خوشحالم تو دورهای زندگی میکنم که تاریخ رو فقط فاتحان نمینویسن و ناراحتم که باید از زبان مغلوب روایتگر زمانه باشم.
تصمیم داشتم از کرونا و دورانش چیزی ننویسم تا روزی که اعلام بشه دنیا به حالت عادی برگشته، اونوقت میومدم مفصل از این روزگار مینوشتم، چیزایی که برام اتفاق افتاده، درسایی که گرفتم، اونچه که دیدم و سرمون اوردن. ولی میترسم با این روند اون روز رو هیچ وقت نبینم و حافظه هم دیگه یاری نکنه که مهمترین دغدغههای این روزامونو بگم، پس قلم رو همین حالا روی کاغذ میذارم.
نکنه یه وقت همهمون مغلوب بشیم و فاتحان فایزر زده بخوان به نسل بعدمون بخورونن که :
ما تونستیم به عنوان یکی از کشورهای پیشگام در مدیریت و کنترل کرونا، با وجود همهی تحریمها و فشارهای خارجی، ناممون رو در جهان زنده نگهداریم.
دو هفتهی پیش بالاخره بعد از ۴ ماه برگشتم باشگاه، با دو تا ماسک روی هم و یه اسپری الکل، حوله. تو تایمی که فقط خودم توی باشگاه بودم و بعد از هر حرکت ضدعفونی و... . سه روز گذشت و خونه نشین شدیم :) همون روزی که من به این نتیجه میرسم هنوز فرصت باشگاه نیست، مادربزرگم با اینکه دو دوز واکسن زده، کرونا میگیره. خالهم هم میگیره. از کجا و چطورش بماند… .
پیش از این به مدت سه-چهار ماه فقط خبر شنیدیم که همهی کشورای جهان صف کشیدن که از نتایج تحقیقاتمون بهشون بدیم تزریق کنن.
دقیقا وقتی مسابقات یورو ۲۰۲۰ برگزار میشد، داشتیم عروسی گرفتن همسایهها رو میدیدیم. با این تفاوت که تو مملکت غریب، واکسیناسیون و پروتکل، اینجا هم می شنویم:
من که کرونا ندارم! ادای خانوم بهداشتا رو در نیار!
با ماسک نمیشه نفس کشید!
دنیا المپیک معوقش رو هم برگزار کرد، هم پروتکل و تست رو نشونمون داد، هم اجتماع ایام کرونایی و هم مدیریت!
ما نگران حال تک تک عزیزامون که باید بیرون از خونه باشن، باید برن سر کار، باید یه لقمه نون سر سفرههاشون بذارن؛ در مقابل هم آقایونی که از عزاداری حسین(ع) فقط سر و صدای طبل و سنج نصف شبش رو یاد گرفتن و اجتماعاتی که فرقش با کیپ تو کیپ های قبل، فقط اضافه شدن کلمهی "پروتکل" قبلشونه. اما تعطیلات حسینی هم به مزاج عده ای همیشه خوشه؛ کرونا باشه یا نباشه، شمال و دریا و جوجه!
از وقتی پرزیدنت بایدن واکسیناسیون ملی رو شروع کرد، اینور فقط نشستن و برامون از شباهت فایزر و مدرنا با سایر واکسنای همپیماناشون گفتن. هیج کدوم فرقی نداره و باید هر چی هست رو تزریق کرد. کادر درمان هم فقط همه رو تشویق به تزریق کردن ولی واکسنی بود؟ از من که تو این روزا هستم بپرسین! واکسن بود، فقط برای دشمنای نامسلمون بود و بوی استکبار و سلطه میداد.
گروه های جهادی و پر برکت اما در همین حین تولید واکسن رو شروع کردن. ولی نه از پر کردن ویال، از پی ریزی سوله های تهیه و تولید واکسن!
وقتی همون واکسنای کفار درگیر تستای دقیق و علمی و شواهد قابل اثبات بودن، اینجا ملاها و اطبای گل و برگی، دمنوش و روغن بنفشه (نه به قصد نوش) تجویز میکردن. آقایی نشست و گفت تو واکسنا GPS میذارن که مردم ما رو هک کنن! حالا یا نمیدونست GPS چیه یا از هک فقط یه چیزایی شنیده بود. شایدم واکسن رو تا حالا ندیده بود.
میگن اگه یه نفرو بکشی، انگار همه آدما رو کشتی. حرف خدای بالاسره ها! حالا چطور روزی هفتصدتا (ضربدر 2.5 به گفته ی سخنگوی خودشون) میکشن و باکیشون نیست؟ بهش میگن "سنّت استدراج"
مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا
هر کس نفسی را بدون حق و یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همه مردم را کشته است.
(سوره مائذه، آیه 32)
داره ده روز میشه که هر روزش ثبت یه رکورد مرگ و میره. فدای چی؟ فدای سیاستهایی که جز خودشون هیچ کس و به تاریخ امروز هیچ کس قبولشون نداره. یه مشت متعصب بیفکر که کارشون شده پنهان کردن گندکاریای اظهر من الشمس اونایی که مدعی وراثت امامتن! چیز یعنی جانشینی و امانت داری امامت ... .
تویی که دوشادوش منی و ترس و اشک بهت غلبه کرده!
تویی که نسل بعد از منی و این روزها رو ندیدی!
منِ مهدیِ خواننده از آینده که ممکنه این روزا رو یادت رفته باشه!
بدون که کرونا هر چی نداشت، یه چیز داشت! اونم اینکه هر کسی خواست از عظمت و برکت دستاورداشون بگه و دفاع کنه و هر چی که شد استقلال و امنیت و نانو و مقالات ctrl+v علمیشونو به رخت بکشه، تو دیگه برای اثباتش با سهلهای ممتنع دست و پنجه نرم نمیکنی.
تو یه کلام بهش میگی ((فقط ببین!))