آینده مکانی است که همه ما دوست داریم به آن پناه ببریم . دلیلش کاملا مشخص است . آینده در ذهن ما شکل می گیرد و به صورت بیرونی وجود ندارد بنابراین هر آن که به آن فکر میکنیم با سلیقه خود آنرا زینت می بخشیم و دوست داریم سریع تر به آن نقل مکان کنیم . اما آینده ای وجد ندارد و گذشته هم گذشته ما در وسط زمان حال زندگی می کنیم و چه بسا با نادیده گرفتن این زندگی در جستجوی آینده بیهوده به جلو می رویم . تمامی واژه هایمان اما و اگر هایی شده که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد و یا ممکن است اتفاق نیفتد . تفاوت بین موفقیت و موفق نشدن در این است که در کدام زمان زندگی می کنیم و چه اندیشه هایی را در فکر خود می پرورانیم . زندگی با تمامی بالا و بلندی هایی که دارد همیشه در ذهن ما تبدیل به یک مسیر هموار زیبا در یک آینده ای دور تبدیل می شود . این قدرت ذهن ماست که خود را از هر گونه تشویش و آزردگی رهایی دهد و به مکان امن و آرام کوچ کند . بنابراین این ذهن دست ما نیست .
اگر فکر کنیم کاری که انجام می دهیم واقعا خوب است و در حیطه علاقه ما قرار دارد دیگر لازم نیست که نران این باشیم که در آینده جه اتفاقی ممکن است بیفتد چون اگر هر لحظه از آن زمان را در زمان حال زندگی کنیم هم بهتر یاد می گیریم و هم به دور از نگرانی های آینده و حوادثی که اتفاق خواهد افتاد به کار خود ادامه می دهیم . جهان پسامدرنیسم ذهن ما مکانی پر از اما و اگر هایی را برایمان تداعی می کند . بهتر است از زمانی که در آن هستیم زندگی کنیم و به اندازه کافی لذت یادگرفتن را ببریم تا بعدها حسرت روزهای از دست رفته را نخوریم .