محمدحسین اسدی
محمدحسین اسدی
خواندن ۱۳ دقیقه·۴ سال پیش

توسعه بازی‌های ویدیویی در ایران

چندین سال است که در مورد بازی‌های ویدیویی می‌خوانیم، می‌نویسیم، می‌شنویم، می‌گوییم و می‌بینیم. اما اخیرا کلیپی از یکی از برنامه‌های صداوسیما در فضای مجازی پخش شد که دو طلبه جوان نمایش/ارائه‌ای در مورد بازی‌های ویدیویی اجرا می کردند (همین دوستانِ سازنده بازی عملیات انهدام یا یک همچون چیزی). ابتدا مورد تمسخر و انتقاد قرار گرفت و بعد هم دوستانی در نقش دفاع از آن‌ها و گوشزد کردن دستاوردهایشان برآمدند. خلاصه این بحث‌ها بهانه‌ای شد تا من این یادداشت را بنویسم و دردهایم را بیرون بریزم.
فکر کنم اولین تجربه من از بازی‌های ویدیویی درست و حسابی برمی‌گردد به سال ۲۰۱۳ و بازی Assassin's Creed IV Black Flag از آن موقع تاکنون چندین عنوان مختلف را بازی کرده‌ام اما خودم را گیمر نمی‌دانم. ولی به هر حال همیشه اخبار بازی‌های ویدیویی برایم جذاب بوده و پیگیری کرده‌ام و دوستان گیمر زیادی هم دارم.

در این یادداشت قصد دارم مشکلاتی که سر راه بازی و بازی‌ساز ایرانی از هر طرف سبز می‌شوند را بگویم.
بیشتر این مطالب را از بحث‌هایی که با یکی از دوستان گیمرم داشتیم جمع بندی کرده‌ام.


مشکلات مربوط به کپی‌رایت

یکی از عمده‌ترین مشکلات بر سر راه بازی‌ساز ایرانی، نبود قوانین درست و حسابی برای حمایت از حقوق مؤلف است. البته برای محتوای داخلی کارهایی انجام شده؛ اما تا اجرای کامل کپی‌رایت برای محصولات داخلی و خارجی، فایده‌ای ندارد. مشکل این است که بازی‌ساز ایرانی پس از اینکه از همه‌ی مشکلاتی که در ادامه اشاره خواهم کرد با موفقیت گذر کرد، باید با رقیب خارجی‌ای رقابت کند که علاوه بر کیفیت بهتر، محصولش به صورت رایگان در کشور مصرف می‌شود. خب طبعاً شما هرچقدر زور بزنید نمی‌توانید با قیمت «صفر ریال» رقابت کنید. البته خیلی از بازی‌سازان در ایران و جهان برای فرار از مشکلات کرک شدن به آنلاین کردن کل بازی یا بیشتر فیچرها روی آورده‌اند که خب شاید تا حدودی وضعیت را بهتر کند اما به عنوان یک راه حل پذیرفته نیست.
این را به شما همین‌جا بگویم، در مقابل مشکلات بعدی اینها هیچ اند.

مشکلات محتوایی، معضل اصلی

اجازه بدهید همین اول کار مقصودم را از عبارت "بازی درست و حسابی" مشخص کنم، بازی درست حسابی را بازی‌ای می‌دانم که خط داستانی مشخص، گرافیک سه بعدی معقول، پرفورمنس مناسب، گیم پلی جذاب و شخصیت پردازی حداقلی داشته باشد، و همچنین برای کنسول‌ها یا کامپیوترهای شخصی عرضه شود،‌ بازی های اندرویدی کارتی و پازل و دو بعدی و امثالهم را بیندازید دور. (با احترام به دوستان سازنده و مصرف کننده این بازی ها :))

اما مشکلات محتوایی؛ مشکلات محتوایی یعنی چه؟ یعنی این که شما نمی‌دانی اصلا چه بسازی، اصلا چه می توانی بسازی. بگذارید اینطور بگویم؛ نگاه مردم ما به بازی‌های ویدیویی چگونه است؟ حتما خودتان بهتر از من می‌دانید؛ به جز نسل جدید و جوانان، بقیه مردم ما (در واقع پدران و مادرانمان) هرچند بازی‌های ویدیویی را یک ابزار برای تفریح پذیرفته باشند، اما بازهم در اصل آن را وقت تلف کردن می‌بینند. یعنی شاید حتی بتوان اینطور گفت که، در کوچه نشستن و سیگار کشیدن و متلک انداختن به ملت را آنقدر وقت تلف کردن نمی‌بینند که بازی‌های ویدیویی را می‌دانند.

اما جدا از این نگاه مردم، یک نگاه مهم‌تر وجود دارد که آن هم نگاه حاکمیت است. متاسفانه نگاه حاکمیت در این زمینه بیشتر یک نگاه فرهنگی است تا یک نگاه تجاری و اقتصادی. همین باعث می‌شود نهایت اهداف و آرزوهایش برای صنعت بازی‌سازی این باشد که در مورد دفاع مقدس، یا پیروزی انقلاب ۵۷ یک بازی ساخته شود. یا اگر خیلی مایه بگذارد و به قول معروف بترکاند، یک بازی شوتر اول شخص حاصل شود که در منطقه خاورمیانه اتفاق می‌افتد، یا حداکثر یک بازی مخفی‌کاری که یک نیروی ویژه اطلاعات سپاه به NSA نفوذ کرده و قرار است فلان کار انجام دهد. ولی ...

It doesn't work like that

تا جایی که من فهمیده‌ام، وقتی نگاه فرهنگی شد، وقتی خواستیم با بازی جلوی تهاجم فرهنگی را بگیریم، در همین چند قلم گیر می کنیم. وقتی نگاهمان تجاری نیست، یعنی دنبال ساختن یک چیز جهانی نیستیم، دنبال عرضه‌ی یک محصول به بازار جهانی نیستیم، دنبال ارزآوری نیستیم. کل هدفمان این می‌شود که بازی‌هایمان را جایگزین بازی‌های خارجی موجود در دست مردم بکنیم. کاری نداریم که بازی ما در دنیا پخش شود، فقط می‌خواهیم بازی دنیا بین مردم ما پخش نشود. دنبال ساخت دو جین بازی با داستان فانتزی نیستیم، به خاطر خدا در بخش فیلم و سریال ژانر فانتزی هم حرفی برای گفتن نداریم. با وجود منبع عظیمی مثل شاهنامه، که یک تنه همه‌ی داستان های Game of Thrones و Lord of the Rings و Vikings و The Witcher را در جیب پشتش می‌گذارد، یک عدد فیلم پدر و مادر دار از داستان های شاهنامه از این سینمای ما بیرون نیامده.

هنوز یادمان نرفته چه جنگ اعصابی برای امیرحسین فصیحی عزیز راه انداختند با گیر دادن های بیخود به بازی فرزندان مورتا که یکی از بازی‌ها در سطح جهانی است و در کشور های دیگر برای پلتفرم های مختلف به فروش می‌رود. تا جایی که آمد و از سر استیصال توییت زد:

امروز به پلیس امنیت اخلاقی احضار شدیم برای پرونده شکایت از فرزندان مورتا. گفته شده در بازی رقص هست، بی حجابی هست، ذکری از خدا نیست، از جادو برای مبارزه با شیاطین استفاده شده و مراسم تدفینی وجود داره که اسلامی نیست. مرحله بعد باید بریم دادگاه.

(برای اطلاعات بیشتر این لینک را ببینید)

اینکه صنعت بازی‌سازی در کشور های دیگر به خوبی پیشرفت کرده، جدا از بحث های فنی‌اش چند دلیل دیگر دارد؛

  • چیزی که مخاطب می خواهد برایش فراهم می کنند.
  • کاری نمی‌کنند که مخاطب احساس کند بازی‌ساز دارد عقایدش را به او تحمیل می‌کند.
  • تنوع بیشتر عناوین که به مخاطب حق انتخاب می‌دهد.

حال تصور کنید برای مخاطب ایرانی، همه بازی‌ها درمورد دفاع مقدس و امثالهم باشد، استقبال می شود؟ قطعاً خیر. اگر قرار است برای ارزشهایمان تبلیغ کنیم، باید روانشناسی این کار را بلد باشیم، تبلیغ باید زیرپوستی باشد، باید در ناخودآگاه مخاطب اثر بگذارد نه اینکه به صورتش طوری بکوبد که مخاطب هم تا ده سال طرف بازی ایرانی نیاید. این کار های بیشتر باعث دفع می‌شود، مردم گارد می‌گیرند جلوی این مدل تبلیغات. ای کاش بفهمیم این را. با وجود تجربه تبلیغات چهل ساله در زمینه های مختلف باید تا الآن می‌فهمیدیم که این جور چیزها نتیجه عکس می‌دهند.

از نظر نانوشته حاکمیت که بگذریم، نظر اقشار مختلف مردم نیز هست، اگر شما یک بازی با داستانی که در ۱۰۰ سال اخیر اتفاق بیفتد بسازید، به احتمال زیاد یکی از این سه وصله پاچه‌تان را می‌گیرد؛ یا برچسب ماله‌کش رویتان می‌زنند، یا مزدور. اگر هم خیلی انصاف را رعایت کنید و سعی کنید عادلانه‌ترین نگاه را داشته باشید، در بهترین حالت،‌ "حزب باد" و "یکی به نعل یکی به میخ" و امثالهم نصیبتان می‌شود. جدا از این‌ها، ما مناسبات دینی/مذهبی زیادی داریم، که با اینکه می توانند منبع خوبی برای بازی‌سازی باشند، اما به دلیل وجود برخی مقدسات و حساسیت ها، روی آن‌ها هم نمی‌توان دست گذاشت. آخرین نمونه‌اش هم همین فیلم رستاخیز که به خاطر چند ایراد جزئی که برخی وارد کردند پنج - شش سال است که معطل مجوز ارشاد مانده. تصور کنید می‌خواهیم یک بازی در سبک Call of Duty در مورد دفاع مقدس بسازیم، خب جنگ است، در جنگ فحش هست، قطع عضو هست، خیانت هست، اسیر شدن و اسیر کردن، شکنجه شدن و شکنجه کردن هست، از پشت خنجر زدن و سر را زیر آب کردن، نامردی و الخ تا دلت بخواهد وجود دارد. حتی سیگار کشیدن هم شاید باشد! حال کافی است یک نفر یک بازی با داستان دفاع مقدس بسازد و این نگاه واقعی را با کیفیت معقولی به تصویر بکشد،‌ فردا یک عده کفن پوش می‌ریزند در خیابان که "وای بر ما که نشسته‌ایم و در مملکت اسلامی ما بازی کامپیوتری می‌سازند و به شهدا توهین می‌کنند"

در مورد شخصیت های دینی/مذهبی هم که دیگر نگویم. تصور کنید داستان بازی در زمان حضرت موسی باشد، در بازی مکانیسم معجزه بگذارد یک عده ناراحت می‌شوند، معجزات را مثل جادو نشان دهد که مرتد است. فکر کنید مثلا شما شخصیت حضرت موسی را بازی می ‌کنید، خب نمی‌شود دیگر؛ حضرت موسی معصوم بوده نمی‌شود هر چیزی به او نسبت داد. مثلا چه کار کند؟ یک نفر از یاران موسی شخصیت بازی باشد؟ بعد نکته قوت و اصلی بازی که در تبدیل عصا به اژدها یا بد بیضا بود را چطور پیاده کنند؟ اینطوری می‌شود که داستان های دینی/مذهبی که اتفاقا با پیشینه فرهنگی ما بسیار هم سازگارند از رده خارج می‌شوند. یا اگر داستان در زمان پهلوی باشد، یک عده ناراحت می‌شوند که پهلوی را بد نشان داد، یک عده دیگر ناراحت می‌شوند که پهلوی را خوب نشان داد، در زمان حال و جمهوری‌اسلامی باشد، یک عده دیگر همینطور. در آینده ایران باشد که دیگر همه ناراحت می‌شوند :) آن طرفی‌ها می‌گویند چرا آینده را با جمهوری‌اسلامی نشان دادی؟ این طرفی‌ها می گویند چرا در آینده جمهوری‌اسلامی نبود؟ مگر می‌خواهی بگویی نظام ساقط شده؟ در فلان شهر باشد یک عده دیگر ناراحت می‌شوند و خلاصه که در دروازه را شاید بتوان بست، اما در دهان مردم را هرگز.

پس چه کنیم؟

نکته اینجاست که بازی‌ساز باید موضوعاتی پیدا کند که برای هیچ قشری حساسیت برانگیز نباشد، هرچند از کار دستگاه‌های حکومتی نمی‌توان سر درآورد و شاید به هر چیزی ایرادی بگیرند و به قول معروف بامبولی دربیاورند، ولی تا جای ممکن باید از مباحث حساسیت زا پرهیز کرد. برای کشور و مردم ما اینچنین چیزی ضروری است، چون دنبال بهانه‌ایم برای دعوا و دو قطبی شدن. در جاهای دیگر شاید یک بازی بسازند که مشخصا به یک گروه توهین می‌کند ولی آن گروه هم زیاد سخت نگیرد و به جنجال و اینها ختم نشود. ولی اینجا قضیه فرق می‌کند و باید مراقب بود. البته اینها برای بازی‌سازی لازم است که دید جهانی دارد، بازی را با زبان انگلیسی منتشر می‌کند، برای پلتفرم های پلی‌استیشن و ایکس‌باکس برنامه دارد، قصد انتشار در استیم و اپیک‌گیمز دارد. می‌خواهد در فروشگاه های برلین کنار بقیه بازی‌های PS4 قرار بگیرد و فروخته شود، حتی اگر کسی نفهمید این بازی ایرانی بوده است (این لینک). اگر می‌خواهد خرجش را با فروش به کاربران دربیاورد نه با جایزه این نهاد دولتی و آن نهاد حکومتی. وگرنه، اگر می‌خواهد یک بازی کلیشه‌ای بسازد برای اینکه سر به سر چند نهاد بگذارد و دو لقمه وام و سه لقمه رانت از توش دربیاورد، خودش می‌داند. (اشتباه نشود، نمی‌گویم هرکسی در مورد دفاع مقدس ساخت، چیز بی‌کیفیتی ساخته، یا برای رانت بوده، ولی محصولاتی که تاکنون دیده‌ایم متاسفانه اینطور نشان داده‌اند.)

از نظر من، چند راه وجود دارد؛ یکی اینکه قید ایران را بزنید، داستان را در یک جای دیگر از این دنیا پیش ببرید. مثل کوجیما که خودش ژاپنی بود ولی بازی‌های Metal Gear Solid اش در دوران جنگ سرد آمریکا و روسیه رخ می‌دهد و شخصیت‌ها هم از این کشورها هستند. داستان آلمان نازی در جنگ جهانی را لازم نیست حتما یک استودیوی آلمانی به شکل بازی دربیاورد. شما می‌توانید.
بعضی‌ها هم یک کار دیگر کرده‌اند. کلاً کره زمین را کنار گذاشته‌اند، نمونه‌اش هم ارتش‌های فرازمینی که اتفاقا ایرانی هم هست. نکته کنکوری اینکه اگر در تاریخ به اندازه کافی به عقب برگردید یا به جلو بروید، دیگر کسی نخواهد بود که به شما و بازی شما ایراد بگیرد. داستان را ببرید به زمان انسان های نخستین، مثل Farcry Primal، یا ببرید به ۶۰۰ سال بعد از امروز، جنگ های فضایی، سیارات، کهکشان‌های دیگر و موجودات فضایی را به تصویر بکشید، مثل Mass Effect ها.

راه دوم این است اگر خواستید داستان تاریخی باشد و در ایران جریان داشته باشد، حداقل از ۵۰ سال و ترجیحاً از ۱۵۰ سال اخیر قبل تر بروید. بروید زمان صفویه، یا زمان نادرشاه، مثلا شخصیت بازی یک نفر از همراهان نادرشاه باشد که او را از قبل پادشاهی همراهی می‌کند و از معتمدین شاه می‌شود، فتح هندوستان را به تصویر بکشید با حضور این شخصیت، و همینطور ادامه دهید تا زمانی که نادرشاه به یک ظالم تمام عیار تبدیل می‌شود و همین شخصیت تصمیم سخت زندگی‌اش را می گیرد و نادرشاه را ترور می‌کند. تاریخ آن سال‌ها هم خوشبختانه دست آدم را باز می‌گذارد تا از اسلحه های مختلف و شخصی‌سازی‌های بسیار بهره ببرد. سیستم Skill و امثالهم برایش بسازد و این جور چیز ها. بازی خوب اینطوری بازی خوب می‌شود.

راه سوم هم استفاده از داستان‌های فوق‌العاده شاهنامه و دیگر آثار حماسی است. لازم هم نیست شخصیت بازی رستم باشد، لازم هم نیست کل شاهنامه را به تصویر بکشید، همان چند داستانش هم می‌تواند پایه یک اثر خارق‌العاده شود. ترکیبی از جادو، مهارت نظامی، شخصیت پردازی، اسطوره‌سازی و همه چیز در این داستان ها به صورت آماده گذاشته شده است برای استفاده.

راه چهارم؟ آن را هم شما بگویید.


به امید پیشرفت روز افزون در عرصه بازی‌های ویدیویی و پسرفت روز افزون در عرصه گیر دادن‌های بیخودی


بازیگیمرگیمبنگبازی های ویدیوییgame
ایرانیِ مسلمان و آزادی‌خواه. علاقه‌مند به گنو/لینوکس، نرم افزار آزاد، اینترنت اشیا و دیگر وجوه تکنولوژی. امید بذر هویت ماست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید