محمد حسین بهرام
محمد حسین بهرام
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

اهل البیت در روایات حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم

روایات و احادیث منقول از رسول الله(ص) در باب اهلبیت بسیار متکثر و متواتر است. در این جا به ذکر چند نمونه از آنها اکتفا می کنیم:

حدیثی از حضرت رسول(ص) که در آن اهلبیتش را تشبیه به کشتی نوح نموده و به حدیث سفینه مشهور است. «عَامِرُ بْنُ وَاثِلَةَ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: «مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَمَنْ تَرَكَهَا غَرِقَ»[1] عامر بن واثله گوید: از رسول الله(ص) شنیدم که می فرمود: مثل اهلبیت من[در میان شما] مثل کشتی نوح است که هرکس بر آن سوار شد نجات یافت و هر که آن را واگذارد؛ هلاک گردید. حاکم در مستدرک این حدیث را از ابوذر نقل نموده و آن را برابر شرط مسلم صحیح دانسته است. فاکهی (متوفی ۲۷۲ق) حدیث فوق را از ابوذر با اندک تفاوت چنین آورده است: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: " مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ»[2].

هم چنین در فرازی از خطبه معروف پیامبر(ص) در غدیر خُم آمده است: فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَرَغَّبَ فِيهِ ثُمَّ قَالَ « وَأَهْلُ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى » [3] در این خطبه، حضرت پس از تحریص مردم، نسبت به قرآن شریف و توصیه مؤکد بر تمسک و تبعیّت از احکام آن از اهلبیت خویش یاد فرموده و سه بار تکرار می کنند: أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِى أَهْلِ بَيْتِى یعنی به شما یاد آوری می کنم فرمان خدای ذوالجلال را در مورد اهلبیت خودم. این حدیث نیز با عنوان حدیث ثقلین در منابع فریقین شهرت دارد. در برخی روایات تصریح شده است که قرآن و اهلبیت همیشه با هم اند و از یکدیگر جدا نمی شوند: «إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ: كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، وَعِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي، أَلَا إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» [4]

همان گونه که رابطه و اتصال پیامبر و اهلبیت نیز چنین است و ما باید در صلوات بر پیامبر(ص)، آل و اهلبیت او را نیز ذکر کنیم. ابن ابی شیبه )متوفی 235هـ) در مصنّف آورده است که پیامبر در پاسخ این که چگونه بر تو صلوات بفرستیم فرمود: «إذَا صَلَّيْتُمْ عَلَيَّ فَقُولُوا : اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الأَمِّيِّ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إبْرَاهِيمَ ، وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الأَمِّيِّ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إبْرَاهِيمَ إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»[5].

امام مالک(متوفی ۱۷۹هـ) کیفیت صلوات را به این صورت آورده است: « قُولُوا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَأَزْوَاجِهِ، وَذُرِّيَّتِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَأَزْوَاجِهِ، وَذُرِّيَّتِهِ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»[6]. امام سجاد در یکی از دعاها و صلوات­هایش بر پیامبر و اهلبیتش در وصف آنان می گوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجَارِيَةِ فِي اللُّجَجِ‏ الْغَامِرَةِ يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِقٌ...[7]یعنی خداوندا دورد فرست بر محمد و آل محمد که درخت نبوت و جایگاه رسالت اند و محل آمد و شد فرشتگان و کان علم و دانش و اهلبیت وحی الهی! بار پروردگارا! درود فرست بر محمد و خاندان محمد، آنان که کشتی روان در قعر گرداب­ها هستند که هرکس سوار آن کشتی شود امنیّت و نجات یاید و هر که آن را ترک کند؛ غرق گردد. پیشی جویندگان بر آنان از حق خارج گردند و عقب افتادگان از آنان اهل هلاکت اند و همراه شوندگان با آنان واصل و لاحِق به حق...

نخستین مطلبی که از نظایر چنین احادیث بدست می آید، مرجعیت و محوریت اهلبیت در تمامی شئون دینی و دنیوی امت اسلامی است. بخصوص امام علی و بنی فاطمه که روایات زیادی در فضل و منقبت شان وارد شده است.

پیشوایی علمی خاندان پیامبر(ص) آموزۀ دینی که همگان جز نواصب، بر آن سر خم کرده اند، تا آنجا که ابوحنیفه می فرماید: والله افقه الناس جعفربن محمد الصادق. ابوحنیفه ائمه اهلبیت را مرجع معارف دینی و امتداد خط رسول اکرم می داند[و معتقد است] سخن هریک از ائمه اهلبیت علم النبی است نه روایت النبی تا نیازمند سند باشد»[8]

[1]- رازي، أبو بِشْر محمد بن أحمد بن حماد بن سعيد بن مسلم الأنصاري الدولابي (المتوفى: 310هـ)، الكنى والأسماء، تحقیق أبو قتيبة نظر محمد فاريابي، نشر دار ابن حزم، بيروت/ لبنان، چاپ اول، 1421 هـ - 2000م، ج ۱، ص ۲۳۲.

[2] - فاكهي، أبو عبد الله محمد بن إسحاق بن العباس المكي (المتوفى: 272هـ)، أخبار مكة في قديم الدهر وحديثه، تحقیق دکتور عبد الملك عبد الله دهيش، نشر دار خضر، بيروت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج ۳ ص ۱۱۲.

[3] - نيشابوري،أبو الحسين مسلم بن الحجاج بن مسلم القشيري، الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم، نشر دار الجيل بيروت + دار الأفاق الجديدة، بيروت، ج ۷، ص ۱۲۲.

[4] - شيباني، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل (المتوفى: 241هـ)، مسند الإمام أحمد بن حنبل، تحقیق شعيب الأرنؤوط - عادل مرشد و دیگران، نشر مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 هـ - 2001 م، ج ۱۷، ص ۳۰۸.

و نیز: بغدادي، أبو بكر محمد بن الحسين بن عبد الله الآجُرِّيُّ (المتوفى: 360هـ)، الشريعة، تحقیق دكتور عبد الله بن عمر بن سليمان الدميجي، نشر دار الوطن - رياض / سعودي، چاپ دوم، 1420 هـ - 1999 م، ج ۵، ص ۲۲۱۶.

[5] - كوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة، المصنف في الأحاديث والآثار، تحقیق کمال یوسف الحوت، نشر مكتبة الرشد، رياض، چاپ اول، ۱۴۰۹هـ، ج ۲ ص ۲۴۷.

[6] - موطأ الإمام مالك

المؤلف: مالك بن أنس بن مالك بن عامر الأصبحي المدني (المتوفى: 179هـ)

المحقق: بشار عواد معروف - محمود خليل

الناشر: مؤسسة الرسالة

سنة النشر: 1412 هـ

عدد الأجزاء: 2

ج ۱ ص ۱۹۵.

[7]- علی زین العابدین، صحیفه سجادیه[مجموعه دعاهای امام سجاد، زین العابدینْ علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب]، گرد آوری سید مرتضی موحد ابطحی اصفهانی، تحقیق و نشر موسسه امام مهدی، چاپ اول، انصاریان، ۱۴۱۱ق، قم، ص ۵۲. و نیز: كفعمى، ابراهيم بن على عاملى، البلد الأمين و الدرع الحصين، نشر موسسه اعلمی، بيروت، چاپ: اول، 1418 ق، ص ۱۸۶.

[8] - بصیر، محمد عارف، رابطه ابوحنیفه با ائمه اهلبیت علیهم السلام و شیعیان، پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی طلوع، سال هشتم، شماره ۲۷، بهار ۱۳۸۸، ص ۱۳۴.

روایات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید