معرفی و بررسی سریال «همگناه»، محصولی از شبکۀ نمایش خانگی
در سالیان اخیر، با کاهش کیفیت سریالهای تلویزیونی، شاهد کوچ مخاطبان بهسوی شبکۀ نمایش خانگی بودهایم. همزمان با مهاجرت مخاطبان به این سمت، بسیاری از کارگردانان و بازیگران نیز بخش بزرگی از توجه خود را معطوف به ساخت سریالها و بازی در مجموعههایی کردهاند که عموماً هفتهای یک قسمت از آنها پخش میشود. در هر پدیدهای، با افزایش کمیت، عموماً شاهد کاهش کیفیت هستیم؛ حال، چه باید کرد تا سطح کیفی سریالهای شبکۀ نمایش خانگی، قابلقبول باشد؟
بهعقیدۀ بنده، برای پاسخ به پرسش بالا، باید سه عامل «ترکیب جذاب از بازیگران توانمند»، «فیلمنامۀ ملموس و بهروز» و «توانایی درگیری با ذهن مخاطب» را لحاظ کرد. «همگناه»، در هر سه مورد، تا حد خوبی موفق به شمار میرود. «مسعود رایگان» در نقش «فرید»، بزرگ خاندان صبوری در داستان تلقی میشود و پدرخواندۀ خودخواندهای است که فکر میکند صلاح همگان را او بهتر از خودشان میداند و یک حکومت توتالیتر (تمامیتخواه) را در خانواده برپا کردهاست. همین خصیصه، سبب میشود تا «ترس» در دل بعضی اعضای فامیل ایجاد شود و تبعات حداقلی آن میتواند ظهور و بروز «دروغ» و «خشم» در این افراد یا برخی دیگر از اعضا باشد. سریال توانسته این موضوع را بهشکلی مناسب نشان دهد. «فریبرز» («پرویز پرستویی»)، «فرهاد» («مهدی پاکدل») و «فریده» («رؤیا تیموریان»)، برادران و خواهر فرید هستند و هرکدام، بههمراه فرزندان و یا معشوقههایشان و بستگان آنها، داستانی منحصربهفرد -درحالیکه جزئی از یک کل به حساب میآیند- دارند.
همچنین ما مشاهده میکنیم که علیرغم تعدد شخصیتها، افراد بهصورت زنجیرهای روی هم تأثیر دارند و ارتباطات خانوادگی و شاید هم اثر پروانهای، بهصورتی قابلتوجیه، نمایش داده میشوند. همگناه، در شخصیتپردازی کاراکترهای داستان، بهجز چند مورد، ضعف نسبتاً محسوسی دارد («محسن کیایی» در نقش «آرمان» و یا «هدیه تهرانی» در نقش «زیبا» از استثنائات هستند). یک نکتۀ مثبت در نقشآفرینیهای سریال، خارجشدن محسن کیایی از آن قالب کلیشهای خود است که همواره او را عجول و شتابان، با نحوۀ بیانی تند و نفسنفسزنان میدیدیم! (بازیهایش در «چهارراه استانبول» و «روز بلوا» را هماکنون به یاد آوردم)
وجود چند رابطۀ نامتعارف در سریال (دقت شود که با «رابطۀ نامشروع» تفاوت دارد)، نقش پررنگی در درگیری ذهن مخاطب با همگناه دارد: «ازدواج یک مرد میانسال با دختر 19ساله»، «علاقۀ یک پسر به زنی که چند سال از خود او بزرگتر است و یک فرزند نیز دارد»، «مشکلات یک شخص تراجنسیتی» و «پنهانکاریهای پیش از ازدواج». این موارد، در جامعۀ ما وجود دارند و پاککردن صورتمسئله، آتش زیر خاکستر است که روزی شعلهور خواهدشد؛ لیکن آیا ضرورتی دارد تمامی اینها را در یک سریال تجمیع کرد؟ بهنظر، پرداختن جامع و منفرد به این موضوعات، میتواند بسیار مفیدتر واقع شود؛ زیرا مرز میان «بازتولید و دامنزدن» به مشکلات و «طرح بحث کردن و ایجاد جرقه در ذهن مخاطب» در مورد آنها، بسیار باریک است. نویسنده اما گویا برای افزایش جذابیت داستان، این چاشنیها را به فیلمنامه افزودهاست.
شروع پخش این سریال –که دوشنبهها عرضه میگردد- ابتدای دوران قرنطینه بود و پس از بهپایانبردن یک فصل دوازدهقسمتی، در حال انتشار قسمتهای فصل دوم خود است. اگر میخواهید اوقاتفراغت خود را با یک سریال نسبتاً خوب ایرانی بگذرانید و در خلال تماشا بتوانید سری هم به گوشی همراه خود بزنید، اما همچنان در جریان روند داستان باشید، همگناه را از دست ندهید!