هرساله یکم تا هفتم تیرماه، یاد شخصیت اندیشمند و مدیر بزرگ، آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی و ۷۲ تن از یارانش و همچنین خدمات آنها را برای ما یادآور می شود؛ آنها که در آن روزها بوده اند، همان لحظات و ایام در ذهنشان مرور می شود و من و دوستانم که دهه هشتادی هستیم، خاطرات آنها را که در کتاب ها خوانده ایم و در مستندات دیده و شنیده ایم، برای ما یادآوری می شود.
شخصیت هایی که از آنها جز خیر ندیده و بعد از شهادتشان همچنان خیرات آنها به ما می رسد و از طرفی هنوز هم در سوگ آنها آه می کشیم که اگربودند، شاید حالا از برخی انحرافات فکری و مشکلات خبری نبود.
دشمن از همان ابتدا در فکر حذف ترور شهید بهشتی رضوان الله علیه بود؛ در ابتدا تلاش آنها بر این بود که ترور شخصیتی ایشان را به سرانجام برسانند که می شود گفت این ترور بصورت کامل انجام نشد؛ چون اگر ترور شخصیتی ایشان انجام میشد، دشمنان ایشان دیگر به ترور فیزیکی آن بزرگوار اقدام نمی کردند. ما این را گفتیم که ترور شخصیتی ایشان بصورت کامل به سرانجام نرسید اما این را هم باید بگوییم که نقشه های شوم دشمنان بر علیه ایشان به اوج خود رسیده بود و حقیقتا ایشان در بین دوستان و اغیار بسیار مظلوم بودند.
معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی قدس سره هم درباره مظلومیت ایشان فرمودند که:« و آنچه که من راجع به ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود».
منافقین آیت الله بهشتی را راسپوتین انقلاب لقب داده بودند و اصغر صدر حاج سید جوادی از روشنفکران سکولار نزدیک به جبهه ی ملی، او را رضا خان دوم. دشمنان امام خمینی و انقلاب اسلامی،از هیچ هتک حرمتی نسبت به بهشتی ابا نکردند. چه اینکه همه آنها میدانستند تنها آیت الله بهشتی است که پس از شهادت آیت الله شهید مطهری که مغز متفکر انقلاب اسلامی و ایدئولوگ بزرگ انقلاب بود، میتواند خلأ شهید مطهری را پر کند.
خب طبیعی است که این موضوع سوی دیگری هم دارد و آن این است که برای بسیاری از نیروهای خط امامی، آیت الله بهشتی یک روحانی تشکیلاتی متفکر،مدیر،فیلسوف،اصولی و مسلط به دیگر علوم حوزوی، روشن فکرو دنیادیده که تجربه زندگی در غرب را داشته شناخته میشد.
اما حالا به چند خصلت و ویژگی شهید بهشتی که برای خودم حائز اهمیت است را یادآور می شوم که حداقل چندگام کوتاه برای شناخت شخصیت مظلوم و بزرگ ایشان به پیش رویم.
*شناخت حق و استواری در راه حق
مقام معظم رهبری حفظه الله عبارات جالبی در این رابطه دارند:« بر سر اصول با کسی ملاحظه نمیکرد. ما میدیدیم؛ بعضیها سعی میکردند با حیله و ترفند و روشهای متعارف و معمول، او را جذب کنند یا از مواضع خود تنزل بدهند، او را وادار به مماشات کنند؛ لیکن او بر سر مواضع خود محکم ایستاده بود».
استواری ایشان بر روی اصول، زبانزد عام و خاص بوده و همین باعث شده بود که عده ای دست به تخریب ایشان بزنند چون به آنها باج نمی داد و در راه حق و استواری بر روی اصول، بااحدی مماشات نمی کرد.
*برقراری وحدت باحداقل اشتراکات
تفکر و اعتقاد شهید بهشتی بر این بود که با حداقلاشتراکات هم باید کنار آمد و دست به همکاری زد. شناخت خوب ایشان از جبهه مقابل خودش او را به این مهم رسانده بود که مسلمین با هر اشتراکات کوچکی هم که باهم دارند باید دست در دست هم بگذارند تا در هدف مشترکی که دارند توفیق کسب کنند. این روحیه در ایشان بسیار نمایان و روشن بود
و در اوج قرار داشت؛ تا جایی که برخی از مخالفین شهید مانند چندی از علمای تهران هم در برابر او موضع سلبی گرفته بودند. بهطور مثال مرحوم حائری در خاطرات خودش تعریف میکند که عدهای از علمای تهران از طریق بنده خواستند تا به امام خمینی منتقل کنم مانع از حمایت بهشتی در کاندیداتوری مجلس خبرگان بشوند، علت هم این بود که آنان معتقد بودند شهید بهشتی بهخاطر عقیده به وحدت مسلمین، سنیزده شده و به انحراف رفته است!
جا دارد این خاطره را باز هم نقل کنیم که در مرکز اسلامی هامبورگ ، صرف داشتن روسری برای ورود خانم ها کا فی بود . به علاوه شهید هم برای حفظ وحدت میان شیعه و سنی و به دلیل این که اهل سنت هم به این مرکز آمدند استفاده از مهر در نماز را ممنوع کرده بود و غالبا از دستمال کاغذی استفاده می کردند . حتی برخی از مستحبات قابل حذف در اذان و اقامه را که برای آن ها حساسیت زا بود ، حذف کرده بود.
نتیجه این شد که در اعیاد و گاه مواقع عادی بسیاری از اهل تسنن پشت سر ایشان نماز
می خواندند . مثلا سال آخر درنماز عید قربان سه هزار نفر شرکت کردند .این یعنی وحدت حقیقی و قلبی بین مسلمانان؛ اما وقتی شهید بهشتی به ایران بازگشت ، خیلی ها ایشان را محکوم کردند که وهابی و سنی است و ولایت امیر المومنین را قبول ندارد و نسبت به حجاب بی توجه است .
شما ببینید کسی در آن حد از علم،اخلاص و کار برای انقلاب و مردم، چقدر مظلوم و ناشناخته بوده است.
*توان و قدرت مدیریتی
یکی دیگراز مهمترین ویژگی های شهید بهشتی، که می توان از آن بعنوان وجه تمایز ایشان از دیگر خواص هم یاد کرد، توان و قدرت مدیریتی ایشان بود. ایشان در کارهای اجرایی مهارت خوبی داشتند؛ چیزی که بزرگانی نظیر شهید مطهری فاقد آن بودند. گرچه شهید مطهری یک اندیشمند و متفکر بزرگ محسوب میشد،اما توان لازم را برای اداره و مدیریت کردن نداشت، یا شاید بهتر است بگوییم که به اندازه شهید بهشتی در این امر موفق نبود.
این ویژگی شهید باعث شده بود که دشمنان ایشان احساس ترس کنند؛ برخی از افراد که به ظاهر دلداده انقلاب بودند و در امورات کشور مسئولیت گرفته بودند اما در حقیقت نفوذی دشمن بودند، از این ترسیدند که شهید بهشتی با زیرکی و هوش و استعداد خاص خود آنها را شناسایی خواهد کرد؛ برای همین آنها هم به دشمنی باایشان پرداختند.
*ساده زیستی
یکی از آسیب های جدی امروز ما که دامنگیر برخی از مسئولین و خانواده آنها شده است، زندگی اشرافی می باشد.
مکررا در بیانات معصومین علیهم السلام و بیانات امامین انقلاب بر این امر مهم تاکید شده است که مسئولین باید همانند مردم و بلکه همانند ضعیف ترین آنها زندگی خود را اداره کنند.
این مهم یکی از ویژگی های بارز شهید بهشتی بود.
نقل است ایشان در زمانی که در زندان بودند، از غذای زندان نمی خوردند.از بیرون خبر آورده بودند که شاید مسموم باشد.غذایشان فقط نان و آب بود. حتی به ایشان اعتراض شد که شما چه طوری نون و آب می خورید؟ما که دیگه داره حالمون از اینکه می بینم نون و آب می خورید بد می شه. ایشان هم پاسخ دادند که: اگر کسی بیرون زندان نان و آب خوردن را تمرین کرده و به آن عادت کرده باشد، اینجا هم برایش کار سختی نیست.
این راه و رسم بزرگان ما بود که توانستند اینچنین در تاریخ ماندگار شوند و هنوز هم از آنها به نیکی و بزرگی یاد شود.
*صبر در برابر مخالفین
شاید کسی نباشد این را نداند که شهید بهشتی همیشه مورد توهین و تهمت مخالفین و دشمنان بود. مثلا هواداران رئیس جمهور معزول بنی صدر هرچه می توانستند به شهید بهشتی می گفتند یاعده ای که طرفدار اسلام سکولار بودند و یا خشک مقدسی را در پیش گرفته بودند،
از هیچ توهین و تهمتی علیه شهید بهشتی دریغ نمی کردند.
اما ایشان در مقابل همه ی آنها صبر و استقامت کردند و پاسخ ندادند و به کار خود که خدمت به مردم و انقلاب بود، پرداختند.
از خدای متعال علو درجات آن شهید بزرگوار و یارانش را خواستاریم و همچنین این را هم از خدای بخشنده می خواهیم که به ما توفیق دهد تا رهرو راه پرنور و سراسر حق آنان باشیم و شهادت را پس از سالها عمر مفید روزی ما کند.
والسلام علیکم
محمدحسین خوشنود لشکریانی/ 3 تیرماه1403