Mostafa Hadavi مصطفی هادوی
Mostafa Hadavi مصطفی هادوی
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

آنچه کرونا به من داد ( خوب و بد )

تیتر رو ساده و کوتاه نوشتم، این روز ها داریم با کرونا سر و کله میزنیم و تمام تلاشمون بر حداقل ارتباط حضوری و فیزیکی با اطرافیان و دوستان و همکاران هستش، مونس و همدممون شده گوشی و لپتاپ و ابزار های دیجیتال، چرا که بیشتر ارتباط ما با جامعه مون و حتی برای رفع نیازهای روزمره مون در این ابزار ها خلاصه میشه...

راستی انسان اگه ارتباطات اجتماعی نبود، چه اتفاقی براش میفتاد ؟ منقرض شده بود شاید ... یا این روزها اگه ابزارهای دیجیتال نبود، اونوقت چه اتفاقی میفتاد یعنی ؟ چه کابوس ترسناکی بود زندگی در اون صورت ....

بگذریم...


اخیرا یه پویش به نام #روایتگرباش در ویرگول دیدم و چون اخیرا تمایل بیشتری به نوشتن پیدا کردم، تصمیم گرفتم با نوشتن این پست، هم در این پویش شرکت کنم و هم به چیزهایی که کرونا به من داد! یا از من گرفت! اشاره کنم.

اوایل اسفند ماه 1398 و اوایل شروع زمزمه های شیوع کرونا در ایران بود که ناگهان مریض شدم و چند روز تب شدیدی داشتم و مرخصی گرفتم و توی خونه موندم تا کسالتم کامل رفع بشه و فکر کنم اون تب و مریضی در واقع کرونا بود. اما روی دیگر ماجرا این بود که اون زمان تا یک ماه کلا سعی کردیم از خونه خارج نشیم و خودم و همسر و فرزندم جایی نرفتیم تا اگر مریض بودیم هم به کسی انتقال ندیم و این شروع وقت گذروندن با خانواده بود و همینطور داشتن وقت آزاد بیشتر برای خودم...

در همین دوران ناگهان بسیاری از شرکت ها و افراد مشهور در حوزه مورد علاقه من ( دیجیتال مارکتینگ) شروع به برگزاری رویدادهای آنلاین و وبینارهای زیادی بصورت رایگان کردند. شب ها توی اینستاگرام لایو ها اینقد شلوغ بود که نمیدونستم کدوم رو دنبال کنم.


بسیاری از اساتید داشتند توی ساعت های شش تا یازده شب آموزش های رایگان ارائه می دادند و همین بود که تلفن همراه و اینستاگرام و وبینارها شده بود دریچه حضور ما در دوره های آموزشی رایگان و پولی بسیاری از اساتید دیجیتال مارکتینگ و حوزه های جذاب دیگه برای من.

توی این مدت سعی کردم از همه اون کلاس ها و رویدادها کامل استفاده کنم و حتی در صورت تداخل زمانی سعی میکردم یکی رو با کامپیوتر ضبط کنم و یکی رو با لپتاپ و در نهایت یکی رو هم با گوشی دنبال کنم و توی تایم خالی اون چند تا رو هم نگاه کنم. واقعا روزهای عالی ای بود و ما شهرستانی ها اصلا عادت نداشتیم اینقد مطالب جذاب رو رایگان و اون هم از اساتید مطرح تهران و شهرستان های دیگه، یکجا ببینیم و دنبال کنیم. لذت زیادی داشت و دوران خوبی بود.

غافل از اینکه یواش یواش این جلسات آنلاین تبدیل شد به یه عادت و زمینه فعالیت دائمی، فکر میکنم حالا حالا ها هم ادامه داشته باشه و بتونیم شاهد حضور جدی و جدی تر افراد مطرح زیادی در اینترنت باشیم و آموزش های این بزرگواران رو هم دنبال کنیم و دیگه ازین ببعد حتی بچه های شهرستانی و روستایی هم به افراد باتجربه در زمینه های مختلف دسترسی داشته باشند (در حالیکه قبلا باید برای استفاده از دانششون توی ورکشاپ ها یا ایونت هایی که در تهران برگزار میشد حضور میداشتیم)

اما این تنها فرصتی که کرونا ایجاد کرد نبود. کرونا با وجود همه بدی ها و دردهایی که بوجود آورد و عزیزانی که از میان برخی از ما برد (روحشون شاد)، مزایای دیگری هم داشت.
یکی دیگه از مزایای این ویروس منحوس، ایجاد دورکاری بود. شرکت های بزرگ زیادی و حتی سازمان های دولتی بعد از کرونا، مجبور به ایجاد روال های دورکاری شدند و این اتفاق از دیدگاه من چندین خوبی داشت: خوبی اول کم شدن تردد در شهر های بزرگ و کاهش آلودگی هوا بود ( بخصوص اوایل شیوع کرونا) خوبی دوم لزوم ترویج فرهنگ دورکاری و اینکه دورکاری، بیکاری و کار نکردن نیست و اینکه شرکت ها و مجموعه ها به فکر افتادند تا روال های دقیق تری رو در این زمینه به کار بگیرند تا بتونن حداکثر استفاده رو از نیروهای دورکار داشته باشند و شاخص هایی برای بررسی عملکرد این نیروها وجود داشته باشه ( خود من توی همین دوران با میزیتو آشنا شدم و تجربه کار با اون رو داشتم البته پیش از اون هم اندکی با ترلو کار کرده بودم) خوبی سوم کرونا باز هم برای ما شهرستانی ها بود چون معمولا در شهرهای کوچک، نیروی کار متخصص وجود نداشت یا تعدادشان اندک بود و بعد از کرونا که بسیاری از نیروهای متخصص ترجیح دادند دورکار و یا فریلنسر شوند و از طرفی فرهنگ دورکاری نیز رواج یافته بود و این باعث شد تا دسترسی ما شهرستانی ها به کارمندان و متخصصین نیز بیشتر بشه.
نکته دیگری که وجود داشت که باز هم من به عنوان یک شهرستانی، این نکته رو هم بد و هم خوب میدونم، لزوم بروز شدن و آشنایی با ابزارهای دیجیتال و اینترنت برای عوام جامعه بود. درسته ما در شهرستان های کوچک و محروم، افراد بسیاری رو داشتیم و دیدیم که برای تهیه تلفن همراه هوشمند یا کامپیوتر و ... دردسر های معیشتی بسیاری رو تحمل کردند و میکنند ولی اینکه برخی از فرزندان این خانواده ها با اینترنت و درآمد اینترنتی آشنا شدند. نکته بسیار مهمی بود که میتوانست روال توزیع این محصولات که بعضا محصولاتی منحصر به فرد هستند ( مثل زعفران، زرشک ، عناب و....) را نیز دچار تحول کند و بجای عرضه محصولات از تولید کننده به دلال ها سپس به خرده فروش ها و در نهایت مصرف کننده، به کمک مارکت پلیس هایی نظیر باسلام ، توزیع مستقیم از تولید کننده به مصرف کننده انجام میشد تا هم مصرف کننده با قیمت مناسبتری خریداری کند و هم تولیدکننده با قیمت مناسبتری فروشش را انجام دهد. (بخصوص در شهر هایی مثل شهر ما که عمده درآمد مردم از کشاورزی و فروش محصولات کشاورزی است.)

آنچه بد بود

حال اگر بخواهیم بدی هایی که برای بسیاری از خانواده ها بسیار بسیار ناگوار و تلخ بود و هست را نیز برشمریم، یکی از آن بدی ها را میتوان از دست دادن عزیزانی دانست که از بین ما رفتند و چندین خانواده را داغدار کردند.

یا شرمنده شدن پدرهایی که به دلیل مشکل مالی نمیتوانستند امکانات لازم را برای خانواده و فرزندانشان فراهم کنند تا از آموزش و مدرسه و ... عقب نمانند.

نظر شما چیه ؟ ممنون میشم خوبی ها و بدی های کرونا رو شما هم بگین و خوشحال میشم نظرتون رو بدونم.

روایتگرباشکرونادیجیتال مارکتینگبازاریابی دیجیتالتلفن همراه
به کسب و کار اینترنتی و دیجیتال مارکتینگ علاقه دارم. عاشق مطالعه مقالات نه کتاب ها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید