ویرگول
ورودثبت نام
سید محمدحسین قاسمی
سید محمدحسین قاسمی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

آخرین ضربه رو محکم‌تر نزن!

دفتر روزنامه‌ بسته می‌شود، هنرمند ممنوع‌الفعالیت می‌گردد، دوربین عکاسی شکسته می‌شود، فیلم سینمایی از پردۀ سینما پایین می‌آید و ...؛ همۀ این‌ها در یک کلمه اشتراک دارند: «توقیف»؛ تبری که تیغ تیزش جوانه‌ها را می‌خشکاند و یا اگر درختی تنومند شده‌است، صلابتش را به سخره گرفته و آن را به زانو درمی‌آورد.

بهانۀ ما برای پرداختن به موضوع توقیف، روز جهانی آزادی مطبوعات (3 مه، مصادف با 14 اردیبهشت) بود. به تلاقی جالبی با بیستمین سال‌گرد توقیف فله‌ای مطبوعات نیز برخوردیم؛ لکۀ ننگی در تاریخ معاصر کشورمان که همیشه از آن به‌تلخی یاد خواهدشد. البته آن اتفاق، برجسته‌ترین مورد توقیف رسانه‌ای بوده و تاریخچه‌ای پرمایه و غنی از توقیف و سرکوب را در کشورمان از دیرباز شاهد بوده‌ایم! اگر بخواهیم از حال سخن برانیم، به‌عنوان مشتی نمونۀ خروار، رتبه‌بندی سالانۀ گزارشگران بدون مرز (RSF) را نگاهی می‌اندازیم؛ جایی‌که ایران در رقابتی تنگاتنگ با کشورهایی نظیر لائوس، کره‌شمالی، ترکمنستان و جیبوتی، در ردۀ 173 از 180 کشور قرار دارد. آیت‌الله «خمینی» که می‌گفت حتی مارکسیست‌ها هم در جمهوری اسلامی حق اظهارنظر دارند، کجاست تا روزهایی را ببیند که بدون ارائۀ حتی یک حکم بازرسی، به منزل روزنامه‌نگاران می‌ریزند و هرچه را هست می‌برند. البته بحث کمونیسم و لیبرالیسم نیست؛ هردوی این تفکرات و یا دیگر اندیشه‌های موجود در ادارۀ حکومت، سابقۀ درخشانی در سانسور دارند؛ از ماجراهای جنگ ویتنام و واترگیت در آمریکا گرفته تا همین شوخی تلخ اخیر چین پیرامون تعداد مبتلایان به ویروس کووید-19 (البته که هرکدام دفاعیاتی را به‌عنوان علل پیش‌گرفتن روش‌های مختص خود مطرح می‌کنند). نکته این‌جاست که انسان، ذاتاً پتانسیل آن را دارد که برای رسیدن به اهدافش، وسیله را توجیه کند و دست به تطهیر خود و تکفیر دیگران بزند؛ حال اگر قدرتی هم داشته‌باشد، وسوسۀ فساد، بر او مستولی می‌گردد و مفاهیم نیکومنظری هم‌چون آزادی بیان، پشیزی برایش ارزش نخواهدداشت.

در این شماره، سعی داشته‌ایم تا چه از لحاظ زمانی و چه از لحاظ گونه‌ای، ابعاد مختلف توقیف را بررسی کرده و طعم گس آن را به شما بچشانیم. معانی و مصداق‌های این واژه را بررسی کرده‌ایم و نگاهی گذرا به تأثیر این مقوله بر زندگی توقیف‌شدگان داشته‌ایم. در بخش هنری، به فیلم‌های توقیف‌شده در سینمای جهان نگاهی جامع انداخته‌ایم و مستند «میدان جوانان (سابق)» را برایتان معرفی کرده‌ایم؛ مستندی که ان‌شاءالله با برچیده‌شدن بساط کرونا، با حضور «مینا اکبری»، کارگردان این کار، آن را در دانشگاه شریف، برایتان اکران خواهیم‌کرد. تاریخچۀ توقیف و سرکوب در سه حکومت اخیر تاریخ ایران (قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی)، طی سه مقاله بحث شده‌است؛ سیر تاریخی توقیف مطبوعات قاجار، تأثیر سانسور بر جریان‌های ادبی و مقایسۀ آماری توقیف مطبوعاتی و هنری در دولت‌های مختلف، شرح این سه موضوع هستند. قلب تپندۀ هر شماره از ترنج را می‌توانیم مصاحبۀ آن بدانیم؛ قالبی که با توجه به شرایط قرنطینه، به پرسش‌وپاسخ تبدیل شده‌است. تحریریۀ ما این بار به‌سراغ «محسن آرمین»، نمایندۀ مجلس ششم، رفته و مفصل با او به صحبت نشسته‌است. سفری به فرانسه، یکی از مهدهای آزادی بیان، داریم و می‌بینیم که آن آرمان‌شهر دل‌انگیز که تصور می‌کنیم، سرابی بیش نیست. هم‌چنین در مقاله‌ای دیگر، با ذکر یک نمونۀ تاریخی از سوءاستفادۀ امپریالیسم از رسانه، مشاهده می‌کنیم چگونه این مهم، به ابزاری جهت پیش‌برد اهداف شوم آنان بدل گشته‌است. بررسی امکان رویش رسانه‌های آزاد در نظام سرمایه‌داری و راهکارهای رهایی از توقیف، از سایر موضوعات مطرح‌شده در ترنج 16 هستند.

ده کشور قعرنشین رتبه‌بندی RSF
ده کشور قعرنشین رتبه‌بندی RSF

در پایان، یک بیت شعر از «ایمان فخار»، شاعر کم‌نام‌ونشان معاصر می‌خوانیم که ‌شرح‌حال وضعیت فعلی آزادی بیان در ایران اسلامی است:

یخمک و پشمک و کشک است تماماً آزاد
ولی از نرخ پنیر و شکر و ماست نگو

توقیفآزادی بیانمطبوعاترسانه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید