ویرگول
ورودثبت نام
انتفاضه کلمات | محمدحسین ایزی
انتفاضه کلمات | محمدحسین ایزی«عصر وقتی است که سایه‌ی هر چیز مانند خود آن چیز شود».
انتفاضه کلمات | محمدحسین ایزی
انتفاضه کلمات | محمدحسین ایزی
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

🔴 خنجر و شقایق

خنجر اول را می دانید چه کسی در تن حمیدرضای ما فرو برد؟! آن مردمی که می دیدند و می گذشتند. می دیدند. و آن استاد دانشگاه حکیم این ها را می دانست و میگفت ای کاش خودش را به کشتن نمی داد!

آقای استاد، حمیدرضا را شماها به کشتن دادید. حمیدرضا رفت تا یکی مثل شما بیدار شود، مرده ماهاییم مردم. حمید از همه ما بیدارتر است.

خنجر زبان شماست استاد. مانیتور خانه بعضی هاست که رو به اینترنشنال و بی بی سی ضد الداغی روشن می شود. جماعت دانشجویی ست که برای برهنه کردن و برهنه دیدن سر زنان این مملکت، تجمع می کنند و فحش می دهند و بهم میریزند، ولی برای الداغی ما که برای نجات دختری که موهایش به خطرش انداخته بود به دل حادثه زد، تجمع نکردند. استادی است که حتی یک استوری نگذاشت چه رسد به تجمع در محوطه دانشکده.

آی شهر نامرد، ببین چه طور مردهایت را می کشند؛ با سکوت و تحریف و قلم، در دانشگاه و اینترنشنال و روزنامه ها.

اینترنشنال و منوتو و بی بی سی و باقی خدم و حشم شان، بعلاوه بارکشان زن زندگی آزادی، قاتل حمیدرضا الداغی اند. قاتل دختران ایران چند هزار ساله. اسب تروای امپریالیسم فرهنگی و اجتماعی اند. خودباخته ها و خودفروش های یورش مغول قرن 21.

آن خنجر در قلب الداغی فرو رفت، و الداغی در چشم آن ها فرو رفت که زن ها را اسیر زن زندگی آزادی می خواهند.


7 اردیبهشت 1404 ، یک روز تا شهید شدن حمید شهرمان

پ.ن: فیلم: سخنرانی حاج آقا محسن قنبریان درباره شهید غیرت

#شهید_غیرت

#حمیدرضا_الداغی

#غیرت_زنده_است

#زن_زندگی_آزادی


💫 @entefazeh_kalamat

زن زندگی آزادی
۱
۰
انتفاضه کلمات | محمدحسین ایزی
انتفاضه کلمات | محمدحسین ایزی
«عصر وقتی است که سایه‌ی هر چیز مانند خود آن چیز شود».
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید