ساقيا جام مي ام ده كه نگارنده غيب
نيست معلوم كه در پرده اسرار چه كرد
من نميدونم پشت پرده چه خبره. از رازها، از دلايل خبر ندارم. كاري كه بايد بكنم اينه كه اون جام مي رو بنوشم پس اي ساقي اون جام مي رو به ما بده ما كار خودمون رو بكنيم. عزيز من خيلي وقتا تو بايد كار خودتو بكني. به دلايل كاري نداشته باشي به ريشه ها كاري نداشته باشي. خيلي وقتا ذهن تو درگير يه سري مسائلي ميشه كه حل شدنش فايده اي نداره. فرض کن مثلا تو الان يك آدمي هستي كه نمي توني از حق خودت دفاع بكني. خب تو خيلي عميق بخواي ريشه يابي بكني ببيني تو زندگيت چه اتفاقي افتاده كه تو الان رسيدي به اين نقطه كه نمي توني الان از حق خودت دفاع بكني، اين اهميت چنداني نداره. بله ميتوني بهش فكر كني ميتوني بهش بپردازي به شرطي كه به كار اصليتم بپردازي كار اصليت اينه كه الان در حال حاضر روي مهارت هاي جرات ورزي و اعتماد به نفست كار بكني. اينو اول انجام بده بعدش حالا خواستي ريشه يابي هم بكني كه توي گذشته و توي بچگي تو چه اتفاقي افتاده هم بکن. پارتنرت تو رو رها کرد، دیگه دوستت نداره به تو خیانت کرده، هی بیای بشینی فکر کنی که این چرا این کارو کرد، این دردی رو دوا نمیکنه الان کاری که تو باید بکنی اینه که با آن رنج کنار بیای و متمرکز بشی روی فعالیت هات و روی زندگیت. اینکه چرا پدر من، مادر من، اخلاقش اینجوریه و با من اینجوری رفتار میکنه اهمیت چندانی نداره چون تو نمی تونی اونها رو تغییر بدی. کاری که باید بکنی اینه که روی زندگی خودت، استقلال خودت و هرچی که حالتو خوب میکنه متمرکز بشی. جام مي ام ده ساقیا رو انجام بده حالا پرده اسرار و دلایل و ریشه ها اولویت های بعدی هستن. فکر کردن بیش از حد به گذشته باعث میشه كه تو رو از لحظه حال غافل بشی. تو لحظه حال رو از دست میدی و خب گذشته هاتم نمیتونی درست کنی.
محمد فرد