خرده افکار یک بازاریاب دیجیتال... پیشرفت کاری آدمها دغدمه منه.
فریلنسرها را سرکار نگذاریم!
تازه سربازیم تموم شده بود و دنبال کار می گشتم، اما نمی دونستم باید از کجا شروع کنم به خاطر همین توی همه ی کانال های استخدامی کشوری و استانی عضو شدم؛ خیلی هم به دوست و آشنا نسپردم که برام کار جور کنن؛ نمی دونم، چون شاید خجالت می کشیدم که برچسب " بیکار بودن " رو به خودم بچسبونم.
اما همه فامیل های عزیز از دور تا نزدیک به صورت خودجوش به فکر جور کردن کار برای من بودند، از شاگردی سوپر مارکت گرفته تا کارشناسی ترخیص کالای گمرک (!) انگار تنها چیزی که مهم نبود مهارت ها و علاقه من بود و فقط مهم این بود یه کاری پیدا بشه تا آدم بیکار نباشه !

این قضیه بیکاری حتی اثرات جانبی نامطلوبی هم روی رفتار من داشت، با اینکه من آدم برونگرایی هستم اما سعی می کردم کمتر توی جمع ها حاضر بشم، چون:
شب داخلی - مهمانی در خانه ما
یک فامیل دور از اونایی که سالی یه بار می بینشون ( با خنده و شوخی) : " چیکار می کنی بالاخره؟ کار پیدا کردی یا هنوزم سربار خانواده ای ؟" ( چند کارمند دون پایه قهقه می زنند...)

من ( در ذهنم ): به قول جناب خان هِه هِه هِه و ... نه که حالا خودت مدیر عامل مایکروسافتی! بدبخت من که میدونم به خاطر بابات بهت کار دادن !
پوسخندی می زنم و با کارد میوه خوری گردنش همچون آریا استارک فقید می درم !

اما من ( در واقعیت ) : بله من دنبال کارم ولی متاسفانه شرایط اقتصادی کشور و فلان و بهمان و ....
دیگه میزدم توی جاده خاکی و سعی می کردم بحث بیکاری رو طوری جلوه بدم که انگار همه بیکارن و من فقط تنها نیستم تا بتونم برچسبی " بیکاری" روی بقیه هم بزنم که کمتر احساس سرافکندگی کنم.

تا اینکه یکی از دوستان عزیزم از سر خیرخواهی سایت پونیشا رو بهم معرفی کرد و گفت می تونی توی این سایت پروژه های خوبی بگیری و همه دارن توش کار می کنن و ... از این حرفا.
گفتم یه امتحانی بکنم شاید بد نباشه؛ اگر با پونیشا کار کرده باشید، خودتون می دونید که پونیشا 5 تا پیشنهاد رایگان همون اول بهتون میده تا بتونید به کارفرمایی که پروژه تعریف کرده پیشنهاد بدید، اما بعدش که پیشنهادهای رایگان تون تموم بشه باید اشتراک ماهیانه خریداری کنید.
بعد از اینکه حساب کاربری خودمو ساختم، رفتم ببینم پروژه های ایجاد شده چطوریه؛ باورم نمی شد که کسی با این قیمت های پایین حاضر باشه طرح بزنه یا سایت بالا بیاره ! از تعجب چشمام چهارتا شد ! مثلا واسه یه پروژه طراحی سایت کارفرما بودجه شون بین 100 هزار تومان - 500 هزار تومان تعریف کرده بودند! و از این دست موارد کم نبود.

شاید با خودتون بگید هیچ کس این کارو قبول نمی کنه اما با کمال تعجب چندین پیشنهاد کار زیر اون پروژه مطرح شده بود که باعث شد من بعد از تموم شدن پیشنهادهای رایگان کلا از این سایت ناامید بشم و دیگه سراغش نرم.
تا اینکه یه روز همون دوستم زنگ زد و گفت پونیشا یه پیشنهاد کار خیلی خوب برام ایمیل کرده که من وقت نمی کنم انجامش بدم اما اگه تو بتونی پروژه رو بگیری تا یکسال آینده کارت جوره !
از توضیحات پروژه اینطور برمی اومد که کارفرما یه واردکننده کفش و لباس یا همچین چیزیه که می خواست عکس های گرفته شده از محصولاتش رو برای سایتش ریتاچ و دوربر کنه و مثل اینکه هر ماه کلی جنس وارد می کردند. اما گفته بود برای نمونه کار باید عکس چندتا کفشی که لینکشو گذاشتم دانلود کنید و طبق توضیحات فایل PDF همشو انجام بدید و برام بفرستید .
من معمولا وقتی پای فوتوشاپ میشینم دیگه نمی فهمم زمان چطوری می گذره و اینطوریه که بعد سه ساعت از روی درد گردن و کمرم تازه می فهمم چند ساعته که از روی صندلی تکون نخوردم .

دقیقا یادم نیست چند ساعت طول کشید ولی طبق وقتی که ازم گرفته بود یه قیمتی دادم که رقابتی باشه. البته مجبور شدم برای دادن این پیشنهاد اشتراک ماهیانه هم تهیه کنم ( به قیمت 25 هزارتومان ) و دوستم هم پیشنهاد کرد چون پروژه خوبیه بیا 10 هزارتومان دیگر هم بده تا پیشنهاد تو رو اول نمایش بده !
خلاصه آقا ما هم کار کردیم هم 35 هزارتومان خرج کردیم بلکه بتونیم این پروژه رو بگیریم.
بعد از دو روز:
کارفرما:" جناب عراقی کارتون رو دیدم و خوب بود البته باید هر کدومش رو نهایتا ظرف فلان دقیقه انجام بدید تا بتونید روزی n تا عکس تحویل بدید!"
من: " بله ممنونم بابت حسن توجهتون برای این تعداد مشکلی از جهت پیاده سازی وجود نداره :) "
کارفرما : " حالا شما شماره تون رو بدید، البته الان نزدیک کریسمسه کاری نداریم (!) اگه نیاز شد خبرتون می کنم! "

شماره رو دادم و تا به امروز یعنی نزدیک 5 ماه گذشته و از نامبرده خبری در دست نیست! ( البته بعد از چند وقت که رفتم دوباره پروژه رو بررسی کردم دیدم کارفرما کلا پاکش کرده بود! یعنی حتی کس دیگری هم انتخاب نشده بود.)
من موندم و 59 تا پیشنهاد کاری که از سایت خریده بودم ( بخوانید: روی دستم باد کرده بود!) اما ناامید نشدم و بازم اگر کار خوبی بود پیشنهاد می دادم ولی حدود 45 تاش سوخت !
خلاصه اگر کارفرما هستید لطفا مردم رو سرکار نذارید و اگر فریلنسر هستید برای خودتون و تخصص تون ارزش قائل باشید و چهارچوب قیمتی خودتون رو داشته باشید، به هر کسی پیشنهاد ندید و با هر قیمتی کار نکنید!
نظر شما راجع به اینجور سایتای فریلنسری چیه؟ اگر تجربه ای داری برام کامنت بذار.
ارادت:)
مطلبی دیگر از این نویسنده
چرا اغلب ما در موقعیت های حساس گند می زنیم؟!
مطلبی دیگر در همین موضوع
سه. روایتِ خبرِ مرگِ خانمِ ح
بر اساس علایق شما
حالِ نوی شما مبارک! 🌱