سید محمدحسین قاسمی
سید محمدحسین قاسمی
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

فاشیسم نوین

پشت پردۀ شعارهای نژادپرستانه چیست؟

در سالیان اخیر، موج شدیدی از نژادپرستی‌ها را در ورزشگاه‌های کشور دیده‌ایم. برخی از هواداران تیم‌های شهرستانی، از «یادگار امام(ره)» تبریز گرفته تا «فولاد آرنا»ی اهواز، با آوردن پرچم کشور بیگانه (ترکیه و عراق) و سردادن شعارهایی نظیر «مرگ بر فارس»، تعصب جاهلانه‌ای را بروز داده‌اند. کمیتۀ انضباطی و کمیتۀ اخلاق فدراسیون فوتبال نیز هرکدام به‌نوبۀ خود با اعمال احکام سنگین، سعی در پیش‌گیری از تکرار این واقعه در بازی‌های آتی داشته‌اند. اما ریشۀ این اتفاقات چیست؟ آیا صرفاً یک تعصب قومیتی است؟ انقلاب اسلامی، تجلی اتحاد و تبلور وحدت در تمامی ارکان جامعۀ ما بود؛ فارغ از تمامی خط‌کشی‌های سیاسی و قومیتی. حال اما فریاد تجزیه‌طلبی از جای‌جای مملکت بیرون می‌آید!

ریشۀ این موارد را باید در رفتار حکومت در زمینه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... با اقوام جُست. گرچه طبق مادۀ 15 قانون اساسی، «... استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌ها گروهی و تدریس ادبیات آن‌ها در مدارس‌، در كنار زبان ‌فارسی آزاد است‌»، و هم‌چنین مطابق با مادۀ 19، «مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند، از حقوق مساوي برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اين‌ها سبب امتياز نخواهد بود»، اما مانند موارد مشابه، در جمهوری اسلامی، فاصله از حرف تا عمل بسیار است! مثال بارز آن، شعارهای سالیانۀ مقام معظم رهبری که مسئولان کشور کم‌ترین اهتمام را به آن می‌ورزند؛ کما‌این‌که سال 86 نیز سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامیده شد، ولی اکنون، پس از 12 سال، در یکی از آشفته‌ترین وضعیت‌های ممکن در این موضوع هستیم. سوءاستفادۀ رسانه‌های معاند خارجی نیز مزید بر علت شده تا به اختلافات دامن زده شود. گرچه سیاست «یک‌سان‌سازی فرهنگی» در ایران معاصر، در ابتدا از سوی رضاشاه و با کارهایی نظیر ضروری‌کردن گذاردن کلاه پهلوی بر سر و ممنوعیت پوشش محلی جرقه زد و حکومت فعلی، با تنظیم قوانین فوق، تلاش دارد تا در عین تکثر، انسجام و اتحاد داشته‌باشیم، لیکن پیاده‌کردن این مورد، تابه‌حال، به‌خوبی در کشورمان صورت نپذیرفته‌است؛ طوری‌که ممکن است با عقب‌گرد به دوران پهلوی، برای مدرنیزاسیون، تنوع قومیتی خود را قربانی کنیم. یکی از راه‌حل‌های عینی و عملی، می‌تواند استفاده از اقوام مختلف در سمت‌های مدیریتی، با رعایت اصل شایسته‌سالاری باشد؛ موضوعی که سه سال پیش، کردها را وادار به واکنش نسبت‌به «حسن روحانی»، در مورد اشتغال‌شان نمود.

کمی از حقوق پایمال‌شدۀ نژادهای دیگر بگوییم...

قومیت‌های مختلف در ایران نمی‌توانند به‌صورت آکادمیک و رسمی، به یادگیری زبان خود بپردازند. هم‎چنین آن‌ها در کتاب‌های درسی خود، نمی‌تواند تاریخ غنی قوم‌شان را بیاموزند. هر دو شاهدمثال مذکور، مغایر با کنوانسیون «ضد تبعیض نژادی» (1) است که ایران نیز آن را امضا کرده‌است! فشارهای اقتصادی که بر تمامی ساختارهای اجتماعی سایه افکنده، در شهرستان‌ها حادّتر از تهران است و کم‌بود منابع و امکانات در نقاط خارج از پایتخت، بعضاً بی‌داد می‌کند! از ترک و کرد گرفته تا لر و بلوچ و ...، همگی عاشق ایران هستند؛ اما زمانی‌که فشارهای داخلی و خارجی، توان ملت را می‌بُرد، صدای خود را از طُرُق مختلف به گوش حکومت می‌رسانند؛ که مؤثرترین آن‌ها استفاده از رسانه‌های جمعی است و پخش زندۀ بازی‌های تلویزیونی هم کار را برای این افراد، در جهت نیل به این منظور، تسهیل می‌کند.

سخنان فوق، نشان از ظهور ناسیونالیسم و فاشیسم نوین در قالب جمهوری اسلامی می‌دهد؛ آرمان‌های امامی که می‌گفت حتی کمونیست‌ها هم در ابراز عقاید آزادند، به‌نحوی به فراموشی سپرده شده که بحث‌مان به اظهار وجود قومیت‌های غیرپارسی کشیده شده‌است. فاشیسم فقط موسولینی و هیتلر و صدام نیست؛ بلکه هروقت ما در تلاش برای تمرکز قدرت در حکومت، گام سوی نژادپرستی برداریم، یک حکومت فاشیست ایجاد کرده‌ایم.


1- معاهدۀ بین‌المللی محو همۀ اشکال تبعیض نژادی، با 88 امضاکننده و 177 طرف، از معاهده‌های سازمان ملل است که اعضای خود را به محو نژادپرستی و ترویج تفاهم بین همۀ نژادها متعهد می‌خواهد.

نژادپرستیفاشیسمحقوق بشر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید