بهراد فرخنده دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه تهران و فعال محیط زیست، بر اثر سقوط از صخره در پارک ملی کیاسر درگذشت.
بهراد را خیلی دیر شناختم. بهراد یک متخصص طبیعت بود. زبان طبیعت را می فهمید و زیبایی های طبیعت را بیشتر از ما درک می کرد. بهراد در آغوش طبیعت جان سپرد.
بهراد مودب بود و با اخلاق. بهراد افتاده بود و متواضع. بهراد نتیجه ی یک تربیت درست بود. بهراد همه ی آن چیزی بود که با از دست دادنش می توانیم بگوییم "گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است!"
همکلاسی ما، استاد من شد. از بهراد آموختم که انتخاب یک مسیر، آن قدر ها هم آسان نیست. مسیری که انتخاب می شود باید تا ته پیموده شود. جایی این مسیر سختی می طلبد، باید هدیه کرد؛ جایی جان می طلبد، باید فدا کرد. پس مسیر باید ارزش پیمودن هم داشته باشد تا جان را ارزش فدا باشد. آن وقت می روی، تا تهش می روی، جان می دهی و صدایت پر رنگ می شود. اگر درست رفته باشی، دغدغه هایت، تلاش هایت، و زندگانیت جاودانه و مثمر می شوند.
بهراد عزیز! با همه ی نشناخته هایم از تو، بسیار آموختمت. این چند خط نیز، با کمال اندوه و بغض نهفته در واژه واژه اش، تقدیم روح بهشتی تو باد!