم.
با افتخار ، اینجانب به اشتراک گذارنده پیام ها، رفیق گرمابه و گلستان جناب حافظ؛ ژاژخای کبیر، قدیمی.
طنزحافظمسابقه دست‌اندازحال خوبتو با من تقسیم کنکلاژنوشته
ابیات پیش روی تو افکار روشن است، در روزگار دانش و بینش، سکوت چیست! "فریاد زمانی"
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید