ویرگول
ورودثبت نام
سید محمدحسین قاسمی
سید محمدحسین قاسمی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

شمشیر دولبه

نقش دوگانۀ رسانه در بحران‌زایی یا بحران‌زدایی

با گذشت بیش از هشت ماه از آغاز اعتراضات آبان‌ماه 98، هنوز هیچ آمار دقیقی از کشته‌شدگان آن هفتۀ خونین در دست نیست؛ این‌‌جا است که نقش مؤثر رسانه جهت مطالبه و شفاف‌سازی این ماجرا آشکار می‌شود. اگر رسانه‌های داخلی به این مسئله ورود نکنند، آن‌گاه رسانه‌های خارجی، فرصت را غنیمت شمرده و بی‌رقیب، شروع به خبرپراکنی می‌کنند؛ و چون تنها منبع رسمی مردم، همین رسانه‌‌ها است، به آنان اعتماد می‌کنند. اگر خارجی‌نشینان هم اقدامی نکنند، با توجه به شیوع پدیدۀ «شهروند-خبرنگار» و افزایش استفاده از فضای مجازی میان همگان، هیچ واقعه‌ای مخفی نمی‌مانَد و حتی امکان افزایش بحران و دامن‌زدن به آن تشدید می‌گردد؛ مخصوصاً با سوءاستفادۀ افرادی که آمادۀ انتشار این‌گونه مطالب به‌شیوۀ روایت خود هستند! هم‌چنین در کشور ما که گروه‌های بسیاری، از صحنۀ سیاست و اجتماع دور شده‌اند و رسانه‌ای رسمی برای بیان نظرات و دیدگاه‌های خود ندارند، صدای این گروه‌ها از شبکه‌های اجتماعی شنیده می‌شود.

از بند بالا، نخستین نتیجه‌ای که حاصل می‌شود، توانایی رسانه در «مدیریت بحران» است. موردی‌که اخیراً به‌طور فزاینده‌ای در کشورمان شاهد آن هستیم، استفادۀ نادرست از استراتژی «سکوت رسانه‌ای» است؛ نادرست از لحاظ زمانی؛ یعنی هنگامی‌که ما هزاران هزار خبرنگار غیرحرفه‌ای داریم (شهروندان عادی)، دیگر این شیوه تأثیری ندارد و بالعکس، بحران‌زا است؛ زیرا این خبرنگاران غیرحرفه‌ای، بعضاً کم‌توان‌تر و ناآگاه‌تر هستند و سبب وقوع پدیدۀ «انفجار اطلاعاتی» می‌شوند؛ یعنی کاربر این فضا، با موجی از اخبار درست و نادرست که در هم تنیده شده‌اند، روبه‌رو خواهدشد. جدا از این قضیه، هربار، با عدم انتشار اخبار صحیح توسط رسانه‌های رسمی کشور، «اعتماد» کم‌رنگ‌تر از پیش شده و حکایت چوپان دروغ‌گو برایمان تداعی می‌گردد.

کم نیستند تعداد اتفاقاتی که صداوسیمای میلی ما و بعد، خبرگزاری‌های رسمی ایران، سکوت پیشه کرده و یا قلب واقعیت انجام داده‌اند! از آبان امسال که به‌عنوان فاجعه‎‌بارترین مثال بگذریم، نقص و یا تغییر در پوشش خبری اعتراضات کارگران هفت‌تپۀ اهواز، شیوع ایدز در روستای چنارمحمودی شهر لردگانِ استان چهارمحال‌وبختیاری، تجاوز به تعدادی نوجوان در شوشتر و...، از جملۀ اشتباهات استراتژیک موجود هستند. با توجه به تمایل ما ایرانیان به در همه‌چیز نظردادن‌مان، فضای مجازی، بهترین راه برای تخلیۀ خود است. صفحات شخصی‌مان، به‌مثابۀ تریبونی برای اعلام موضع‌ ما در مورد مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تلقی می‌گردد و با دنبال‌کردن و اظهارنظر، حس می‌کنیم که در معادلات دنیا نقش داریم؛ برای مثال، اغلب واکنش‌ها به قتل «میترا استاد» توسط همسرش، «محمدعلی نجفی»، و ماجراهای بخشیده‌شدن و بازگشت به زندانش، جهت تغییر رویه‌ای نبود؛ بلکه تنها «اهمیت» ماجرا برایشان مطرح بود؛ این‌که بگویند چقدر ذهن‌شان درگیر ماجرا شده و این اتفاق را موبه‌مو دنبال می‌کنند.

یکی از دوگانه‌هایی که در بحث ما به میان می‌آید، «اثرگذاری» یا «تخلیۀ هیجان» است؛ وقتی یک بحران پیش می‌آید، عده‌ای تمرکز خود را روی آن گذاشته و پس از فروکش‌کردن جو، فراموشش می‌کنند تا بحران بعدی! این مورد، کاملاً باب میل و طبع سیاست‌مداران است؛ آنان به‌ظاهر از کنش مردم استقبال می‌کنند اما در باطن، از این‌که خیلی‌سریع ماجرا به فراموشی سپرده می‌شود و معترضان، گوشی‌به‌دست و پای‌ِرایانه‌نشسته هستند و نه حاضر در خیابان، مسرور و شادمان‌اند.

البته همیشه نیز این کنش مجازی، صرفاً جهت خودنمایی نیست و گاه ثمرات بزرگی در پی دارد؛ مثال بارزش، همین هشتگ «دختر آبی». خودسوزی «سحر خدایاری»، فاجعه‌ای بود که واکنش‌های بسیاری را در ایران و جهان برانگیخت؛ از «عمر مومنی»، کاریکاتوریست معروف، تا «جیوانی اینفانتینو»، رئیس فیفا. تلاش‌های توییتری‌ها (کاربرانی که غالباً به‌سرعت و باجدیت، به مسائل سیاسی و اجتماعی واکنش می‌دهند) و اینستاگرامی‌ها (کاربران خوش‌حال و خو‌ش‌بخت) کور نبود و سرانجام در بازی «ایران-کامبوج»، برای نخستین بار پس از انقلاب، بانوان ایرانی به‌طور رسمی اجازۀ حضور در ورزشگاه را پیدا کردند. در زمان اعتراضات عراق، لبنان و شیلی نیز مشخصات اعتراض (مکان، زمان و شعارها) از همین طریق تعیین می‌شد و یا کمک‌های مردم در سیل سراسریِ فروردین امسال در ایران هم از همین راه گسیل شد؛ پس آنچه به نظر برای استفادۀ بهینه از فضای مجازی لازم می‌آید، «فهم درست» اتفاقات این فضا است. نکتۀ دیگری که باید به آن اشاره کنیم، این است که نمی‌توان نقش رسانه‌های اجتماعی را جدا از شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه، و مهارت و دانش کاربران واکاوی نمود؛ این دو عامل، بسترهایی هستند که باید فضای مجازی را در نسبت با آن‌ها تجزیه و تحلیل کرد.

رسانهبحرانانقلابدختر آبی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید