واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟
.
.
خاوری یکی از اختلاسگران مشهور بانکی بوده که بیش از ۳ هزار میلیارد تومان را تبدیل به ارز کرد و از کشور خارج شد او مدیرعامل سابق بانک ملی ایران بود.
ایشان درسال ۱۳۳۱ در شهر خرم آباد متولد شد؛ رشته تحصیلی او حقوق بود که در دانشگاه تهران تا مقطع کارشناسی ارشد ان را ادامه داد و از دانشگاه شهید بهشتی فارغ التحصیل گردید.
بعد از دانشگاه توانست که تابعیت کانادا را بگیرد ودر آنجا در محله اي به نام بریدل پث یکی از محله هاي گرانقیمت ایالات انتاریو در کانادا یک خانه بسیار بزرگ خرید.
در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی بعنوان هیئت مدیره بانک سپه نیز کارش را آغاز کرد. مدتی هم در بانک سپه بعنوان مدیر فعالیت داشت. سپس در دوره محمد خاتمی به چند رده بالاتر یعنی قائم مقام بانک سپه منصوب شد. مدت ها در بانک سپه یکی از مدیران ارشد ان بود.
درسال ۱۳۸۸ و زمانی که محمود احمدی‌نژاد بعنوان رئیس‌جمهور انتخاب گردید خاوری به ریاست بانک ملی ایران منصوب شد. در مراسم معرفی رو بعنوان مدیر عامل بانک ملی آقای شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد دوان احمدی‌نژاد با تجلیل و تقدیر از محمودرضا خاوری گفت که او فردی عالم و با تقوا میباشد.
کسیکه تجربیات زیادی را در زمینه حقوق و اقتصاد داشته و می‌تواند بعنوان مدیر عامل بانک ملی خدمات و بازدهی بهتری داشته باشد و برای انتخاب او وسواس و دقت بسیار زیادی انجام شده…(نقل از talab.org)
خاوری یکی از نتایج سیستم ناکارآمد گزینش است که افراد معمولی را وادار میکند نقابهای مد نظر حاکمیت را به چهره زده تا موفق به جذب و ماندگاری در سیستم دیوان سالار گردند .
اینان به تدریج یاد میگیرند که هرجا از چه نقابی استفاده کنند و البته میبینند که هرکه نقاب نداشته باشد بسیار آسیب پذیر است حتی اگر خود واقعی اش را حاکمیت دوست داشته باشد!
گویی ژن پنهانکاری در جامعه ایرانی نهادینه شده است...
اما چاره چیست؟
جز راست نباید گفت اما هر راست نشاید گفت!
این شعار بیشتر جنبه فردی دارد ولی اگر اکثریت عمل کنند کشور نجات میابد.چگونه؟
یکم : کسانی که بدون نقاب های حکومتی میتوانند زندگی کنند دور هم در قالب NGO جمع شوند و با حمایت یکدیگر حداقل وابستگی به دولت و سیستم دولتی را داشته باشند. البته این فرآیندی حداقل ده ساله است ولی هر چه زودتر باید شروع شود.
دوم: احزابی که کلیت قانون اساسی را قبول ، اعلام موجودیت کنند و بدون نقاب متن اصولی را که نیاز به اصلاح دارند صریحا تدوین کنند.
سوم: سمن هایی که حداقل ده درصد جمعیت شهر/استان عضو دارند در شورای شهر /استان صاحب کرسی شوند
